99/07/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه معاصر/زندان در اسلام/ تاریخچه زندان
بحث ما در باب موارد زندان در اسلام بود و میخواهیم در این بحث مبانی فقهی زندان را با استفاده از آیات و روایات و از نگاه فریقین یعنی دیدگاه علمای خاصه و عامه تقریبا از صدر اسلام تا زماننا هذا و از دیدگاه علمای معاصر بررسی کنیم و احیانا استفاده هایی رو از بیانات این بزرگان خصوصا علمای شیعه ببریم. قبل از شروع در بحث مطالبی را عرض کردیم و مواردی را که باید از دیدگاه فقه بررسی شود در جلسه اول اشاره کردیم، منتهی بنا شد که قبل از شروع در اصل بحث مطالب و کلیاتی را عرض کنیم، الان به تاریخچه زندان رسیدیم.زندان در کشورهای اسلامی از زمان پیامبر اسلام تا الان و در کشورهای غیر اسلامی قبل یا بعد از اسلام به صورت اجمالی نگاهی می کنیم وبعد ببینیم در زماننا هذا بشریت ، بین الملل،کشورها به زندان چه نوع نگاهی دارند. آیا نگاه تربیتی دارند یا نه، نگاه شکنجه دارند، تعذیب است کیفر است یا اینکه نه، مواردی به عنوان کیفر اما در عین حال که کیفر است نگاه تربیتی هم به او دارند. اما زندان از زمان پیامبر گرامی اسلام و علی علیه السلام چون این دو به عنوان الگو، اسوه و معصوم هستند و دارای حکومت بودند و در عین حال در زمان خلفای بعد از پیامبر (ابوبکر، عمر ، عثمان) و عرض کردیم حضرت علی علیه السلام از دیدگاه ما به عنوان معصومی که تمام حرکات و گفتار و سکوت و کردار ایشان به عنوان حجت شرعی و مبدا قانون گیری و قانون گذاری میتواند باشد نگاه کنیم و بعد هم به سراغ دولت های دیگری برویم که اسمی از اسلام داشتند و نه رسمی ازآن.
در صدر اسلام مکان خاصی برای نگه داری مجرمان وجود نداشته است، چرا که از طرفی تشکیلات منسجم حکومتی وجود نداشته، حکومت بسیط بوده و از طرفی دیگر به جهت محدود بودن قلمرو حکومت اسلامی و چون خود پیامبر و اصحاب هم بودند، مردم بر اساس تعالیمی که از نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و قرآن آموخته بودند، همین امر اقتضا میکرد تا ایجاد تشکیلات برای زندان امری غیر ضروری باشد. در زمان پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و در زمان ابوبکر ساختمان مخصوصی به عنوان زندان وجود نداشته و به طور معمول در آن زمان مجرمان را یا در مسجد و یا در خانه خودشان و یا در خانه رئیس قبیله زندانی میکردند، حتی گفته شده: در عهد خلافت عمر و عثمان برای زندان یک بنای ویژه ای نبوده است و در آینده روایاتی خواهد آمد که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) افراد را در اتهام خود حبس می کردند و در اتهامات دیگر مقداری از روز را حبس می کردند که تقریباً روش نیمه آزادانه ای است که امروز در بعضی از کشورهای مترقی اجرا می شود. بعد از دوران پیامبر گرامی اسلام ( ابوبکر، عمر، عثمان و حضرت علی علیه السلام) مبادرت به ایجاد زندانهایی به منظور اصلاح مجرمین صورت گرفت، در رابطه با جناب عمر گفته شده: خانه ای را به ده هزار درهم به عنوان زندان خرید.
