درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

92/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تذکر نسیان بعد از دخول در نماز دیگر / حکم قضای اجزای فراموش شده /کتاب الصلاة
مساله نوزدهم، تذکر نسیان بعد از دخول در نماز دیگر
مسألة 19: لو نسي قضاء السجدة أو التشهّد و تذكّر بعد الدخول في نافلة جاز له قطعها و الإتيان به، بل هو الأحوط، بل و كذا لو دخل في فريضة.[1]
در صورتی که مصلی سجده ای را ترک و بعد از نماز، قضای آن را فراموش نماید و شروع به خواندن نماز فریضه یا نافله دیگری کند و در اثنای نماز متوجه عدم اتیان سجده شود، باید نماز را قطع نموده و سجده را اتیان نماید. در این صورت اگر نماز مستحب باشد، بلا اشکال باید قطع و سجده اتیان شود. زیرا اشکالی در قطع نماز مستحب نیست. اما در صورتی که نماز واجب باشد نیز، حرمت قطع نماز شامل این مورد نمی باشد.
اطلاق موثقه عمار، دلیل اتیان جزء منسی بمجرد تذکر نسیان
دلیل این حکم موثقه عمار ساباطی است که در آن امام علیه السلام فرموده: «يقضي ما فاته إذا ذكره»[2] این کلام بر وجوب اتیان سجده منسیه در زمان یادآوری دلالت دارد بنا بر این به مقتضای این دلیل می گوییم قطع نماز لازم است. اما در صورتی که این دلیل وجود نداشت و ما فقط با مقتضای قاعده می خواستیم حکم این صورت را بیان کنیم می گفتیم: بعد از اتیان منافی یا فصل طویل مجالی برای الحاق جزء منسی به نماز وجود نخواهد داشت و سجده منسیه به نماز ملحق نمی شود و بنا بر آن قضای سجده ساقط خواهد بود. لکن اطلاق این موثقه باعث رفع ید ما از قاعده اولیه در این باب می گردد. نکته دیگری که از این روایت استظهار می گردد، فوریت است. امام علیه السلام فرموده: «اذا ذکر» یعنی به مجرد تذکر باید آن را بجا آوری.
اما اگر فصل طویل و فعل منافی فاصل نشده باشد و سجده قابل التحاق باشد بنا بر ظهور سایر روایات می گوییم: سجده جزء نماز است و سایر احکام جزئیت را نیز بر آن بار می کنیم. لذا این گونه می شود که سجده جزئی است که وقت اتیان آن توسعه یافته. اما در صورتی که قابلت التحاق از بین رفته باشد نمی توانیم سجده قضایی را جزء نماز بدانیم.
حال آیا با اتیان منافی یا فصل طویل و عدم قابلیت التحاق سجده، می توان از اطلاق موثقه دست برداشت یا باید به آن تمسک نمود؟ در این حال ما به اطلاق موثقه تمسک می نماییم. اما در این صورت اتیان سجده از باب قضا و واجب جدیدی که ارتباطی با واجب اصلی ندارد، خواهد بود. یعنی دیگر جزء نماز نمی باشد. زیرا فرصت تکلیف اولی که اتیان جزء بود گذشت.
بنا بر این حتی در صورت عروض حدث و گذشت زمان بنا بر موثقه عمار باید قضای سجده منسیه را بجا آورد و این فعل قضائی دیگر جزء نماز نبوده، بلکه واجب جدیدی است که بوسیله امر جدید ثابت شده. اما در صورتی که فعل منافی یا فصل طویل فاصل نشده باشند، سجده را از باب جزء که وقت اتیان آن توسعه یافته بجا آورد.
حال اگر مصلی در نماز سجده ای را فراموش کند و بعد از نماز وارد در نماز دیگر شود و حین نماز متوجه نسیان سجده گردد، مساله دو صورت پیدا خواهد کرد. صورت اول آنکه مصلی داخل در رکوع شده باشد و صورت دیگر عدم دخول در رکوع است. در صورت اول چنانکه گفته شد باید نماز را باطل نموده و سجده منسیه را بجا آورد. زیرا نه فصل طویل و نه عمل منافی فاصل نشده اند. اما در صورتی که مصلی وارد در رکوع نماز شده باشد، فعل منافی اتیان نموده. زیرا رکوع منافی محسوب می گردد که با زیاده شدن آن به هر صورتی که باشد، در نماز امکان الحاق سجده به نماز از بین می رود. در همین حال نیز که رکوع فاصل شده، برمصلی لازم است نماز را قطع و سجده را اتیان نماید، لکن این اتیان از باب قضا خواهد بود و دیگر جزء محسوب نخواهد شد.
