درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

92/07/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: شکوک صحیحه /شک در عدد رکعات/کتاب الصلاة
 بحث ما در جلسه گذشته رسید به مطلب اختلاف نسخه ای که در صحیحه عبدالرحمن بن حجّاح وارد شده است.
 صحيحة عبد الرحمن بن الحجاج عن أبي إبراهيم التي رواها الصدوق في الفقيه قال «قلت لأبي عبد الله (عليه السلام) رجل لا يدري اثنتين صلّى أم ثلاثاً أم أربعاً؟ فقال: يصلّي ركعتين من قيام ثم يسلّم، ثمّ يصلّي ركعتين و هو جالس» [1]
 این صحیحه را شیخ صدوق نقل کرده لکن در دو نسخه الفقیه به دو صورت مختلف وارد شده است، در یک نسخه آمده «رکعةٌ من قیام» و در نسخه دیگر آمده «رکعتین من قیام»، اختلاف شده که کدام یک از این دو نسخه صحیح است. یکی از ادعاهایی که شده این است که مضمون این روایت موافق است با مضمون روایت دیگری که شیخ صدوق نقل کرده اند، ادعا بدین که شیخ صدوق روایت را در ضمن چند روایت دیگر بیان کرده :
  1. علي بن أبي حمزه في من لا يدري واحدة صلّى أم ثنتين أم ثلاثاً أم أربعاً أنّه (عليه السلام) قال: «فليمض في صلاته و يتعوّذ بالله من الشيطان فإنّه يوشك أن يذهب عنه» وسائل الشيعة، شيخ حر عاملي، ج8، ص228، حدیث10498، ط آل البیت.
  2. سهل بن اليسع عن الرضا (عليه السلام) في ذلك أنّه قال: «يبني على يقينه و يسجد سجدتي السهو بعد التسليم، و يتشهّد تشهّداً خفيفاً» وسائل الشيعة، شيخ حر عاملي، ج8، ص223، حدیث10480، ط آل البیت.. و قد روى «أنّه يصلّي ركعة من قيام و ركعتين و هو جالس» وسائل الشيعة، شيخ حر عاملي، ج8، ص223، حدیث10481، ط آل البیت.
 سپس ایشان می فرماید: این اخبار مختلف نمی باشند بلکه فرد شاک مخیر است که به هر کدام از این روایات عمل نماید. این کلام بعد از فرض وجود اختلاف در روایات است و منظور ایشان عدم وجود اختلاف در مقام عمل است یعنی در مقام عمل این روایات از باب تخییر هستند و مختلف نمی باشند. از این کلام برخی اینگونه استظهار کرده اند که روایت علی بن ابی حمزه که اصلا مربوط به وسواس است و ربطی به محل کلام ندارد، می ماند دو روایت، یکی عبد الرحمن بن حجاج و دیگری ذیل روایت سهل، وقتی شیخ صدوق می فرمایند: این روایات مختلف نیستند، معلوم می شود که مضمون روایت عبدالرحمن با روایت بعدی متحد بوده، لذا نسخه صحیح درروایت عبد الرحمن هم رکعهٌ من قیام است نه رکعتین.
 اشکال در جمع بین دو نسخه ی روایت
 سیدنا الاستاد و سید حکیم تلاش کرده اند تا به این جمع میان دو نسخه پاسخ بدهند لکن به نظر ما آمد که در خود کلام شیخ صدوق قرینه ای هست که نشان می دهد مضمون روایت عبدالرحمن با ذیل روایت سهل متعدّد است. زیرا در ابتدا شیخ صدوق روایت عبد الرحن را به همراه چند روایت دیگر (از جمله رولیت سهل) ذکر کرده سپس فرموده: «و قد روی ...» اگر این قد رُوِی با روایت عبد الرحمن متحد المضمون بود چرا ایشان فرمودند: و قد رُوِی؟ لذا باید گفت: این قد رُوِی اشعار به مطلب جدیدی دارد که با ما سَبَق خود تفاوت می کند، نه اینکه همان مطلب قبلی باشد، اگر همان بود که نمی فرمود: قد رُوِی. بنا بر این این کلام نشان می دهد مطلبِ بعد از «قد رُوِی» مطلب جدیدی است که در صحاح قبلی ذکر نشده است.
 به نظرم این مطلب واضح است و نسبت به بیان عَلَمین نیز بیان بهتری می باشد.