اما بر اساس تاریخ پایه گذار زندان اصطلاحی حضرت علی (علیه السلام) بوده است و قبلا بیان شد که حضرت علی علیه السلام، در کوفه یک زندانی را از جنس بوریا ساخت و اسم آن را نافع گذاشت و بعدها که بعضی از زندانیان دیوار زندان را سوراخ کرده و فرار میکردند، حضرت به ناچار زندانی از خاک و گل بنا کردند و اسم آن را مخیس گذاردند، معنای آن کلمه همانطور که در جلسه اول گفته شده یعنی نرم کننده یا رام کننده. حضرت در صدد این بودند که افرادی که در آنجا هستند به آن ها عبادت یاد داده شود، نماز های جماعت خوانده و احکام دین برای آنها بیان میشده است. حضرت نیز بر این نکته خیلی توجه داشته اند که مجرمین در این زندان اصلاح شوند، البته کسانی هم که باید حبس ابد می شدند حساب آنها جدا بوده، ولی آنهایی که به طور موقت در زندان بودند، تحت تعلیم قرار گرفته که تاثیرات مثبتی مانند توبه به همراه داشته است. انجام دادن عبادت های شرعی و تنظیم برنامههای تهذیبی و آموزش قرآن و فراگرفتن سواد خواندن و نوشتن در دو زندان نافع و مخیس کاملاً مراعات می شده و یکی از برنامههای اجباری بوده که در زمان حضرت علی بن ابیطالب (علیه السلام) انجام میشده است و حضرت هم به جهت مراعات حال زندانیان اقدامات گوناگونی را طبق نقل تاریخ انجام میدادند که در نتیجه، نگاه ایشان به زندان یک نگاه اصلاح گرایانه و تربیتی بوده است.
اما در دهههای بعد از صدر اسلام چون قلمرو حکومت ها و تشکیلات حکومتی گسترش پیدا کرده، در نتیجه استفاده از زندان گسترده و متداول گشته تا آن حد که زندان نقش بسزایی در حفظ قدرت حکومتها ایفا میکند، بنابر این امویان و عباسیان زندان را به عنوان مکانی برای حفظ قدرت و حکومتشان قرار دادند و هر نوع مخالفی را روانه زندان میساختند به خصوص امویها، که معاویه به عنوان بنیانگذار حکومت بنی امیه یک شیوه نوین زندان بانی در صدر اسلام طراحی کردند، که این زندان ها مجهز به نگهبانان و زندانبانان بودند و برای زندانها شیوه و روش ثابتی پایه گذاری شد و این زندانها در آن عصر در واقع به عنوان یک ابزار قدرت در اختیار خلفای اموی قرار گرفت و این زندانها همراه با شکنجه بود و بعد از خلفای بنی امیه، بنی العباس نیز این سیره را داشتند و بنا بر این، برای از بین بردن مخالفان خود اصول حقوقی جزای اسلامی را نادیده میگرفتند و به قتل و ضرب و حبس مخالفین متوسل می شدند، که از جمله آن قتل ائمه اطهار (علیهم السلام) است که لکه ننگی بر دامن این ستمکاران تا ابد خواهد ماند.
در شهرهای مهم آن زمان مثل مکه، مدینه، کوفه، شام، بصره، واسط، زندانهای مخوفی وجود داشته که ترسناکترین آن در دوران بنی امیه زندان حجاج بن یوسف ثقفی است که جناب وائلی به نقل از مروج الذهب مسعودی میگوید: حجاج مرد در حالی که در زندان او 50 هزار مرد و 30 هزار زن وجود داشت و حجاج همه آنها را در یک زندان حبس کرده بود، آن وقت در این زندان به نقل تاریخ هیچ تفکیکی وجود نداشته و زندانیان در زیر گرمای شدید هوا مورد آزار و شکنجه قرار میگرفتند. عباسیان که آمدند باز به دلیل افزایش قلمرو حکومت خود و به دلیل به قدرت رسیدن اقوام گوناگون غیر عرب، ابزار و ادوات قساوت انگیز شکنجه را که از غیر عربها یادگرفته بودند، میان خودشان متداول کردند؛ در تاریخ آمده: یحیی برمکی که اسباب شکنجه را به وجود آورده بود، چیزی شبیه به تنور از آهن ساخته بود که درون آن میخ هایی را کوبیده و در زیرش آتش روشن کرده و وقتی داغ میشد، آن زندانی را داخل این بشکه آهنی میانداختند که درونش مقدار زیادی میخ کوبیده بودند و این میخ ها داغ بود و به جان این زندانی میرفت و این وسیله را میچرخاندند و این زندانی درون آن چرخ می خورد و چون داغ بود این زندانی را زخمی می کرد و در عین حال گوشت بدن او کنده میشد و اینگونه شکنجه میکردند و به هر حال از شکنجه به عنوان یک امر متداول در ترساندن و ساکت کردن حق طلبان استفاده میشده است.
