درس خارج فقه استاد جزایری

کتاب الحج

90/07/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 
 موضوع: ترتب فائته بر حاضره
 بحث سابق در مورد مواسعه و مضایقه بود و ما قائل به مواسعه شدیم و گفتیم از باب جمع بین روایات، مبادرت که همان مضایقه می باشد مستحب است نه واجب.
 بحث دیگر ترتب حاضره بر فائته است. مثلا نماز صبح کسی قضاء شده است و گفتیم لازم نیست در خواندن قضای آن عجله کند. حال زمانی که وقت نماز بعدی یعنی ظهر فرا رسید آیا لازم است که قبل از نماز ظهر، نماز صبح را قضاء کند؟
 به نظر ما تقدم فائته بر حاضره مستحب می باشد البته با این قید که خوف فوت فضیلت نباشد.
 کسانی که قائل به تقدم فائته بر حاضره شده اند گاه از وجوب نفسی سخن می گویند یعنی فی نفسه واجب است اول فائته خوانده شود و بعد حاضره و گاه از وجوب شرطی سخن می گویند یعنی اگر این ترتب رعایت نشود نماز باطل است. (به هر حال ما قائل به وجوب ترتب نیستیم)
 
 دلیل مسأله: دلالت روایات
 بعضی از این روایات ضعیف السند می باشند و ما فقط به صحاح بسنده می کنیم.
 وسائل باب 62 از ابواب المواقیت
 حدیث 7: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ الظُّهْرَ حَتَّى غَرَبَتِ الشَّمْسُ وَ قَدْ كَانَ صَلَّى الْعَصْرَ فَقَالَ كَانَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَوْ كَانَ أَبِي يَقُولُ إِنْ أَمْكَنَهُ أَنْ يُصَلِّيَهَا قَبْلَ أَنْ تَفُوتَهُ الْمَغْرِبُ بَدَأَ بِهَا وَ إِلَّا صَلَّى الْمَغْرِبَ ثُمَّ صَلَّاهَا یعنی کسی نماز عصر را خواند ولی یادش رفت قبل از آن نماز ظهر را بخواند و بعد از غروب شمس یادش آمد. امام علیه السلام در جواب می فرماید: اگر او خوف ندارد که چنانچه نماز ظهر را قضاء کند نماز مغرب از دستش برود باید اول نماز قضاء را بخواند و الا باید نماز مغرب را اول بخواند.
 نقول:
 اولا: در روایات موارد بسیاری وجود دارد که از فوت وقت فضیلت به فوت وقت تعبیر می کنند (و معنای آن این نیست که وقت شرعی نماز گذشته باشد. وقت فضیلت همان اوائل وقت است مثلا وقت فضیلت ظهر تا زمانی است که سایه ی شاخص به اندازه ی خودش امتداد یابد و وقت فضیلت عصر هنگامی است که سایه دو برابر شود.)
 ثانیا: قرینه ای در این روایت است که نشان می دهد مراد وقت فضیلت می باشد و آن این است که فرد هنگام غروب آفتاب یادش آمد که نماز ظهر را نخوانده است و تازه وقت مغرب داخل شده است. از این رو وقتی امام از خوف فوت وقت سخن می گوید مرادش وقت فوت وقت فضیلت می باشد که زوال حمره ی مغربیه است نه خوف فوت وقت شرعی مغرب که چندین ساعت دیگر فرا می رسد. (و به نظر محقق خوئی وقت شرعی مغرب تا صبح است و به قول مشهور تا نصف شب ادامه دارد.)
 حال وقتی مراد وقت فضیلت است واضح است که رعایت این وقت مستحب می باشد و اگر تقدم قضاء بر آن واجب بود نمی بایست به سبب رعایت استحباب از وجوب صرف نظر می شد. از این رو تقدیم قضاء بر فریضه مستحب است مگر اینکه مزاحم شود با وقت فضیلت فریضه که در این صورت استحباب تقدم فائته ساقط می شود.
 
 وسائل باب 63 از ابواب المواقیت
 حدیث 2: عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع‏ عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ صَلَاةً حَتَّى دَخَلَ وَقْتُ صَلَاةٍ أُخْرَى فَقَالَ إِذَا نَسِيَ الصَّلَاةَ أَوْ نَامَ عَنْهَا صَلَّى حِينَ يَذْكُرُهَا فَإِذَا ذَكَرَهَا وَ هُوَ فِي صَلَاةٍ بَدَأَ بِالَّتِي نَسِي‏این روایت صحیحه می باشد.
 راوی سؤال می کند که فردی فراموش کرد نمازش را در وقت بخواند و از او فوت شد و هنگامی که وقت نماز بعدی فرا رسید یادش آمد. امام علیه السلام در جواب می فرماید: ابتدا باید نماز فائته را بخواند.
 نقول: امام علیه السلام در این روایت قاعده ای را بیان کرده و لزوم تقدم فائته را بر آن قاعده مترتب کرده است و آن این است که امام در ابتدا امر به مضایقه کرده است یعنی هر وقت نمازی از انسان فوت شد به محض یادآوری باید آن را قضا کند و بر این اساس فرموده است اگر وقت نماز دیگر داخل شده است باید اول قضا را بخواند.
 از این رو این روایت داخل در روایات داله بر مضایقه است و ما آنها را بر استحباب حمل کرده ایم.
 
 روایت بعدی صحیحه ی زراره است که بسیار مفصل می باشد و جواب آن همانند صحیحه ی ابی عبد الله است. در این روایت هم تقدم فائته بر حاضره متفرع بر بحث مضایقه شده است و ما هم قائل به استحباب مضایقه شده ایم از این رو تقدم مزبور نیز مستحب می باشد.
 
 در مقابل دو صحیحة دلالت بر تقدیم حاضره دارد خلاصه ی این دو روایت این است که اگر کسی نماز مغرب و عشاء از او فوت شود و یادش نیاید مگر بعد از اینکه وقت نماز صبح فرا رسد اول باید نماز صبح را بخواند و بعد آن دو نماز را قضاء کند.
 این دو صحیحه با روایات سابقه معارض است در نتیجه حتی اگر جواب های سابق از روایات قبلی نبود همین معارضه کافی بود که روایات قبلی را بر استحباب حمل کنیم. با این حال می گوییم: حتی در استحباب هم معارضه است زیرا روایات قبلی امر بر تقدیم فائته می کرد و این روایات امر بر تقدیم حاضره از این رو این دو روایت در دلالت بر استحباب هم با هم تعارض دارند.
 راه حل این است که وجه جمعی پیدا کرده ایم و آن اینکه خوف فوت وقت را در روایات قبلی به خوف فوت وقت فضیلت تفسیر کرده ایم بنابراین اگر خوف فوت وقت فضیلت نباشد بهتر است نماز قضا اول خوانده شود و اگر چنین خوفی وجود داشت بهتر است نماز حاضره اول خوانده شود.
 بنابراین در تقدیم و تأخیر قائل به تفصیل شده ایم.