درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

92/09/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عدم جواز قطع نماز مشکوک و شروع آن از ابتدا /شک در عدد رکعات/کتاب الصلاة
مساله بیست و یکم، عدم جواز قطع نماز مشکوک و شروع آن از ابتدا
مسألة 21: لا يجوز في الشكوك الصحيحة قطع الصلاة و استئنافها[1]
فتوا به حرمت قطع نماز و استیناف آن مبتنی بر حرمت قطع نماز است. لکن مرحوم سید نا الاستاد در این مبنا اشکال کرده و فرموده اند: اجماع دلیل حرمت قطع نماز واجب بوده که دلیلی لبی است و هنگام شک اطلاقی ندارد تا به آن تمسک شود.
لکن مشهور علما درمثل این مساله فتوا به حرمت داده اند و چون مخالفت مشهور مشکل است لذا ایشان فتوا به احتیاط وجوبی داده اند. اما قدر متیقن در مساله مخالف احتیاط بودن است.
بل يجب العمل على التفصيل المذكور و الإتيان بصلاة الاحتياط کما ذکرنا
چون فرض مساله جایی است که شک از شکوک صحیحه و در نماز واجب می باشد، مثل شک بین سه و چهار که موجب بطلان نماز نمی شود، اجازه قطع نماز وجود ندارد. بلکه مصلی باید هنگام شک به وظیفه خود هنگام شک عمل نماید. مثلا در مثال فوق باید بنا را بر چهار گذاشته و نماز را تمام کند. بعد از نماز نیز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته بجا آورد.
كما لا يجوز ترك صلاة الاحتياط بعد إتمام الصلاة و الاكتفاء بالاستئناف
لذا مصلی هنگام شک باید بنا را بر اکثر گذاشته و نماز را تمام کند و بعد از آن نماز احتیاط بجا آورد و بنا بر اینکه وظیفه او آنچه بیان شد می باشد نمی تواند بعد از نماز ، نماز احتیاط را ترک کرده و نماز را ابتداءً اقامه نماید.
علت این عدم جواز، صحت نماز مصلی است که باید بوسیله نماز احتیاط تتمیم گردد. بنا بر این، امرِ به اقامه نماز، با انضمام نماز احتیاط به نماز مشکوک ساقط می گردد.
قطع نماز و استیناف آن بدون منافی، موجب بطلان هر دو نماز
بل لو استأنف قبل الإتيان بالمنافي في الأثناء بطلت الصلاتان
بعد از بیان مطالب فوق مرحوم سید از آن ترقی کرده و فرموده: اگر مصلی بدون آنکه عملی منافی(که موجب بطلان نماز گردد) انجام دهد، نماز جدیدی را اقامه کند، هر دو نماز او باطل خواهند بود.
نماز اولِ مصلی در صورت اتمام محکوم به صحت است. لذا منظور از اتیان بالمنافی ، اتیان در اثنای نماز است.
با توجه به این که قطع نیت به تنهایی موجب قطع نماز نمی شود بخلاف صوم. اگر مصلی تصمیم بر قطع نماز بگیرد اما از تصمیم خود منصرف گردد و به نماز ادامه دهد نماز او صحیح خواهد بود. یعنی مبطلیت قطع نیت مانند حدث و استدبار قبله نیست که به واسطه عروض موجب بطلان نماز گردد. بر همین اساس تکبیره الاحرام نماز دوم، شیِ زائدِ در نماز اول خواهد بود که موجب ابطال آن می شود.
اما نماز دوم باطل است زیرا تکبیره الاحرام مبطل نماز واجب بوده و با توجه به حرمت ابطال نماز واجب، تکبیره الاحرام مصداق عمل حرام است. و چون یک عمل نمی تواند هم مصداق واجب باشد و هم حرام. بنا بر این نماز دوم نیز باطل می باشد.
به صورت خلاصه می گوییم: چون نماز اول نمازی صحیح است قطع آن حرام است و در صورت قطع با نماز دیگر آن نماز مصداق قاطع و حرام خواهد بود. لذا نماز اول بدلیل نقص و نماز دوم بدلیل مصداق فعل حرام باطل خواهند بود.
صحتِ استیناف نماز بعد از منافی
نعم لو أتى بالمنافي في الأثناء صحّت الصلاة المستأنفة و إن كان آثماً في الإبطال.
اگر مصلی در نماز خود شک کند و بدون آنکه نماز را به اتمام برساند، نماز را با فعل منافی با نماز قطع کند و بعد از قطع حالت صلاتی دو باره نماز جدیدی را شروع کند نماز دوم او صحیح خواهد بود.
در فرض فوق چون نماز واجب عمداً قطع شده، مصلی مرتکب عمل حرام شده و معصیت کرده. لکن این معصیت ارتباطی با نماز دوم نداشته و نماز مستانفه صحیح خواهد بود.
والسلام


[1]عروة الوثقى -ط.ج، سيد محمد كاظم طباطبائی، ج3، ص264.