درس خارج فقه استاد سیدمحمدرضا حسینی آملی

96/07/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تنبیهات معاطات /معاطات /بیع

خلاصه مباحث گذشته:

در تتمه بحث دیروز دو ان قلت وجواب باقی مانده است.

عرض کردیم حق در مورد عقد فاقد شرط که آیا داخل در معاطات است یا خارج از آن چیست؟

 

1عقد فاقد شرط

گرچه شیخ انصاری ره فرمودند بعید نیست معاطات باشد و ولکن حق با شهید ثانی و محقق ثانی است که می فرمایند: این صورت وبلکه صورتی که وصول تنها محقق باشد داخل درمعاطات است.

دلیل شهید ثانی و محقق ثانی

اینجا صدق عرفی معاطات محقق است ولو اینکه انشاء عقد نشده باشد چون تعاطی عرفی است و صدق عرفی میزان است و باقی می ماند انشاء، که در حین عقد فاقد شرط ابراز شده هرچند عقد فاقد شرط است و شارع موثر نمی بیند ولکن عرفا وحقیقتا معاطات است.

1.0.1اشکال و جواب آن

اینکه عقد فاقد شرط فاسد است و مشهور می گویند ( ان العقد الفاسد لا یوثر ) و یا (لا یکون موثرا ) با اینکه عقد موثر نیست چگونه ادعا می کنید تملیک می آید؟ و قول به صدق معاطات و ملکیت حاصل می شود.

در اینجا عقد فاقد شرط فاسد است نه به معنای اینکه انشاء نیست چون انشاء به وجود واقعی و امر نفسانی هنگام عقد آمده وتحقق تکوینی دارد و وجود انشاء را نمی توانید منکر شوید و معنای موثر نبودن به معنای معدوم شدن انشاء نیست زیرا (الموجود لا ینقلب عما هوعلیه) .

پس انشاء خارجا هست که رکن اول معاطات است و رکن دوم معاطات که اعطاء ویا وصول وایصال است، این هم در خارج آمده، پس اجزاء علت تامه برای ملکیت معاطاتیه کامل است در نتیجه حقیقتا معاطات است و اثر ملکیت هم هست.

اینکه می فرمایند عقد فاسد موثر نیست در جایی است که اعطاء و اخذ نباشد عقد بما هوعقد فاقد شرط باشد که موثر نیست اما اینجا ملکیت را مستند به عقد نمی کنیم بلکه ملکیت مستند به انشاء است که در حین عقد فاسد ابراز شده و ما هم حرف عند الکل را نقض نکردیم که عقد فاقد شرط موثرباشد و ما ملتزم به کلام مشهور هستیم اما این ملکیت دوجزء غیر ازعقد دارد که علت تامه ملکیت است یکی انشاء ابراز شده ضمن عقد و دوم ایصال و اخذ پس صحت عقد مستند به عقد فاسد نیست.

ملکیت در اینجا چون از ناحیه معاطات آمده بنابر اجماع ملکیت جائزه است نه ملکیت لازمه اما اگر ملکیت اثر عقد بود باید ملکیت لازمه باشد نه جائزه.

1.0.2اشکال دوم و جواب آن

شرائط صیغه دخالت در حصول ملکیت دارد وجایی که باعقد انشاء تملیک شود اگر شرائط مفقود شد ملکیت حاصل نمی شود ومعنای کلام فقها که عقد فاقد شرط موثر ومفید ملکیت نیست وفرض اینجا شرط موثر مفقود است باید اثر مترتب که ملکیت است هم مفقود باشد.

اولا شرائط صیغه در حصول ملکیت دخالت ندارند چون مساله ملکیت اسباب متعدده دارد، بله شرائط عوضین و متبایعین در حصول ملکیت موثر است ولی شرائط صیغه موثر باشد مورد مناقشه است و فرق می کند وما دخیل در حصول ملکیت نمی دانیم و فقدان چنین شرطی موجب عدم حصول ملکیت نمی شود هذا اولا مثلا اگر در صیغه شرط عربیت باشد و یاشرط ماضویت، این دخالت ندارد که بگوییم ملکیت حاصل نمی شود بخلاف شرائط عوضین که اگر مثلا مقدار عوضین معلوم نباشد می گوییم ملکیت حاصل نمی شود و یا شرائط متعاملین مثلا از روی اکراه کسی معامله کرده، اینجا هم ملکیت حاصل نمی شود واین عقد باطل است.

شرائط صیغه عقد اگر نباشد یا فاسد باشد ملکیت لازمه حاصل نمی شود بلکه ملکیت جائزه است و شرائط عقد در جواز ولزوم اثر دارد نه در اصل صحت معاطات و ما عقد را منشاء برای ملکیت در معاطات نمی دانیم و از این جهت اشکالی وارد نیست.

الی هنا بحث معاطات تمام می شود و از این به بعد داخل در بحث صیغه بیع می شویم انشالله و صل الله علی محمد و آل محمد