درس خارج اصول استاد سیدمحمدرضا حسینی آملی

96/10/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حسن احتیاط-اخبار من بلغ /برائت /اصول عملیه

 

خلاصه مباحث گذشته:

متن خلاصه ...

در اخبار من بلغ سه احتمال گفتیم که یکی ناظر به حکم اصولی و دو احتمال ناظر به حکم فقهی بود و با تفاوتی که بین این دو بود بیان شد که بنا بر یکی نفس فعل مستحب می شد و بنابر دوم احتیاط مستحب بود ولی فعل معنون به استحباب نمی شد که این احتمالات در مقام ثبوت است اما در مقام اثبات باید بحث شود که کدام ثابت می شود.

 

متن تقریر ...

مرحوم شیخ انصاری ره می فرماید صحیحه هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام و امثال صحیحه ظهور در این دارد انجام عمل به اعتبار و رجاء اینکه از رسول الله صلی الله علیه وآله رسیده ثواب دارد، معلوم میشود عنوان احتیاط به قصد اتیان و عمل کرده مثل اعمال و دعای نوروز به رجاء اینکه صادر از رسول الله و ائمه معصومین علیهم السلام انجام دهد ثواب می رسد.

احتمال سوم اخبار من بلغ

امر مستفاد از اینها احتیاط باشد واتیان عمل به رجاء اینکه ثواب دارد ولی مرحوم صاحب کفایه ره بر خلاف شیخ قائلند نفس عمل استحباب دارد گرچه در بعضی اخبار رجاء ثواب و التماس ثواب آمده ادعا می کنند خارج از طلب استحبابی که این اعمال به مجرد بلوغ عن النبی صلی الله علیه وآله به خبر غیر معتبر رسیده باشد دارد؛ جهت این است تعبیر ایشان بعد نقل حدیث هشام بن سالم ( فانّ صحیحة هشام بن سالم عن ابی عبدالله علیه السلام ظاهرة فی اَنّ الاجر کان مترتبا علی نفس العمل[1] ) پس معلوم می شود خود عمل ثواب دارد نه رجاء به عمل به دستور پیامبر ص پس سخن از التماس نیست، ثواب مترتب بر نفس عملی که بلغه عنه صلی الله علیه و آله نقل اَنّه ذو ثواب اما استظهار ایشان که در ظاهر صحیحه آن ثوابی که در خبر ضعیف است مترتب شده بر نفس عمل و عقل می گوید اگر امر داشته باشد مطیع است اولا و عمل مطابق واقع باشد ثانیا ثواب دارد و استحباب در جایی است که ماءتیّ به مطابق مامور به باشد، در حقیقت این اخبار دلالت می کنند بصورت اِن که عمل مامور به است و امر به فعل تعلق گفته و این همان ثواب به نفس عمل است، پس شیخ می گوید ثواب بر خود احتیاط مترتب است و می توان گفت خود احتیاط مستحب است اما صاحب کفایه می فرماید احتیاط استحبابی ندارد بلکه نفس عمل مستحب است و بعضی از بزگان در اعمال نوروز فتوا به استحباب دادند تصریح کرده اند نفس عمل مستحب است، معلوم می شود بر اساس مبنای صاحب کفایه مشی کرده اند

اشکالات بر فرمایش صاحب کفایه و جواب آن

یکی اینکه اخبار من بلغ اخبار واحدند و تمسک به خبر واحد در مسائل اصولیه صحیح نیست؛ جواب : اولا این در جایی است که بخواهیم حکم اصولی استفاده کنیم نه حکم فقهی و اینجا حکم فقهی است نه اصولی و جواب دیگر داده اند که این اخبار متواتر معنوی است و یا اینکه این اخبار واحدند اما محفوف به قرائن هستند که می توان اعتماد کرد پس از لحاظ سند اشکال ندارند .

جواب دوم اینکه در مسائل اصولیه نمی شود به اخبار واحد تمسک کرد؛ مسائل اصولیه دو قسم است یکی مسائل اصولیه اعتقادیه که به اخبار آحاد نمی شود اعتماد کرد چون یقین آور نیستند برای شخص و باید عقد قلب باشد در اعتقادات که باید یقین حاصل می شود ولی در مسائل اصولیه فرعیه اشکال ندارد که مورد بحث ما هم مساله اصولیه فرعیه است و توضیح در ضابط مساله اصولیه هم آید.

جواب سوم: با اخبار من بلغ می خواهیم حجیت خبر ضعیف را ثابت کنیم که خبر ضعیف اعتبارش با اخبار من بلغ است اگر مقصود اثبات حجیت خبر ضعیف در سنن باشد می گویید اخبار من بلغ اخبار واحدند و اثبات حجیت بواسطه آنها نمی شود کرد حتی در باب سنن ولی اگر مطلوب اثبات استحباب چیزی که خبر ضعیف در مورد آن وارد شده نه حجیت خبر ؛ چون حجیت خبر امرٌ و مستحب بودن آنچه قام علیه الخبر امرٌ آخر .

ما بواسطه اخبار من بلغ می خواهیم استحباب ما قام علیه الخبر را اثبات کنیم و این غیر از اثبات حجیت خبر ضعیف است

، پس اگر قصد ما اثبات حجیت خبر ضعیف باشد اشکال شما وارد است که با خبر واحد نمی شود اثبات حجیت کرد اما اگر مطلوب اثبات استحباب ما قام علیه الخبر باشد و بخواهیم استحباب ادعیه را ثابت کنیم اشکال ندارد و مساله فقهیه است نه اصولی و خبر ضعیف هم محقق موضوع است و موضوع را درست می کند که قام علیه الخبر لذا اخبار من بلغ دلیل بر استحباب نیست چنانکه دلیل بر حجیت خبر ضعیف هم نیست و فقط موضوع را درست می کند و حکم مترتب بر موضوع می شود و عملی که با خبر ضعیف رسید با اخبار مستحب می شود و ثواب بر خود عمل است و این زمانی است که عمل مطابق امر مولا باشد پس معلوم می شود که اطاعت محقق شده و انقیاد نیست بر خلاف شیخ انصاری که می فرمود ثواب بخاطر احتیاط و انقیاد شخص است.

