درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

94/10/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قاعده «علی الید»/قواعد فقهیه

ادامه بحث قاعده علی الید

قیمی و مثلی

بحث دیگری که در قاعده (علی الید ما اخذت حتی تؤدی) داریم این است که؛ اگر عین موجود بود باید عین را برگرداند و اگر عین موجود نبود نوبت به قیمی و مثلی میرسد. اگر مثلی بود باید مثلش را بدهد و اگر قیمی بود باید قیمتش را بدهد.

در تعریف قیمی و مثلی مرحوم شیخ بحثی طولانی را مطرح کرده و در آخر آنچه را که بیان کرده همان است که ما نیز قائل به آن شدیم. شیخ نیز فرموده: بحث مثلی و قیمی در هیچ روایتی نیامده و ساخته خود فقهاست. البته ایشان در تعریف مثلی و قیمی اختلاف نظر فراوانی دارند. ما بجای اطاله کلام، لب مطلب را می گوییم.

این مطلب یک استدلال عقلایی دارد. طبق قاعده «علی الید ما اخذت حتی تؤدی» اگر عین موجود است که باید همان عین را برگرداند و اگر آن عین در دست ما تلف شده باید چیزی را بازگردانیم که اقرب الی التالف باشد. این تالف دارای صفاتی بوده که بعضا نوعیه و بعضا صنفیه هستند. حالا که نمی توانیم خود آن شئ را بر گردانیم، رعایت این مطلب لازم است که اقلاً چیزی را بر گردانیم که مشتمل بر صفات تالف باشد، چه صفات نوعیه و چه صفات صنفیه تالف.

وقتی که رد عین بر ذمه ثابت شد در صورت عدم تمکن از رد عین باید هرچه از خصوصیات آن را که می توانیم جبران کنیم. پس وقتی خود عین را نمی توانیم جبران کنیم باید صفات آن را جبران کنیم. رعایت صفات یعنی مثل آن را پس بدهیم.

صفات نوعیه و صنفیه

مثلا اگر عین تلف شده گندم باشد. صفت نوعیه آن گندم بما هو گندم است، یعنی وصف گندم بودن. همین گندم در بازار اقسام گوناگون دارد که هر قسم آن صنف جداگانه ای است. این اصناف مختلف صفات صنفیه هستند.

در این صورت این سوال پیش می آید که زمانی که عین تلف شد آیا جبران نوع عین تلف شده کافی است یا اینکه صنف آن هم باید در نظر گرفت؟ ظاهر کلمات اصحاب این است که رعایت نوع عین تالف کافی بوده و نیازی به رعایت صنف آن نیست.

نظر شیخ هم همین است لکن خود ایشان قائل به احتیاط شدند. به نظر ما نیز احوط این است که صنف هم رعایت شود چراکه خود اصناف گاهی اختلاف قیمت فراوانی با یکدیگر دارند، برخی ردیء و برخی دیگر مرغوبند. پس در دادن مثل هم باید خصوصیات نوعیه و هم خصوصیات صنفیه رعایت شود.

گاهی امکان رعایت این خصوصیات صنفیه و نوعیه وجود ندارد. مثلا اگر حیوانی تلف شد، برای جبران خسارت، نمی توانیم مثل آن حیوان را بدهیم؛ چرا که هر حیوانی با حیوان دیگر متفاوت است. حیوان مثل گندم نیست که اگر صنفشان واحد بود مثل یکدیگر باشند. هر حیوانی خصوصیاتی خاص خود دارد که در دیگر حیوانات آن نوع وجود ندارند. لذا حیوانات را قیمی حساب می کنیم.

از اوضح مصادیق مثلی ها نیز، مصنوعات کارخانجات است. مثلا ظروفی که تولید یک شرکت باشند، همگی مثل هم هستند، در اینها اگر اتلافی صورت گرفت باید مثلشان جبران شود. اما اگر مانند حیوانات بود که مثلی نیستند در اینها باید قیمت حیوانِ تالف جبران گردد. پس دلیل اینکه ما در قیمیات قیمت را می پردازیم این است که قدرت جبران مثل را نداریم. یعنی در چنین حالتی نمی توان خصوصیات نوعیه و صنفیه را رعایت کرد و فقط باید جهت مالیت را مراعی قرار داد.