درس تفسیر استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1403/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر سوره توحید / بیان نکاتی پیرامون «بسم الله الرحمن الرحیم» / بررسی متعلق باء

کلام در جمله بسم الله الرحمن الرحیم است، که عباراتی از مرحوم آیت الله سید مصطفی خمینی بیان شد.

آیت الله وحید خراسانی (حفظه الله) در ضمن تفسیر سوره یاسین، از جمله بسم الله الرحمن الرحیم شروع کرده و می‌فرمایند:

حرف اول: در کلمه بسم، باء حرف جر و اسم، مجرور و خود اسم، مضاف به الله و الله موصوف به الرحمن و الرحیم است.

حرف دوم: درمورد متعلق جار و مجرور چند قول وجود دارد که ایشان به صورت اجمال بیان کرده و می‌فرمایند بین جملات فعلیه و اسمیه، بحث این است که آیا متعلق، فعلیه است یا اسمیه؟ مثلاً اگر متعلق، ابتدأ باشد، می‌شود فعلیه و اگر ابتدائی باشد می‌شود اسمیه. آیا مشتمل بر ماده قرائت (اِقرَأ یا اَقرَأ) هست یا نیست؟

حرف سوم: اخبار است یا انشاء؟

حرف چهارم: در اینجا بحث استعانت (چه استعین بسم الله، چه استعن بسم الله و امثالهم) مطرح است، که ابتدأ بسم الله باشد یا اِبدَأ بسم الله؟ هر کدام از اینها، ثبوتاً قابل تصور است. یعنی ایشان چند احتمال را به عنوان وجوه ثبوتی بیان کرده و می‌فرمایند متعلق محذوف، ثبوتاً، هم می‌تواند استعین باشد، هم اَقرأ، هم اِقرأ و هم ابتدأ.

اما در وجوه اثباتی، طبق آنچه که از مجموعه عبارت‌های ایشان استفاده کردیم، 4 قول را متعرض می‌شوند؛

قول اول: متعلق اَقرَأ (متکلم وحده) یا اِقرَأ (امر) باشد و هر دو می‌شود یک قول و از ماده قرائت. اِقرَأ در قرآن کریم استفاده شده و نظیر دارد مثل آیه اقرأ بسم ربک الذی خلق از سوره مبارکه علق. اما ایشان بر این قول، 3 اشکال کرده و می‌فرمایند:

اشکال اول: اگر بگوییم متعلق محذوف، اَقرَأ است، پس مقروء می‌شود بعد از بسم الله. اگر اقرأ را در تقدیر بگیریم، اقرأ من با اسم الله الرحمن الرحیم، چه چیزی را اقرأ؟ اقرأ مفعول می‌خواهد و مفعولش جمله بعدی یعنی الحمد لله رب العالمین است. یعنی من با اسم الله الرحمن الرحیم اقرأ الحمد لله رب العالمین را. پس مقروء می‌شود جمله بعد از بسم الله الرحمن الرحیم. در یاسین هم همینطور است؛ اقرأ بسم الله الرحمن الرحیم یاسین را. در حالیکه خود آیه می‌شود قرآن کریم، یعنی خود بسم الله الرحمن الرحیم از مقروئیت خارج می‌شود. با اسم الله الرحمن الرحیم بخوان آیات قرآن کریم را، که اولین آیه قرآن کریم، الحمد لله رب العالمین است و خود بسم الله الرحمن الرحیم، دیگر مقروء نیست، در حالیکه مقروء و از قرآن کریم است. ایشان می‌فرمایند این محذور قابل دفع هم نیست.

اشکال دوم: قرائت عمل ماست، که در این صورت، قرائت مأموربهی است که امرش متوجه قاری است. یعنی در اینجا یک امر (اِقرأ)، یک مأمور (مکلفین) و یک مأمور به (قرائت (بخوان)) داریم. متعلق اقرأ، که از رب الارباب نازل شده، چیست؟ قرائت بالنسبه به ما مورد دارد نه بالنسبه به خدای متعال.

برداشت ما این است که چه کسی قرائت می‌کند؟ ما (مکلفین). در حالیکه بسم الله الرحمن الرحیم، قرائت خدای متعال است، چون آیه بوده و جور در نمی‌آید. پس، از کلام الله بودن خارج می‌شود.

اشکال سوم: با آنچه در سور قرآن کریم مصدر به انشاء است، قهراً با قرائت جمع نمی‌شود. یعنی سوره‌هایی از قرآن کریم، که ابتدایش انشاء است (مصدر به انشاء) مثل آیه قل هو الله احد از سوره مبارکه توحید (محل کلام)، کلمه قل، امر (انشاء) است و داخل در آن مجموعه قرار نمی‌گیرد.

عده‌ای از مفسرین در مقام دلالت و اثباتاً، 2 وجه را بیان کرده و می‌فرمایند:

وجه اول: متعلق، اَقرأ یا اِقرأ بود که باء، بای ابتدا است مثل اقرأ اسم الله (البته در یک وجه هم، شاید بشود بای سببیت معنا کرد مثل اِقرأ بسم الله، اما عمدتاً بای ابتدا می‌خورد).