اشکالات شیخ انصاری رضوان الله علیه

این سه جواب از اشکال تمسک به اخبار من بلغ که داده شدو مرحوم شیخ انصاری ره در رساله اخبار من بلغ[2] جوابهایی آورده اند غیر از سه جواب و دو جواب اخیر مهم است که فرمودند بین دو تعبیر که بگوییم فعلی قام علیه الخبر مستحب است یا بگوییم حجیت خبر ضعیف فرقی نیست چون اگر سخن از استحباب عمل باشد اخبار نظر به حکم فقهی دارند و مساله حجیت خبر ضعیف با استحباب نفس عمل فرقی نمی کند هر دو یکی است و در ادامه می فرماید مانند این تعبیر را در اخبار صحیحه هم می توانید بگویید؛ اگر خبرصحیح بر وجوب شیئی قائم شد به دو شکل می توانید تعبیر کنید یکی که این خبر صحیح حجة و یا تعبیر کنید چیزی که خبر صحیح بر وجود او قائم است آن مورد واجبٌ و در مورد استحباب و حرام همینطور و این خبر ضعیف یا صحیح را حجت قرار می دهد که باید تبعیت شود و معنای او غیر از انشاء احکام ظاهریه مطابق مدلول خبر برای موضوعات خبر صحیح یا ضعیف باشد، چیز دیگری نیست؛ معنای حجیت یعنی جعل حکم شده بر حسب ظاهر بر طبق مدلول خبر برای موضوعی که آن مورد واقع شده مرجع استحباب ما ورد فیه خبر که این یک وجه در جواب مستشکل که گفت این مساله اصولی است نه فقهی و ربطی به استحباب عمل و و استحباب احتیاط ندارد و بیان شد محل بحث چه بنا بر نظر مرحوم شیخ که احتیاط را مستحب دانستند و چه بنا بر نظر صاحب کفایه ره که فعل را مستحب گفتند ربطی به حجیت خبر ندارد چون مرجع حجیت خبر متهی به استحباب فعل است.

وجه دوم اشکال مستشکل: بر فرض بگوییم بحث در حجیت خبر ضعیف نیست و لکن موجب نمی شود مساله فقهی باشد بحث حجیت بحث اصولی است و اگر بحث حجیت نبود نمی شود گفت مساله فقهی است.

در جواب جناب شیخ می فرمایند این اول کلام است که اگر بحث از حجیت نبود بحث از استحباب حالا نفس فعل یا استحباب احتیاط مساله فقهی می شودو اگر بود می شود اصولی؛ خیر اگر ما حتی بحث از حجیت نکنیم می شود مساله را اصولی قرار دهیم و اشکالی ندارد و باید ضابط مساله اصولی را بدانیم، ایشان می فرمایند ملاک مساله اصولی اعم از حجیت است یعنی هر قاعده و هر چیزی که مبنا و اساس استنباط قرار گیرد و حکم کلی بر او نهاده شد، خواه سخن از حجیت باشد و یا نباشد این مساله اصولی است و معرفت احکام کلیه که از شارع صادر می شود بعد اتقان آن قاعده باشد که مرجع شود برای فقیه در حکم کلی فرعی که در ما نحن فیه اخبار من بلغ که استحباب نفس عمل در مورد من بلغه ثواب را بخواهیم ثابت کنیم و مضامین اخبار من بلغ و یا احتیاط و یا استصحاب که بحث حجیت نیست که مضمونش ثبوت حکم سابق برای موضوعی که ما احتمال بقا او را بدهیم و در مورد احتیاط هم مضمون ادله به احتیاط ثبوت وجوب محتمل است و یا ثبوت حکم کلی سابق در موردی که احتمال بقاء و یا ثبوت وجوب محتمل که همه احکام کلیه است و به درد مقلد نمی خورد که این اعمال ملکه اجتهاد از خصوصیات مجتهد فقیه است و بحث مرا از این موارد که مثلا معارض دارد یا نه و آیا تخصیص خورده و چگونه رفع معرضه و حل تخصیص شود همه کار مجتهد استپس اینها می شود احکام شرعیه اصولیه که به مجتهد مختص می شود در مقابل احکام مشترکه بین فقیه مکلف است.

پس بنابراین ما اینها را مساله اصولی می دانیم و اگر بحث حجیت نشد دلیل نمی شود مساله فقهی شود و مفاد اخبار من بلغ عبارت از حجیت اخبار ضعیفه در باب سنن مساله اصولیه است ویا اینکه اخبار من بلغ که اَنّ له ثواب استحباب عمل در موردی که بلغ عن النبی صلی الله علیه وآله ثواب باز هم مساله اصولی است و این بر اساس ضابط کلی که جناب شیخ بیان فرمودند که اگر چیزی مبنا و اساس برای حکم کلی فرعی قرار گیرد بحث او می شود اصولی و این استنباط کار مقلد نیست و متوقف بر اجتهاد است هر چند غالب موارد بحث از حجیت مساله اصولی است اما منحصر نمی شود و للکلام تتمة فردا انشاالله وصلی الله علی محمد وآله.


[1] کفایه الاصول، آخوند خراسانی، ج، ص352.
[2] رسائل فقهیه شیخ انصاری ره الوجه الثالث اخبار من بلغ ص144.