درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

95/02/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قاعدة عدم اشتراط الأحكام الوضعيّة بالبلوغ/قواعد فقهیه

خلاصه مطالب گذشته

دلیل محقق بجنوردی بر شرعیت عبادات صبی

در چهارمین دلیل بر شرعیت عبادات صبی گفتیم: روایاتی داریم که در مقام بیان ثواب اعمال هستند و اطلاق این روایات شامل صبی نیز هست.

مثل این روایت: وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ- لِلْمُصَلِّي ثَلَاثُ خِصَالٍ إِذَا هُوَ قَامَ فِي صَلَاتِهِ حَفَّتْ بِهِ الْمَلَائِكَةُ مِنْ قَدَمَيْهِ إِلَى أَعْنَانِ السَّمَاءِ وَ يَتَنَاثَرُ الْبِرُّ عَلَيْهِ مِنْ أَعْنَانِ السَّمَاءِ إِلَى مَفْرِقِ رَأْسِهِ وَ مَلَكٌ مُوَكَّلٌ بِهِ يُنَادِي لَوْ يَعْلَمُ الْمُصَلِّي مَنْ يُنَاجِي مَا انْفَتَلَ.[1]

این روایت مستفیض است چراکه صدوق در کتب مختلف آن ذکر کرده. کلینی نیز از علی بن ابراهیم از محمد بن عیسی از یونس از یزید بن خلیفه از امام صادق (ع) آن را نقل نموده. علاوه بر روایات آیات شریفه ای که در باب نماز وجود دارد همچون: قال اللّٰه تعالىٰ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ. الَّذِينَ هُمْ فِي صَلٰاتِهِمْ خٰاشِعُونَ[2] دارای اطلاق در وعده ها و بشارت های خود هستند و این اطلاق شامل حال صبی نیز می شود. حدیث رفع قلم نیز این ثواب ها را نفی نمی کند. زیرا حدیث رفع، رفع الزام است و همچنین گفتیم: لسان حدیث رفع قلم امتنانی است و رفع ثواب نمی تواتد امتنان باشد. حال که ثابت شد ثواب شامل عبادات صبی است، می گویند: این ثواب کشف از وجود امر می کند.

از جمله کسانی که اینچنین استدلال نموده اند، محقق بجنوردی است. در کتاب قواعد آورده. هذه العمومات تشمل غير البالغين كشمولها للبالغين. و دعوى الانصراف إلى البالغين خروج عن ظاهر اللفظ. و لا شكّ في أنّ ترتّب الثواب على فعل من لوازم استحباب ذلك الفعل، فهذه العمومات و الإطلاقات تدلّ بالدلالة الالتزاميّة على استحباب تلك الواجبات على غير البالغين بعد القطع بعدم وجوبها عليهم.[3] می فرماید: با ثواب بودن عبادات صبی، کاشف از آن است که این امور درای امر، لکن امر استحبابی بوده اند. یعنی همان نمازی که برای بالغین امر وجوبی دارد برای صبی امر استحبابی دارد.

اشکال مرحوم خویی به محقق بجنوردی

کلام محقق بجنوردی بر آن است که لفظ صلاه را مستعمل در اعم بدانیم. یعنی چیزی که عرفا صدق (صلاه) کند.

لکن اگر بگوییم: کلام حضرت که فرمود (اذا قام المصلی...) بعد از مفروغیت صحت است و حال که نماز صحیح خوانده شده، سراغ ثواب های آن می رویم و بشارت به ثواب می دهیم. پس در موضوع ثواب، «مامور بها» است و معمولا ثواب مخصوص مرحله صحیحه نماز است. در این صورت فرمایش محقق بجنوردی صحیح نخواهد بود.

به بیان دیگر ظاهر ادله ی ثواب، بشارت ثواب را برای نماز های مامور بها آورده. اگر این مقدمه را پذیرفتیم، دیگر نمی توانیم استدلال محقق بجنوردی را قبول کنیم. نظر ما نیز همین است. در مورد صبی ما شک داریم که نمازش صحیح است یا نه و چون شک داریم، امکان تمسک به ادله ثواب را نخواهیم داشت.

استدلالی دیگر

استدلال دیگری هم که ممکن است به آن تمسک شود و ما در جایی ندیدم کسی آن مطرح کرده باشد و البته مورد مناقشه است، این است که بگوییم: ائمه علیهم السلام نیز مکلف به همان تکالیف عامه مسلمین بودند. همچنین می دانیم که برخی از ائمه علیهم السلام قبل از سن بلوغ به امامت رسیده اند.کسی هم نمی تواند ادعا کند که ایشان تا قبل از سن بلوغ مناسک عبادی را انجام نداده اند. چراکه اهل بیت علیم السلام از همان صبابت همه مناسک را به صورت کامل انجام می دانند، مثل خود امیر المومنین که در سن ده سالگی پشت سر پیامبر (ص) نماز می خواند. حال یا باید بگوییم: عبادات ائمه قبل از بلوغ قطعاً شرعیت داشته. و چون تکالیف اسلام برای همه یکسان است و تشریع احکامِ اختصاصی برای غیر پیامبر ثابت نشده، همان عباداتی که قبل از بلوغ آنها شرعیت داشته و صحیح بوده برای ما نیز قبل از بلوغ، مشروع و صحیح است و یا اینکه قائل به تفاوت میان تکالیف ائمه (ع) و غیر ایشان شویم، که مناقشه مذکور نیز همین جاست. یعنی امام با دیگران در این مساله فرق می کند و عبادات آنها قبل از بلوغ تمرینی نبوده.

این استدلال را ندیدم در جایی مطرح شده باشد، لکن نمی توانیم به صورت قطعی به آن اعتماد کنیم. زیرا احتمال اینکه این مساله به ائمه اختصاص داشته باشد، زیاد است. به طور مثال اگر یک بچه نابالغ مثلا پنج ساله نماز میت بخواند همین علمایی که فتوا به شرعیت عبادات صبی می دهند، خواهند گفت: لازم است که نماز توسط یک فرد بالغ اعاده شود. ولی همین نماز میت از امام معصوم نابالغ صحیح است. زیرا امام معصوم نقصی ندارد تا با بلوغ تکمیل شود.

پس در باب شرعیت عبادات صبی پنج دلیل ذکر شد که دو استدلال را پذیرفتیم، اما در سه استدلال دیگر مناقشه وجود داشت.

نماز استیجاری، یکی از ثمرات فقهی

اگر قائل به شرعیت عبادات صبی شویم آیا میتوانیم به صبی نماز استیجاری دهیم؟ مقتضای قاعده این است که جائز است و لکن در این مساله تردید است و احتیاط این است که این کار ترک شود.

اما در باب نماز جماعت دلیل خاص داریم که نابالغ فارغ از مشروعیت یا عدم مشروعیت نماز، نمی تواند امام جماعت باشد. زیرا یکی از شرائط امام جماعت بلوغ است.


[1] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج4، ص33، ب8، باب وجوب إتمام الصلاة وإقامتها، مساله4441.
[2] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج15، ص165، أبواب جهاد النفس وما يناسبه، ب2، ح10.
[3] القواعد الفقهية، السيد البجنوردى، ج4، ص115.