در ادامه بحث، به موارد زندان در قبل از انقلاب اسلامی خواهیم پرداخت که قبل از انقلاب اسلامی ساواک چه نوع شکنجههایی را علیه محکومین سیاسی ترتیب میداده است.
زندان قصر اولین زندانی بوده در سال ۱۳۰۸ برای نگهداری ششصد محکوم بنا شد و پس از شهریور 1330 تحت تاثیر علل ناشی از جنگ جهانی دوم، به تعداد بزهکاران مثل بقیه کشورهای جهان افزوده شد و در ۲۱ مهرماه ، زندانهای دیگری تاسیس شد و البته زندان های غیر سیاسی یک آیین نامه ها و اصولی را هم به تصویب رساندند ولی همان زندان های غیر سیاسی هم به دلیل عدم امکانات اکثر مفاد آن اصول اجرا نشد و مسئول زندان ها و مجری در واقع کارهای اجرایی زندان ها در قبل از انقلاب، شهربانی کل کشور که وابسته به وزارت کشور بوده است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تغییرات اساسی در ایران به وجود آمد که تغییر در زندانهای کشور را هم بر عهده داشت و بر اساس مصوبه شورای انقلاب اسلامی در تاریخ ۳۰ شهریور ۵۸ ، زندانها را از شهربانی جدا و به وزارت دادگستری واگذار کرد و همه زندانها و موسسات وابسته به آنها در سراسر کشور تحت نظر سرپرستی منتخب شورای عالی قضایی با نظارت دادستان کل کشور قرار گرفت و بعد در 6 بهمن 64 با تصویب مجلس شورای اسلامی به عنوان سرپرستی زندانها، به سازمان زندانها و اقدامات تامین و تربیتی کشور تبدیل شد.
در اردیبهشت 61 آیین نامه زندان ها تحت عنوان آیین نامه امور زندان ها و اقدامات تأمین و تربیتی کشور جمهوری اسلامی ایران، توسط شورای عالی قضایی کشور تصویب و مورد اجرا قرار گرفت.
در تاریخ 29/3/68 آیین نامه و مقررات زندان ها در 18 ماده و 44 تبصره به تصویب ریاست دیوان عالی کشور رسید و در 15/1/72 هم آیین نامه و مقررات اجرای سازمان زندانها و اقدامات تأمین و تربیتی کشور طی 254 ماده و 96 تبصره به تصویب ریاست قوه قضائیه وقت رسید و همه آیین نامه های سابق لغو شدند.
در ماده حاضر، در آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تأمین و تربیتی که مشتمل بر 247 ماده و 108 تبصره است، در تاریخ 20/9/84 به تصویب رئیس قوه قضائیه رسید و لازم الاجرا گشت و آیین نامه سال 73 و اصلاحات بعدی آن لغو گردید. البته هنوز باز اصلاحاتی در این رابطه در دست هست که بنده تا حدودی بی خبر هم نیستم.
به هر حال زندان در قبل از انقلاب که در عصر خود ما هم بوده، یک آیین نامه ها و تغییراتی کرده و اگر همه را یک نگاهی انداخته و ببینیم، از زندان در کنار اینکه به عنوان یک مجازات بوده، اما به منظور هدف اصلاح و تربیت فرد مجرم در زندانهای غیر ابد، به گونهای که فرد بتواند سالم به اجتماع باز گردد برنامههایی مد نظر بوده است و حتی برنامههایی برای تشویق کسانی که حبس ابد دارند قرار داده شده بود که این حبس ابد آنها بتواند به حبس غیر ابد و بعد از چند سالی که دوسوم یا یک سوم جرم خود را بگذراند، بتواند به مرور زمینه برای بازگشت او به جامعه فراهم بشود.