 پنجم، شک بین چهار و پنج بعد از اکمال سجدتین
 الخامس الشّک بین الاربع و الخمس بعد اکمال السجدتین فیبنی علی الاربع و یتشهّد و یسلّم ثمّ یسجد سجدتی السهو
 صورت پنجم از شکوک صحیه شک بین چهار و پنج است.
 بررسی اقوال صورت پنجم
 مرحوم سید یزدی می گوید: برای این شک باید نماز را در همان رکعت مشکوک تمام کرد سپس دو سجده سهو به جای آورد، مشهور میان اصحاب هم همین است.
 مستند این قول دو روایت است.
 صحیحه عبد الله بن سنان: «اذا کنت لا تدری اربعا صلّیت او خمسا فاسجد سجدتی السهو بعد تسلیمک ثمّ سلّم بعدها». [2]
 و دیگری صحیحه ابو بصیر [3] که به همین مضمون می باشد.
 در مقابل قول مشهور دو قول دیگر نیز وجود دارد، یکی منقول است از شیخ طوسی که در این صورت قائل به بطلان نماز شده است [4] . البته این کلام مستندی ندارد و قابل پذیرش نیست.
 دیگری قول شیخ صدوق است. ایشان می گوید: در این صورت باید دو رکعت نماز احتیاط نشسته نیز به جا آورد. در مورد مستند این قول دو احتمال وجود دارد:
 اول: روایتی که در کتاب فقه رضوی بیان شده. [5]
 دوم: مضمره زید الشحّام قال سالته عن رجل صلّی العصر ستّ رکعات او خمس رکعات، قال «ان استیقن انه صلی خمسا او ستّا فلیعد فان کان لایدری أزاد ام نقص فلیکبّر و هو جالس ثمّ لیرکع رکعتین یقرأ فیهما بفاتحه الکتاب فی آخر صلاته ثمّ یتشهّد...»الخ. [6]
 اگر مستند ایشان کتاب فقه الرضا باشد ، قبلا گفته ایم که این کتاب قابل اعتماد نیست. اما اگر مستند ایشان روایت زید شحّام باشد، این روایت هم از جهت سندی و هم از جهت دلالی اشکال دارد.
 از جهت سندی اولا مضمره است و در آن تصریح نشده که از امام معصوم سوال پرسیده یا از کس دیگری لذا قابل اعتماد نیست و ثانیا سند روایت نیز ضعیف است زیرا در سند آن أبی جمیله قرار دارد که همان مفضّل بن صالح است که او نیز از روات ضعیف و غیر قابل وثوق و اعتماد می باشد.
 اما از جهت دلالت نیز روایت محل اشکال است زیرا در عبارت «فان کان لایدری أزاد ام نقص» آنچه به نظر می رسد این است که مصلّی شک بین سه و چهار و پنج دارد، زیرا شک او این بوده که نمی داند اضافه کرده یا نه، از طرف دیگر نمی داند کم کرده یا نه، برای تصحیح اطراف این شک باید سه طرف برای آن فرض کرد: سه و چهار و پنج، با فرض هر سه طرف علم اجمالی پا می گیرد. صاحب وسایل هم در ذیل روایت همین مطلب را فرموده است.
 لکن آنچه به نظر ما می رسد این است که این روایت مربوط به شک بعد از نماز است نه شک در اثنای نماز، زیرا در روایاتی که در مورد شک در رکعات وارد شده اند متعارف نیست که بگوید: «نَقَص ام زاد»، این عنوان را به کار نمی برند بلکه می گویند: شَکَّ بین الثلاث و الاربع مثلا، این لحن که در روایت استعمال شده، با شکّ بعد نماز نه شکّ در اثناء نماز متناسب است.
 لذا به نظر ما می رسد که روایت اصلاً از موضوع و محل کلام ما خارج است و قول شیخ صدوق هم قابل قبول نیست و ما نظر مشهور را می پذیریم.


[1] وسائل الشيعة، شيخ حر عاملي، ج8، ص221، حدیث10479، ط آل البیت.
[2] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج8، ص207، حدیث10439،ط آل البیت.
[3] همان
[4] منتهی المطلب، محقق حلی، ج1، ص417، ط ق.
[5] فقه الرضا، علی بن موسی، ص120.
[6] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج8، ص225، حدیث10487،ط آل البیت.