درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

92/02/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع:شروط خطبتین/فصل فی صلاه الجمعه/کتاب الصلاه
 شرطیت طهارت حین قرائت خطبتین:
 در رابطه ی بابحث خطبه ها یکی ازمباحثی که در شرایع مطرح شده است و به تبعش صاحب جواهر و دیگران اشاره کرده اند عبارت است از شرطیت طهارت حین قرائت خطبه ها.
 در نماز که واضح است باید طهارت باشد زیرا داریم که « لا صلاه الّا بطهور » اما در حین خطبه آیا شرط است یا خیر محل بحث است. صاحب شرایع فرموده أقرب این است که شرط نیست. زیرا دلیلی بر این شرطیت نداریم و بدون طهارت هم صدق خطبه میکند و مشکلی ندارد و استماع الخطبه هم بر مأمومین صدق میکند چه طهارت باشد و چه نباشد و اطلاق ادله را هم داریم. اما اگر اطلاق هم نبود باز اصاله البرائه هم وجود دارد و جاری است.
 بعضی ها که طهارت را شرط دانسته اند و یا احتیاط کرده اند دلیلشان این بوده که خطبتین بمنزله رکعتین از صلاه هستند که البته جواب داده شده که اینکه می گویند بمنزله خطبتین است یعنی دو رکعت کم می شود و نماز جمعه می شود دو رکعت اما منظور این نیست که خطبتین از هر جهت حالشان حال نماز است زیرا خود امام جمعه پشت به قبله است و دیگر اینکه نماز رکوع و سجده دارد ولی خطبه رکوع و سجود ندارد و موارد دیگری که در نماز لازم الاجراء است ولی در خطبه ها شرط نیست پس اینکه گفته اند خطبه بمنزله رکعتین است یعنی مثل این است که نماز خوانده اند نه اینکه همه شرایط نماز باید در خطبتین اجراء شود. پس خطبتین صرفاً جانشین دو رکعت است و دو رکعت نماز ساقط می شود و بجای 4 رکعت ، دو رکعت می خوانیم.
 از جمله مطالبی که در شرایع آمده این است که « یجب علی الخطیب أن یرفع الصوت » یعنی خطیب باید صدایش را بلند کند که گفته اند این بلند کردن صدا در حدی که 4 نفر تشکیل دهنده نماز جمعه بشنوند واجب است و شک و شبهه ای هم وجود ندارد و احتیاط هم این است که صدا را به اندازه متعارف بلند کند تا همه ی جمعیت تا جایی که ممکن است بشنوند. پس بر امام جماعت واجب نیست غیر از 4 نفر اصلی، صدایش را به همه برساند،و به تبعش هم اگر مأمومین صدای امام را نشنیدند اشکالی ندارد ولی 4 نفر اصلی تشکیل دهنده نماز باید استماع کنند. اما چنانچه امام طوری خطبه خواند که هم می شنیدند و صدا میرسید، هر چند امام کار واجبی انجام نداده و اینکار بر او لازم نبوده اما دیگر بر مامومین واجب است استماع کنند.
 شرط به جماعت خواندن نماز جمعه:
 از شرایط دیگر این است که « یشترط فیه الجماعه » ،یعنی شرط است که نماز جمعه به جماعت اِتیان شود و فُرادی خواندن نماز جمعه باطل است و اهل تسنن هم این را قبول دارند و آنچه بر این مطلب دلالت میکند روایتی است که در باب دوم از ابواب صلاه الجمعه در کتاب وسائل آمده است که همان روایات خمسه و سبعه است که گذشت که اشاره دارند به اینکه نماز به جماعت خوانده می شود واین مطلب بی معناست که بگوییم لازم است 5 نفر حاضر شوند ولی هر کس برای خودش نماز فرادی بخواند بلکه باید به جماعت بخوانند و در دیگر روایات هم این مطلب
 مفروض است که نماز جمعه به جماعت باید خوانده شود و همچنین در این روایات اشاره میکند به امام جماعت و می گوید یکی از این 5 نفر یا 7 نفر امام است و وقتی بحث از امام می شود یعنی نماز جماعت است نه فرادی .
