99/08/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر/ روششناسی تفسیر قرآن کریم با رویکرد آیات العقائد/ ذکر مقدمات بحث
خدای متعال را شاکریم توفیقی عنایت کرد بحث تفسیر آیات کلامی اعتقادی را پی میگیریم و امیدواریم خداوند مهربان به لطف اهلبیت عصمت (علیهمالسلام)، ما را رهنمون کند به اینکه بتوانیم آنچه خیر ماست بفهمیم و بر زبان جاری کنیم؛ لذا در آغاز عرض میکنیم اللهم انطقنی بالهدی والهمنی التقوی.
مدخل بحث ما روشهای تفسیری با رویکرد آیات العقائد است. قبل از ورود در بحث بهخاطر اینکه این بحث از اهمیت و جایگاه بسیار ویژهای داراست در ابتدا چند مطلب بهعنوان مقدمه ورود در این مدخل بحث عرض میکنم
نکته اول
اسلام که دین پیامبر گرامی اسلام، دینی است کامل و جامع. همچنان که خود خدای متعال بر این مطلب گواهی داده و میفرماید: ﴿الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لک الاسلام دینا﴾. [1]
من امروز در جریان غدیر خم دین شما را برای شما به اتمام رساندم و امروز بود که از اسلام بهعنوان یک دین کامل برای شما اظهار رضایت کردم.
نکته دوم
پیامبر اکرم در تعابیری به این مضامین فرمودند: که شیعه و سنّی این نکات را نقل کردهاند که: ما مِنْ شَىْءٍ يُقَرِّبُكُمْ إلَى الْجَنَّةِ إلّا وَ قَدْ دَعَوْتُكُمْ بِهِ؛ وَ ما مِنْ شَىْءٍ يُقَرِّبُكُمْ مِنَ النّارِ إلّا وَ قَدْ نَهَيْتُكُمْ عَنْه.
نکته سوم
پیامبر گرامی اسلام که ما میدانیم ایشان میفرمایند من هر چه نیاز داشتید بیان کردم، خود همین پیامبر اکرم در حدیث ثقلین که مورد اتفاق شیعه و سنی است و همگان در صحت این حدیث اتفاق دارند پیغمبر اکرم تعبیر معروفی دارند البته این حدیث ثقلین را در مواضع مختلف فرمودهاند که قال رسولالله: أيها الناس إني تارك فيكم ما إن أخذتم به لن تضلوا بعدي: أمرين ، أحدهما أكبر من الآخر: كتاب الله حبل ممدود ما بين السماء والارض وعترتي أهل بيتي ، وإنهما لن يتفرقا حتى يردا على الحوض.[2]
این حدیث، متواتر است و در موارد مختلف از پیامبر گرامی اسلام نقل شده و اهل تسنن در مدارک مهم حدیثی و تاریخیشان نقل کردهاند در مسند احمد، صحیح مسلم، سنن ترمزی و ده ها کتاب حدیثی دیگر و سایر کتابهای تاریخیشان آمده که نکته جالب هم این است که در بسیاری از این کتب حتی تعبیر و عترتی اهل بیتی آمده است.
در مسند احمد در بحث مسند ابی سعید خدری در آن جا تصریح میکند کتابالله و عترتی که همه اینها با هم قابلجمعاند و سنت پیغمبر اکرم همان است که فرمودهاند: در مواقع مختلف به اهلبیت من مراجعه کنید. (انا مدینه العلم و علی بابها و هر که علم را بخواهد باید از باب علی (علیهالسلام) وارد بشود.)
نکته چهارم
قرآن ظرفیتهایی مختلف و وسیعی دارد.
﴿وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ﴾[3]
سؤال: آیا قرآن که بیان هر چیزی است و برای همگان بیان همه چیز هست؟ یا نزلنا علیک الکتاب؟ این یکی از بحثهایی است که باید در آینده بررسی کنیم.
﴿وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ﴾[4]
ما در کتاب از هیچچیز کوتاهی نکردیم.
سؤال: آیا مراد از الکتاب همین قرآن است یا لوح محفوظ در نزد خداوند متعال است؟ و یا در روح و جان پیغمبر اکرم است؟ یا مربوط به بحث پرندگان و امثال اینهاست؟ اینها را باید بررسی کنیم.
﴿وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ﴾ [5]
هیچ تر و خشکی نیست الا اینکه در کتاب مبین هست که حالا اگر مراد از کتاب مبین، همین قرآن است، هیچ منعی ندارد ولی باید ببینیم مراد چیست؟
در سوره مبارکه اسراء آیه
﴿إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا﴾[6]
این قرآن بر طریق و شیوهای هدایت میکند که پا برجاترین طریق و شیوه استوار و محکم است.
حالا اقوم اسم تفضیل است، یعنی تمام پیامبران گذشته هم بهسوی حق دعوت میکردند اما از نظر دفع همه کجیها و انحرافیها و بیان حق از بین تمام آنها این قرآن برای رساندن ما به بهترین شیوه میباشد.
