درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

92/09/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عدم جواز قطع نماز مشکوک و شروع آن از ابتدا /شک در عدد رکعات/کتاب الصلاة
مساله بیست و دوم، غفلت از شک مبطل و اتمام نماز و تبین صحت نماز
مسألة 22: في الشكوك الباطلة إذا غفل عن شكّه و أتمّ الصلاة ثمّ تبيّن له الموافقة للواقع ففي الصحّة وجهان
فرض در جایی است که مصلی در نماز شک کند لکن غافل شود و بعد از نماز برایش معلوم شود که نماز را صحیح و کامل خوانده باشد. مرحوم سید ماتن در حکم این فرع مردد شده و نتیجه تردیدِ عالم در فتوا، احتیاط واجب است.
صحت، مختار محقق خویی
اما مرحوم سید خویی در حاشیه فرموده: اوجه صحت نماز است. ایشان اینگونه استدلال می کند که: با توجه به اینکه قاعده اشتغال بعلت علم به صحت در این فرض وجهی ندارد. لکن اگر قاعده اشتغال در اثنای نماز جاری شود با قصد قربت سازگار نمی باشد. اما در صورت غفلت از شک امکان قصد قربت در نماز برایش مهیاست و چون غافل از شک خود می باشد نماز را به اتمام می رساند. لذا می توان گفت: دلیلی بر بطلانِ نمازی که در واقع صحیح باشد و قصد قربت نیز در آن جاری باشد، وجود ندارد.
مثلا مصلی در نماز شک می کند لکن بخاطر عدم استقرار و استمرار، موجب بطلان نمی شود. زیرا بعد از آنکه شک عروض کرد، مصلی از نمازش غافل شد و با توجه به اینکه غفلت منافی التفات است و شک و ظن و قطع از اقسام التفات می باشند، در صورت غفلت دیگر شاک نیست تا شک مستقر و موجب بطلان نماز باشد.
لذا آنچه موجب بطلان نماز است شک مستقر می باشد که در این فرض حاصل نشده است. شک بدوی نیز مانند حدث نیست که به صرف وجود موجب بطلان گردد. شک مسقر نیز حاصل نشده زیرا آنچه در این فرض موجود است غفلت می باشد که گفتیم مضاد شک است.
اشکال به کلام محقق خویی و بیان تفصیل
اما به نظر ما نکته ای وجود دارد و آن از این قرار است که: غفلت ضد التفات می باشد و التفات نیز بر دو قسم است. التفات اجمالی و التفات تفصیلی. اما لازم نیست بگوییم اینها از اقسام التفات تفصیلی می باشند. مثلا وقتی انسان بدنبال مقصدی می رود. باید به آدرس آن مقصد علم داشته باشد. اما آیا لازم است در طول مسیر دائم الذکر نسبت به آدرس باشد؟ چنین نیست. زیرا در مسیر حواس او ممکن است به چیز های دیگری مشغول گردد هرچند در مسیر حرکت می کند. بنا بر این می گوییم گاهی انسان غافل می شود به صورتی که مطلب بکُلّه از ذهن او خارج می گردد. به صورتی که اگر در مورد مطلب از او سوال شود مردد می ماند. گاهی نیز اینچنین نیست. یعنی هر چند دچار غفلت شده اما غفلت او غفلتی خفیف است. به صورتی که اگر از او سوال شود چه می کنی؟ بدون تامل پاسخ خواهد داد. شک نیز همین تقسیم را دارد لذا فردی که دنبال آدرسی می رود هرچند به صحت آن شک داشته باشد در تمامی لحظات مسیر متوجه شک خود نمی باشد. در نتیجه تردید و علم و ظن با غفلت تامه جمع نمی گردند. هرچند ممکن است با غفلت خفیفه جمع گردند.
بنا بر این التفاتی که شرط در این اقسام است، التفات اجمالی است و نه تفصیلی. لذا در کلام سید کافی است گفته شود التفات اجمالی کفایت می کند. لذا آن التفاتی که مقوم اقسام سه گانه ی قطع و ظن و شک است، التفات اجمالی می باشد. پس غافل به غفلت خفیفه هرچند غافل است لکن غفلتش خفیف است و در صورت سوال از او، خواهد گفت: من متردد و شاکم و عملم همراه شک بوده. بنا بر این اگر شک او در دو رکعت اول باشد موجب بطلان می گردد. در شک او نیز این مقدار کافی است که اگر از او سوال شود که شک داری یا نه؟ بگوید: بله. هرچند قبل از سوال از شک خود غفلت نموده باشد.
ما در کلام سید اشکال کردیم به این صورت که غفلت ممکن است با شک جمع شود و آن در صورتی است که غفلت از شک، غفلت خفیفه باشد که این علامت را دارد که در صورت سوال زائل خواهد شد. اما اگر غفلت مستقر گردد به این صورت که اگر از او سوال شود، سوال بدون جواب بماند این غفلت منافی شک است و موجب بطلان نخواهد بود.
بنا بر این علم به صحت نماز در صورتی که غفلت خفیفه باشد، کافی نبوده و نماز محکوم به بطلان است. بخلاف صورتی که نماز مصلی همراه با غفلت تامه باشد که در صورت علم به صحت بعد از نماز، صحیح خواهد بود. و این محل اختلاف نظر ما و مرحوم سیدنا الاستاد است که ایشان در تمام حالات غفلت حکم به صحت نموده اند لکن ما قائل به تفصیل در مساله شدیم.