زندان در تاریخ اسلام تا زماننا هذا فراز و فرودهای زیادی داشته ، بسته به نوع حکومت و هدف آنها که چقدر به صلاح و تقوا و سداد نزدیک بودند یا دور بودند از این قضیه و ظالم و ستمگر بودند قاعدتا تغییراتی را داشته است.
در جوامع غربی هم در کشورهای اروپایی، زندان به معنا و مفهوم امروزی که شخص مجرم راهی زندان می شود و مجبور است چند صباحی به عنوان مجازات در آنجا بماند وجود نداشته، بلکه از زندان برای اعمال سایر مجازاتها استفاده می کردند. البته این مربوط به قبل از زمان رنسانس است لذا زندان های قدرتهای بزرگ مثل فرانسه و انگلیس و آلمان تا قرون اخیر، یک سیاه چالههای وحشتناکی بوده که انواع شکنجه و مجازاتهای ظالمانه در آن صورت میگرفته است.
زندان در کشور فرانسه که الان ادعا می کند مهد حقوق است، سابقه خیلی دیرینه ای داشته و حتی تا اوایل قرن 18 میلادی در این کشور تنبیه و شکنجه جسمانی، یکی از وسایل اصلی و اساسی سرکوب مجرمین بوده است و زندان هم بیشترین نگاه به او به عنوان یک وسیله ای برای نگه داری مجرمین در جهت اجرای مجازات و شکنجه کردن آنها به خاطر آن مجازات ها و اعدام و حتی شقه کردن و یا به چهارمیخ کشیدن آنها به کار می رفته است. مجازات وحشیانه و طاقت فرسای جوامع غربی تا سدههای اخیر در بسیاری از زندانهای کشوهای غربی متداول بوده است، مانند داغ کردن و به چرخ عذاب کشیدن آنها و بریدن دست و زبان و سوراخ کردن زبان و غل و زنجیر کردن و شلاق زدن تا قبل از رنسانس و حتی مقداری بعد از رنسانس بوده است. البته در اینجا همه اش مربوط به قبل از جریان رنسانس بوده ولی بعدها قوانینی را وضع کردند که به بعضی از آنها و انواع زندان ها در این کشورها اشاره ای خواهم کرد.
روحانیون مسیحی و ارباب کلیسا در طول قرون وسطی برخوردشان با زندان و زندانی متفاوت بوده است. در سده های نخستین مسیحیت قاعدتا تحت تأثیر تعلیمات و عقاید مذهبی کلیسا بوده و بر این اعتقاد بودهاند که مجرم و مقصر باید یک فرصت مناسبی برای توبه و پشیمانی داشته باشد، لذا روحانیون مسیحی اولین کسانی بودند که در جوامع غربی برای بهبود وضع زندانها و تربیت زندانیان اقدام کردند. علمای مسیحی در ابتدای امر با شعار کلیسا از خون نفرت دارد برای اصلاح زندانیان اقداماتی را انجام دادند. مثلا در سال 817 میلادی در مجمع روحانیون مسیحی در رم، مقررات مربوط به اداره زندان ها تصویب و تاکید شده که زندان ها باید جنبهی اصلاحی و تربیتی داشته باشند و برای نیل به این هدف، زندانیان باید به روش انفرادی نگه داری و کاردستی به آنها آموخته شود، اجازه خواندن کتب مذهبی را هم داشته باشند و روحانیون هم در زندان ها زندانیان را ملاقات می کردند و با نصایح سودمند آنها را به راه راست هدایت می کردند یعنی جزء قانون آورده بودند. اما با افزایش قدرت روحانیون و کلیسا، اعمال مجازاتهای خشن و طاقت فرسا علیه مجرمین و اغلب مخالفان، روز به روز افزایش پیدا کرد. شکنجه به منظور اخذ اقرار، یک چیز کاملا عادی بود خصوصا در دادگاه های تفتیش عقایدی که