 شرط اینکه بین دو نماز جمعه بیشتر از یک فرسخ شرعی فاصله باشد:
 شرط دیگری که گفته شده این است که « من جمله الشروط أن لا تکون جمعهٌ اُخری بینهما أقل مِن ثلاثه اَمیال کلُ میلٍ اَربعهَ آلاف ذراع » یعنی بین دو نماز جمعه باید بیش از یک فرسخ شرعی فاصله باشد که فرسخ عرفی 6 کیلومتر است و فرسخ شرعی کمتر است و حدود 5/5 کیلومتر است.
 این مسئله نباید با مسئله لزوم حضور مشتبه شود، زیرا لزوم حضور تا دو فرسخ لازم است یعنی تمام کسانی که فاصله شان تا نماز جمعه کمتر از دو فرسخ است باید در نماز جمعه حاضر شوند و بحث دیگر این است که بین دو نماز جمعه چقدر باید فاصله باشد تا هر دو صحیح باشند که گفتیم حداقل باید یک فرسخ بینشان فاصله باشد که همان 3 میل است که هر میلی 4000 ذراع است و 3 میل می شود 12000 ذراع و هر ذراعی از نیم متر کمتر است. که می شود حدود 6000 متر که همان 6 کیلومتر باشد ( البته کمتر از 6 کیلومتر می شود)
 البته میزان خود دو نماز جمعه هستند و ملاک دو شهر یا دو محله ای نیست که نماز جمعه در آن برقرار می شود.
  اگر چنانچه فاصله ی دو نماز جمعه کمتر از یک فرسخ بود حکمش چیست؟
 جواب : اگرهردو نماز جمعه دقیقاً همزمان شروع شده باشند هر دو باطل است و اگر یکی مقدم و دیگری مؤخر بود آنکه مقدم است صحیح است و آنکه مؤخر است باطل است و اجماع بر این مطلب هم داریم و اگر اجماع هم نباشد، ظاهر روایات این باب و هم چنین انصراف ادّله ظهور دارد در فعل اختیاری یعنی اقامه ی نماز جمعه امری است اختیاری و آن گروهی که ابتدا نماز جمعه اقامه کرده اند،در حقیقت اقدام نکرده اند به اقامه ی نماز جمعه ای به فاصله ی کمتر از نماز جمعه ی دیگر، بلکه هنگامی که اقامه ی جمعه کردند اصلاً جمعه ای در فاصله کمتر از یک فرسخی تشکیل نشده بود اما گروه دوم که نماز جمعه تشکیل می دهند در حالی که نماز جمعه دیگری هست، اختیاراً در فاصله ی کمتر از یک فرسخی یک نماز جمعه، نماز جمعه ی دومی تشکیل داده اند. پس گروه اول غیر اختیاری این تقارن برایش پیش آمده، اما گروه دوم اختیاراً این تقارن را بوجود آورده است.
 پس ظاهر ادله این است که شرط بر می گردد به افعال اختیاری لهذا در روایات هست که « اِذا کان بینهما اَکثر مِن فرسخ فلهم أنْ یُجَمِعُوا » یعنی ناظر به فعل اختیاری است یعنی حق دارند نماز جمعه بخوانند و اگر کمتر بود نمی توانند بخوانند.
 اگر گفتیم حتی آن گروه که مقدم بوده است نمازش باطل است و ملاک فعل اختیاری نیست، تالی فاسدی پیدا می شود که پس همیشه یک گروه شیطان صفت می توانند نماز جمعه مؤمنین را به هم بزنند و باطل کنند در حالیکه این حرف صحیح نیست.
  ملاک در شروع نماز جمعه شروع خود نماز جمعه است نه شروع خطبه ها، پس آن گروهی که زودتر نماز را شروع کرده است مقدم است برگروه دیگر.