خلاصه کلام اینکه ما در هر حال به اطلاق موثقه که دلالت بر فوریت قضای جزء دارد، عمل می نماییم. در صورتی که فاصل منافی یا طویل بوجود نیامده باشد. سجده جزء نماز محسوب می گردد و اما در صورت عروض فاصل و از بین رفتن محل اعاده جزء، مصلی باید سجده را از باب قضا بجا و امر جدید بجا آورد.
مساله بیستم، تذکر نسیان اجزای نماز ظهر در وقت مخصوص نماز عصر
مسألة 20: لو كان عليه قضاء أحدهما في صلاة الظهر و ضاق وقت العصر فإن أدرك منها ركعة وجب تقديمهما و إلّا وجب تقديم العصر و يقضي الجزء بعدها[3]
  اگر مصلی نماز ظهر را بجا آورد، لکن یک یا چند سجده یا تشهد را فراموش نمود و بعد از آن که نماز را تمام نمود متوجه نسیان خود شود، در صورت وسعتِ وقتِ نماز عصر، باید مقدار نقص جبران شود. اما در حالتی که وقت ضیق باشد، وظیفه چیست؟ اتیان عصر یا جبران نقص؟
بنا به قاعده «من ادرک» هرکس یک رکعت نماز را در وقت بجا آورد کأنَّ تمام نماز را در وقت بجا آورده. بنا بر این میزان در بقای وقت، باقی بودن وقت به مقدار یک رکعت نماز می باشد. در این حال اگر میزان وقت باقی مانده بیش از یک رکعت باشد، ابتدا سجده ی منسیه را بجا می آورد و بعد از آن نماز عصر را می خواند. اما اگر با جبران مقدار فراموش شده وقت به مقدار یک رکعت هم باقی نماند، باید نماز عصر را مقدم کند، زیرا این مقدار وقت مختص به نماز عصر می باشد و اتیان عمل دیگر در آن جایز نمی باشد، سپس بعد از اتیان نماز عصر باید جزء منسی را اتیان نماید.
و لا يجب عليه إعادة الصلاة و إن كان أحوط
بعد از عمل کردن به وظیفه ای که بیان شد، اعاده نماز لازم نیست هرچند موافق احتیاط می باشد.
اگر سجده منسیه واجب مستقل باشد همانطور که قول اشهر بین اصحاب است، قضای نماز لازم نیست. زیرا تاخیر این واجب از نماز عصر از باب ضرورت بوده و اکتفا به مقدار واجب بعد از نماز عصر کافی می باشد.
تفصیل مرحوم خویی در مبنای جزئیت اجزای منسیه
لکن مرحوم سید خویی مطلب را تفصیل داده اند[4]. ایشان فرموده: اما اگر سجده قضائی جزء نماز باشد، بین صورت امکان التحاق و صورت عدم امکان تفصیل وجود دارد. اگر فصل طویل و منافی فاصل نشده باشد ولی وقت نماز عصر ضیق باشد، بعد از اتیان نماز عصر باید نماز ظهر را تماماً قضا نماید. زیرا تاخیر جزء نماز ولو بدلیل ضرورت عمدی بوده و تاخیر عمدی جزء ولو ضرورتاً موجب بطلان نماز خواهد بود. اما اگر فصل طویل فاصل شود ویا فعل منافی فاصل گردد و بعد از آن، مصلی متوجه نسیان شود، اتیان جزء از باب جزئیت نبوده بلکه از باب قضای جزء  و امری مستقل می باشد که تاخیر آن از نماز عصر تاثیری در نماز ظهر نخواهد داشت.
در جمع بندی مطلب می گوییم: دو مبنا در قضای اجزای منسیه وجود دارد اول: عدم جزئیت و مستقل بودن اجزا مطلقا و دوم: قول به جزئیت اجزای منسیه و التحاقِ آنها به نماز در صورت امکان که در این صورت جزء همان جزء منسی محسوب می گردد که شارع در وقت اتیان آن توسعه داده، اما در صورت عدم امکان التحاق یعنی صورتِ عروض فعل منافی و فاصل طویل، اتیان فعل از باب قضا و امر مستقل می باشد و فعل قضائی غیر از جزء منسی خواهد بود.
والسلام


[1]  العروه الوثقی، السید محمد کاظم الطباطبایی الیزدی، ج3، ص292، ط مؤسسة النشر الاسلامي.
[2]  وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج6، ص364، باب14، أبواب السجود، ح2، حدیث 8194، ط آل البیت.
[3]  العروه الوثقی، السید محمد کاظم الطباطبایی الیزدی، ج3، ص292، ط مؤسسة النشر الاسلامي.
[4]  المستند فی شرح العروه الوثقی، السید ابو القاسم الخویی، ج8،ص336.