درس خارج اصول استاد سیدمحمدرضا حسینی آملی

96/09/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جریان اصل عدم تذکیه /برائت /اصول عملیه

 

خلاصه مباحث گذشته:

متن خلاصه ...

آیا بوسیله اصالت عدم تذکیه می شود حرمت و نجاست حیوان مشکوک التذکیه را ثابت کرد یا تمسک به اصل امکان ندارد؟

 

متن تقریر ...

اجمال نکات گذشته

عرض شد موضوع در مذکی و غیر مذکی چیست ؟ آیا موضوع غیر مذکی، عدم التذکیه است یا عنوان وجودی موت حتف انفه یا بلکه موضوع زهاق روح مشروط به شرائط لازمه در شرع نباشد؟ اگر موضوع مشخص شد بعد باید سراغ حکم بیاییم و اختلاف موضوعات در آثار ، که اگر موضوع امر وجودی باشد سراغ اصل می شود رفت یا نه ؟یا موضوع امر عدمی باشد سراغ اصل می شود رفت یا نه؟ آیا موضوع امر وجودی است یا امر عدمی و در فرض عدمیت آیا قید در مقام قید موضوع است یا قید حکم؟ وجوه متصوره در مقام ثبوت چند وجه است و باید بعد به سراغ ادله موجوده برویم و با توجه به این ادله در مقام اثبات چه می توان گفت ؟

این سیر بحثی است که وارد شدیم ولی تتمه بحث ماند

تفصیل مقام ثبوت

اگر عنوان میته را امر وجودی بدانیم که میته یعنی (ما زهق روحه او خرج روحه بغیر سبب شرعی ) میته یعنی حیوانی که روح او خارج شده که این خروج روح امر وجودی است و تارة با اسبابی که شارع قبول دارد که همان ذبح شرعی است واین میته نیست و اخری با سببی که شارع قبول ندارد که میته است به امر عدمی برنگردد که بهر حال عنوان میته امر وجودی است البته این غیر تحقیق و فرمایش مرحوم محقق اصفهانی [1] که بیان شد که فرمودند میته همان غیر مذکی است چون اگر ارجاع دهیم عنوان غیر مذکی را به میته و اینجا موضوع حرمت اکل و نجاست یکی می شود ولی اگر ارجاع ندهیم که فرض این است در نتیجه موضوع حکم نجاست و حرمت دو چیز می شود که عنوان میته موضوع حکم به نجاست و عنوان غیر مذکی موضوع حکم به حرمت اکل باشد حال بحث می شود.

ملازمه بین عنوان میته و غیر مذکی

آیا این دو موضوع یعنی عنوان غیر مذکی و عنوان میته با هم در خارج ملازمه دارند متعدد ومتفاوت هستند و یا اینکه امکان رجوع احدهما به دیگری هست ؟ اگر دو موضوع ملازم هم باشند یعنی هر جا میته بود غیر مذکی هم هست یا بالعکس و ملازمه وجودی در خارج باشد ما باید از یکی از دو موضوع رفع ید کنیم چرا که موضوع نجاست و حرمت تفاوت داشت و تلازم موضوعین و یا رجوع احد الموضوعین به دیگری با اثبات یک موضوع هر دو حکم ثابت می شود و ما باید از یک موضوع رفع ید کنیم چون موضوع دوم هم احراز می شود و موضوع دوم بخاطر تفنن در بیان موضوع می آید چون شیئ تارة بالمطابقه احراز می شود و تارة بالالتزام ثابت می شود و شیئ تارة مستقیما محقق می شود و اخری بالواسطه که به همان حالت ارجاع یکی از دوموضوع به دیگری بر می گردد .

در خارج ما یک حکم حرمت و یک حکم نجاست بیشتر نداریم و در حقیقت حکم حرمت حکم تکلیفی و نجاست حکم وضعی است، دو حکم حرمت نداریم که بگوییم موضوع یکی میته است وموضوع حرمت دوم غیر مذکی کما اینکه دو حکم نجاست نداریم در اینجا که موضوع به دو عنوان آمده و عرف آشنای به احکام چه می فهمد؟ در اینجا بیش از یک حکم تکلیفی ویک حکم وضعی نیست و لو در لسان دلیل دو عنوان وموضوع است، این دو عنوان هم در خارج با هم تلازم دارند احد العنوان اگر باشد عنوان آخر هم هست وحکم هم واحد است و نه دو حکم مغایر یک حرمت است به عنوان حکم تکلیفی ویک حکم نجاست به عنوان حکم وضعی عرف می فهمد موضوع واقعی تنها یک چیز است. هر چند تارة عنوان میته آمده و تارة عنوان غیر مذکی. آیا در اینجا می شود گفت اصل عملی نسبت به عنوان وجودی جاری می شود و امر عدمی تابع اوست یا بالعکس ؟

