درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

92/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کفایت علم به صحت بعد از اتیان منافی بین الاصلاتین /کیفیت نماز احتیاط/کتاب الصلاة
مساله سوم، کفایت علم به صحت بعد از اتیان منافی بین الاصلاتین
مسألة 3: إذا أتى بالمنافي قبل صلاة الاحتياط ثمّ تبيّن له تمامية الصلاة لا تجب إعادتها
اگر مصلی در اثنای نماز بین سه وچهار شک کند. جایز نیست بعد از نماز و قبل از اتیان نماز احتیاط عمداً مرتکب عمل منافی با نماز شود. اما اگر مرتکب منافی شد، باید نماز خود را اعاده نماید. لکن اگر قبل از اعاده نماز متوجه شد که نماز خود را صحیح خوانده و نیاز به نماز متتم و نماز احتیاط نداشته، لازم نیست، نماز خود را اعاده نماید. چرا که قطع حجت است و هر زمانی که قطع به واقع پیدا کند این قطع برای او حجت خواهد بود.
مساله چهارم، کفایت علم به صحت قبل از نماز احتیاط
مسألة 4: إذا تبيّن قبل صلاة الاحتياط تمامية الصلاة لا يجب الإتيان بالاحتياط.
در صورتی که مصلی در نماز شک بین مثلا سه و چهار نماید و بعد از شک بنا را بر چهار گذاشته و نماز را تمام کند و قبل از نماز احتیاط متوجه شود که نماز خود را صحیح خوانده یعنی در مثال فوق بفهمد نماز را چهار رکعت خوانده و نمازش ناقص نیست، نیازی به نماز احتیاط ندارد.
مساله پنجم، علم به صحت بعد از احتیاط موجب نافله محسوب شدن احتیاط
مسألة 5: إذا تبيّن بعد الإتيان بصلاة الاحتياط تمامية الصلاة تحسب صلاة الاحتياط نافلة
اگر بعد از نماز احتیاط متوجه شود که نماز اصلی او کامل بوده و نیازی به نماز احتیاط نداشته، نماز احتیاط او نافله محسوب می گردد. روایات نیز به این مساله تصریح دارند.
و إن تبيّن التمامية في أثناء صلاة الاحتياط جاز قطعها، و يجوز إتمامها نافلة، و إن كانت ركعة واحدة ضمّ إليها ركعة أُخرى
در جایی که در اثنای نماز احتیاط مصلی متوجه شود که نیازی به نماز احتیاط ندارد چراکه نمازش صحیح بوده، این نماز نافله محسوب می گردد، لذا هم می تواند آن را با نیت نافله به پایان برساند و هم می تواند آن را قطع نماید زیرا قطع نافله جایز است و تنها قطع نماز فریضه است که اجماع بر حرمت آن واقع شده.
لذا اگر علم به صحت نماز نداشت ویک رکعت از نماز احتیاط را خواند، این یک رکعت نیز نزد خدا نافله محسوب شده بود اما بعد از تبین حال برای او از موضوع احتیاط خارج می گردد و موضوع نماز او نافله می شود. نماز نافله نیز بجز در دو مورد در همه موارد دو رکعتی می باشد. یکی نماز اعرابی که دو نماز چهار رکعتی است و دیگری نماز احتیاطی که نافله محسوب می شود. بنا بر این اگر در اثنای نماز متوجه نافله بودن نماز گردد، از شمول دلیل احتیاط خارج شده و برایش مشروع نخواهد بود که نماز را یک رکعت بخواند. لذا اگر بخواهد نماز را تمام کند لازم است دو رکعت بخواند و خواندن یک رکعت مشروع نمی باشد.
مساله ششم، عدم کفایت احتیاط در مورد علم به زیادی رکعت
مسألة 6: إذا تبيّن بعد إتمام الصلاة قبل الاحتياط أو بعدها أو في أثنائها زيادة ركعة كما إذا شكّ بين الثلاث و الأربع و الخمس فبنى على الأربع ثمّ تبيّن كونها خمساً يجب إعادتها مطلقاً.
اگر در نماز احتیاط برای مصلی معلوم شود که او مثلا در شک بین سه و چهار، پنج رکعت خوانده و یک رکعت اضافه بر نماز خوانده، نمازش باطل خواهد بود و بوسیله نماز احتیاط تصحیح نمی گردد. زیرا نماز احتیاط برای جبران نقیصه تشریع شده اما در این مورد، مصلی یک رکعت اضافه خوانده که به وسیله نماز احتیاط تصحیح نخواهد شد. از این جهت نیز که او جزم و یقین به این زیادی دارد، نمازش باطل خواهد بود.
مرحوم خویی در مورد عبارت کتاب عروه فرموده: که کلمه خمس یا از جهت سهو قلم بوده یا بعلت غلط نوشتن نساخ کتاب.
مساله هفتم، کفایت نماز احتیاط در صورت علم به نقص بعد از احتیاط
مسألة 7: إذا تبيّن بعد صلاة الاحتياط نقصان الصلاة فالظاهر عدم وجوب إعادتها
در جایی که بعد از نماز احتیاط برای مصلی معلوم شود که نماز در حقیقت ناقص بوده، مثلا مصلی قبل از نماز احتیاط تصور می کرد که نماز یک رکعت نقص دارد چرا که شک او بین سه و چهار بود. لذا بعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط خواند. این نماز صحیح خواهد بود زیرا نماز احتیاط جابر نقص نماز است و به همین دلیل تشریع شده. روایات نیز همین معنا را بای نماز احتیاط بیان می کنند.
محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن عمار ، عن أبي عبدالله ( عليه السلام ( أنه قال له : يا عمار ، أجمع لك السهو كله في كلمتين ، متى ما شككت فخذ بالاكثر ، فاذا سلمت فاتم ما ظننت أنك قد نقصت.[1]
محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن الحلبي ، عن أبي عبدالله (عليه السلام) ، أنه قال : إذا لم تدر اثنتين صليت أم أربعا ولم يذهب وهمك إلى شيء فتشهد وسلم ثم صل ركعتين وأربع سجدات ، تقرأ فيهما بأُم الكتاب ثم تشهد وتسلم ، فان كنت إنما صليت ركعتين كانتا هاتان تمام الاربع، وإن كنت صليت أربعا كانتا هاتان نافلة.[2]
این ادله دلالت بر اجزاء دارند. زیرا روایت می گوید: اگر نماز ناقص بود، این نماز متمم خواهد بود و در غیر این صورت نافله واقع می گردد.
والسلام



[1] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج8، ص212، باب8، أبواب الخلل الواقع في الصلاة ، ح1، حدیث10451، ط آل البیت.
[2] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج8، ص219، باب11، أبواب الخلل الواقع في الصلاة ، ح1، حدیث10469، ط آل البیت.