وجه دوم: متعلق مقدر، استعین باشد، که باء، طبعاً می‌شود بای استعانت. یعنی استعانت می‌جویم به اسم خدای رحمن و رحیم. صاحب المیزان می‌فرمایند لا بعث به، وجه دوم درست است، که بگوییم مقدر، استعین است.

آیت الله وحید خراسانی می‌فرمایند کلمه خدای متعال، تعبیر مسامحه‌ایست، چون الله به معنای خداوند نیست، اما چون در زبان فارسی، کلمه‌ای غیر از خدای متعال نداریم، به جای الله، کلمه خدای متعال را استعمال می‌کنیم.

ایشان به تقدیر استعین 3 اشکال کرده و می‌فرمایند:

اشکال اول: استعین از خلق میسر است نه از خالق. محال است که متعلق جار و مجرور نسبت به خدای متعال، استعین باشد. چه کسی گفته بسم الله الرحمن الرحیم؟ خدای متعال. این جمله هم آیه است. پس اگر خدای متعال فرموده بسم الله الرحمن الرحیم و استعین در تقدیر باشد، یعنی انگار خدای متعال می‌فرماید استعین بسم الله الرحمن الرحیم. اما خدای متعال نیاز به استعانت به چیزی ندارد، که به بسم الله الرحمن الرحیم استعانت بجوید. لذا استعین نمی‌تواند باشد. پس نظر صاحب المیزان مخدوش است. البته ایشان فرمودند لا بأس به، اما احسن این است که اِبدَأ باشد. یعنی وجه استعین را گفتند لا بأس به. اما آیت الله وحید خراسانی می‌فرمایند فیه البأس.

سؤال: اگر استعن باشد، چگونه می‌شود؟ هر پاسخی که در ایاک نستعین داده شد، اینجا هم همان پاسخ را می‌دهیم.

اشکال دوم: مرحوم آیت الله خویی در البیان می‌فرمایند استعین نه تنها از خالق، بلکه از خلق هم معقول نیست. در سوره مبارکه حمد، تقدیم ایاک نستعین، مفید حصر و به مقتضای نص کتاب است و استعانت می‌شود منحصر به خدای متعال و استعانت، قهراً به اسم الله مردود است. در جمله ایاک نستعین، ایاک یعنی خود خدای متعال و نستعین یعنی استعانت فقط به ایاک (منحصر به خدای متعال)، در حالیکه در اینجا استعانت به اسم الله (اسم خدای متعال) می‌شود.

آیت الله وحید خراسانی می‌فرمایند این مناقشه و اشکال در تقدیر استعین وارد نیست، چون اولاً ایاک نستعین با استعانت به غیر خدای متعال منافات ندارد و می‌توانیم به غیر خدای متعال (اسم الله) در طول استعانت به خود خدای متعال استعانت کنیم و مانعی ندارد. ایاک نستعین در سوره مبارکه حمد، یعنی استعانت، استقلالاً فقط به خود خدای متعال است، اما انسان می‌تواند به غیر خدای متعال هم غیر استقلالی، استعانت کند. همچنان که در قرآن کریم، علاوه بر آیه ایاک نستعین در سوره مبارکه حمد، آیه ﴿استعینوا بالصبر و الصلاة﴾[1] هم آمده که نص قرآن کریم بوده و ممکن است و واقع هم شده است. یعنی استعانت به اسم خدای متعال هم می‌شود امر ممکن و واقع. لذا این اشکال در قول استعین وارد نیست.

اشکال سوم: همان اشکالی است که در اَقرأ بیان شد، چون مفروض این است که آیه ایاک نستعین، از خود خدای متعال نازل شده؛ پس استعین، بالنسبه به خدای متعال می‌شود محال، یعنی محال است که خدای متعال بخواهد بگوید استعین بسم الله، اما بالنسبه به ما ممکن است. اشکال این است که چون خدای متعال منزِل است و فرموده بسم الله الرحمن الرحیم، از او صدور استعین بسم الله معقول نیست. یعنی ما (مکلفین) استعین را می‌گوییم، اما چه کسی صادر می‌کند؟ خدای متعال. پس معقول نیست که خدای متعال بگوید استعین بسم الله. چون منزل، خدای متعال است که استعین بسم الله را نازل کرده است.

برداشت ما از این عبارت این است که استعین، خدای متعال نیست، چون او نمی‌گوید استعین، بلکه مخلوق می‌گوید. یعنی اینطور نیست که خدای متعال بخواهد استعین بسم الله را نازل کند، چون خدای متعال کلام مخلوق را نازل نمی‌کند. اگر هم اینطور باشد، باید بگوید استعن بسم الله، چون بسم الله الرحمن الرحیم، کلام خدای متعال است و قبلش نباید کلام مخلوقی باشد.


[1] بقره/سوره2، آیه45.