سؤال: این هدایت به بهترین شیوه توسط خود قرآن است یا همچنان که در کتاب شریف کافی آقا امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: ای یهدی الی الامام (علیهالسلام)؟
﴿كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ﴾[7]
معنای تدبر چیست یعنی آیا من میتوانم؟
تمام معانی قرآن را خودم بفهمم یا همین تدبر به من میفرماید برای فهم قرآن باید یک شیوهای را اتخاذ کنی. آن روش چه روشی است؟ انشاءالله باید با هم گفتوگو کنیم.
نکته پنجم
ما در مدخل بحث از روش تفسیر قرآن با تکیه و تاکید بر آیات العقائد بحث میکنیم. اصلاً خود تفسیر قرآن یک دانش است ما هر دانش و علمی را که میخواهیم وارد بحثش بشویم، معمولاً از موارد ثمانیه بحث میکنند.
از آن مبادی سه جهت را عرض میکنیم تا به اصل بحث برسیم. دانش و تفسیر علم قرآن یک موضوع دارد و یک روش. موضوع آن پرواضح است که قرآن کریم میباشد. مرحوم آخوند میفرماید موضوع کل علم ما یبحث فیه عن عوارض الذاتیه لذالک الموضوع.
علم تفسیرِ قرآن
غرض از علم تفسیرِ قرآن، فهم مفاهیم و مقاصد آیات قرآن کریم است؛ تا انسان بداند مراد از این آیات و فرمایشاتی که خدای متعال در قرآن کریم بیان فرموده و بر پیامبر اکرم نازل فرموده چیست؟
روش تفسیر قرآن
اما روش تفسیر قرآن یعنی چگونگی و شیوه فهم معانی و مقاصد آیات قرآن.
نکته ششم
معنای مناسب تفسیر این است که کشف مفاد و مدلول کلمات و جملات قرآن کریم و توضیح و تبیین مقاصد آنهاست. به تعبیری فهم مراد استعمالی و مراد جدی از آیات نورانی قرآن. حال بحث تفسیر به رأی را انشاءالله وارد گفتوگو خواهیم شد.
نکته هفتم
نگاهی است بسیار گذرا به تاریخچه تفسیر و روش تفسیری. وقتی بررسی میکنیم اولین مفسر خود پیامبر گرامی اسلام (صلیالله علیه و آله و سلم) هستند و حقیقتاً اینکه پیامبر عزیز ما به شهادت رسیدند، چقدر مصیبت عظیمی است که ما در زیارت مختصر روز شنبه عرض میکنیم و حق دارد آقا امیرمؤمنان بفرماید بعد از شهادت پیغمبر اکرم یکی از دو رکن من از دست رفت. پیغمبر اکرم طبیعی دریافتکننده وحیاند و از ناحیه خدای متعال پیامآور هستند. مقام نبوت از قبل بوده (کنت نبیا و آدم بین الماء والطین. این استبعادی ندارد حضرت عیسی در گهواره گفت و جعلنی نبیا). بحث نبوت محفوظ، رسالت هم دارند. آن پیامبری که دینشان، جامع و کامل است بهاضافه این که خود آیات قرآن هم نسبت به این جوانح اشاره میکند. ﴿بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾ [8] ما کتاب را به شما نازل کردیم.
هر جا خدای متعال از موضوع رحمت با بندگان گفتوگو میکند معمولاً از واژههای مفرد استفاده میکند. امّا خداوند متعال هر جا میخواهد یک امر عظیمی را بفرماید، آنجا از واژه جمع استفاده میکند. انا انزلناه فی لیله القدر وامثال این.
در این آیه شریفه چرا نازل کردیم؟ پس اولین مفسر قرآن پیغمبر اکرم هستند و هر چه بفرمایند حجت است. ﴿ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾[9] . پیغمبر اکرم الگو هستند، سیرهشان و روششان و ... ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾. [10]
دومین کسی که تفسیر حقیقی قرآن را بیان کرده و در نزد او بوده آقا امیرمؤمنان و بعد ائمه (علیهمالسلام) هستند که اینها وارثان پیغمبر اکرم هستند و ما باید به این ریسمان چنگ بزنیم تا حکمت را فراگیریم.
اما بهتدریج از قرن دوم به بعد با ترویج بعضی افکار از یونان به ایران و شیوع آن تفکرات در مسلمانها، گرایشهای فکری جدیدی پیدا شد. آهستهآهسته عرفاً وارد تفسیر شدند که ما در جلسات آینده نقد و بررسی خواهیم داد. میبینیم تفسیر روایی در قرن سه رایج میشود مثل تفسیر مرحوم طبرسی و غیره.
در جلسه بعد، بحث روشها و اقسام روشها را بیان میکنیم. سؤال مهم که چرا روشهای مختلفی پدیدار شد را پاسخ میدهیم و وقتی ما مقدمات را بیان کنیم برای اینکه بدانیم از کدام روش اتخاذ کنیم باز توجه به چند نکته مهم ضروری است که اشاره خواهیم کرد.
بعضی مقدمات از قبیل اینکه قرآن دارای محکم و متشابه است و بحث ما با این مقدمه ارتباطی عمیق و ریشهای دارد.