توضیح ذلک

اگر جزم ویقین به احد العنوانین نباشد جای جریان اصل برای اثبات امر دوم نیست چون اصل مثبت می شود از نظر عرف به همان عنوان وجودی است و شک کنیم و جزم نباشد، جایی برای جریان اصل برای اثبات امر وجودی نیست اما اگر جزم از طرف عرف نباشد و نمی دانیم عرف امر وجودی که عنوان میته است را موضوع می داند یا امر عدمی که عنوان غیر مذکی است را موضوع می داند و محرز نشد چون در تشخیص موضوع باید سراغ عرف برویم در اینجا هم محرز نشد که موضوع کدام است و احتمال هر دو امر وجودی و عدمی می دهیم که بنا بر امر وجودی مراجعه به اصل عدم تذکیه جائز نیست و بنابر فرض موضوع امر عدمی رجوع با اصل بلا اشکال است همین صرف شک کفایت می کند برای عدم ترتب اثر برای اصل، چون شک در دلیلیت دلیل مساوی با قطع به عدم دلیلیت شیئ است، دلیل ولو اصل عملی باشد باید محرز و قطعی باشد و نمی شود دلیلی باشد که علی تقدیر اثر داشته باشد و علی تقدیر آخر بی اثر باشد و در اینجا که نمی دانیم حرمت و نجاست از آثار عدم تذکیه است که اصل عدم تذکیه مترتب شود و یا موضوع از آثار میته است که آثار مترتب نشودچون نمی دانید شک دارید نمی توانید حکم حرمت و نجاست مترتب کنید

استدراک

اگر ثابت شود جهت عدمیت یعنی عنوان غیر مذکی دخیل در موضوع حکم حرمت اکل یا نجاست است و به عبارت دیگربه صرف شک دراینکه موضوع امر عدمی یا وجودی است به طور مطلق نمی توانید بگویید نه حکم به نجاست جاری است و نه حکم به حرمت بلکه این دخالت در موضوع به سه نحو متصور است در بعضی از صور مراجعه به اصل اشکال دارد چون مستلزم اصل مثبت می شود و در بعضی این اشکال نیست چون دخالت عنوان عدمیت که عنوان عدم تذکیه به سه شکل است

یک اینکه احتمال دارد دخیل در ذات موضوع باشد که مقسم برای حیوان مذکی و حیوان غیر مذکی باشد که حیوان علی قسمین مذکی و غیر مذکی حیوان مذکی ما زهق روحه بسبب شرعی و حیوان غیر مذکی ما زهق روحه بغیر سبب شرعی که عنوان عدمی که غیر مذکی باشد عنوان برای خود موضوع باشد

احتمال دوم مقسم عبارت از عنوان زهاق روح باشد نه ذات الحیوان که قید برای موضوع باشد و شرط عبارت است از تذکیه و عدم تذکیه ، موضوع حلیت مازهق روحه مستندا الی التذکیه و موضوع حرمت ما زهق روحه غیر مستند الی التذکیه

و تذکیه همان امور خمسه فری اوداج که سابقا گفتیم ک شارع اعتبار کرده و عنوان زهاق روح عرضی است برای حیوان این را ما موضوع ومقسم قرار می دهیم تارة زهاق روح حیوان الی سبب غیر شرعی که موضوع حلیت ما زهق روحه مع الشرائط و ما زهق روحه بغیر شرائط موضوع حرمت و نجاست می شود

و فرض سوم که مقسم همین زهاق روح است ولکن موضوع مشروط شود نه مقید به خلاف فرض دوم که قید بود برای موضوع گرچه در هر دو موضوع عنوان عرضی زهاق روح است ولی در فرض سوم شرط است که خارج از موضوع است تقید موضوع دخالت داردو شرط است. موضوع حلیت ما زهق روحه بالتذکیه و موضوع حرمت حیوانی که زهق روحه بغیر تذکیه

این صور ثلاثه متصور است و اولا ثمره این صور ثلاثه چیست ؟ وثانیا ادله در مقام اثبات با کدام یک از صور ثلاثه انطباق دارد؟

فردا انشالله

چون این بحث تذکیه در جای دیگر نیامده عموما آقایان در اینجا مفصل بحث کرده اند وما هم به تبع و صل الله علی محمد وآل محمد


[1] نهایة الدرایه فی شرح الکفایه، محمد حسین اصفهانی، ج2، ص513.