داشتند، انگیزیسیون نخستین باری بود که روحانیون مسیحی در امر قضا به شکنجه متوسل شدند. حتی در بحث گالیله دیدیم که به او گفتند یا توبه کن یا تو را زنده زنده در آتش می اندازیم. حکم هم کردند که زنده زنده در آتش خواهی سوخت. در هر صورت ابتدای برخورد آنها در زمانی که مسیحیت میخواهد شکل بگیرد و بعد از اینکه شکل گرفت و با صاحبان قدرت روحانیون مسیحی شریک شدند، شکنجهها هم شروع شد و نگاه اصلاحی هم از این قضیه برداشته شد و زندان ها یک شکنجه گاهی شدند. البته بعد از مدتی که افکار و عقاید دانشمندانی مثل مونتسکیو یا ژانزاکروسو یا بعض دیگر به مرور، تجدید نظرهای اساسی در برخورد با رفتار زندانی ها و جنبه اصلاحی زندان مورد تاکید قرار گرفت، خصوصا در انقلاب فرانسه در سال 1789 که یک نقطه عطفی در اصلاح امور زندان ها بوجود آمد و انقلابیون فرانسوی با تخریب زندان پاستیل که نتیجه برخوردهای خیلی ظالمانه و شکنجههای وحشتناک آن دوران بود، خواستار حفظ حقوق و رعایت آزادیهای مردم و عدم تعرض به آنها شدند و لذا بعد از آن، زندان هایی را به شکل گوناگونی تقسیم کرده که به بعضی از آنها اشاره می کنم و ربط اینها به بحث ما این است که یک تاریخچهای از زندان داشته باشیم و نوع نگاه عقلا را نسبت به زندان بدانیم که تقریبا نوع نگاه بشریت تا زمان حاضر بیشتر یک نگاه اصلاحی است، حالا آیا چقدر به این قضیه عمل میکند بماند اما در حد شعار، این ادعا را دارد که زندان باید جایگاهی برای اصلاح و تربیت باشد بنابراین اگر بشود از غیر راه زندان هم این اصلاح و تربیت به وجود آید، قاعدتا برتری داشته بر اینکه بخواهند شخصی را در زندان قرار دهند، چرا که ممکن است نه تنها اصلاح نشود بلکه ممکن است بدتر نیز گردد، لذا حکم کردهاند که زندان های مالی را از زندان های جنائی جدا کنند و حتی در زندان های جنائی هم که حکم غیر اعدام و غیر حبس ابد وجود دارد، حتی در حبس ابد هم زندانیان مشغول به حرفه آموزی و تحت تعلیم مسائل اخلاقی و اعتقادی قرار میگیرند.
ما با این نگاه روبرو هستیم مگر آنکه در جایی نص صریح وجود داشته باشد که زندان به عنوان یک حد است که دیگر نمی شود کاری برای او کرد ، در موارد دیگر زندان می تواند به عنوان یک تعزیر جایگزین داشته باشد و دست حاکم شرع و حاکم اسلامی را باز گذارده بر اینکه بتواند از زندان فاصله گرفته و راههای اصلاحی دیگر در نظر گرفته شود. به نظرم همین مقدار کفایت مذاکرات در کلیات بحث داشته باشیم و انشاءالله از جلسه آینده سراغ بحث های اصلی می رویم که اولین بحث ما بحث زندان در موارد اتهام به قتل است. اقوال و آیات و روایات را بررسی می کنیم و سعی ما بر این است که از زمان علمای متقدم چه اهل سنت و چه علمای خاصه تا زماننا هذا، اشاره ای به اقوال و به ادله و نقد و نظر آنها شود. خداوند به همه ما توفیق بدهد که بتوانیم در احکام اسلامی که تنها از راه قرآن و عترت معصوم به دست خواهد آمد، یک خدمتی به جامعه اسلامی داشته باشیم و خودمان هم بهره هایی را ببریم و آخر دعوانا أن الحمدلله رب العالمین.