درس تفسیر استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1403/07/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر سوره توحید / بیان نکاتی پیرامون عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» / بررسی جزئیت

در بحث نقد روش‌های تفسیری، در سال اول، بخشی یا تمام و در سال دوم مطالبی بیان شد و سپس در سال گذشته به ذکر روایاتی از کتاب بحار الانوار رسیدیم و در آنها 2 باب را در جلد سوم بحار الانوار باب‌های 13 و 14 مورد بحث قرار دادیم.

باب 13 نفى الجسم والصورة والتشبيه والحلول والاتحاد وأنه لا يدرك بالحواس والاوهام، والعقول والافهام می‌باشد.

باب 14 نفى الزمان والمكان والحركة والانتقال عنه تعالى وتأويل الايات والاخبار في ذلك است. هر کدام از این 2 باب، 47 روایت دارد، که آنها را بیان کردیم.

امسال، کلام در تفسیر سوره مبارکه توحید است و آغاز این سوره با جمله بسیار بسیار عظیم و محیر العقول ﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾ شروع می‌شود که آغاز و فاتحه تمام سور قرآن کریم، الا سوره مبارکه توبه (برائت) است.

قبل از ورود در تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم، به بعضی از مطالب در این زمینه اشاره می‌کنیم.

بررسی جزئیت بسم الله الرحمن الرحیم

مطلب اول: آیا بسم الله الرحمن الرحیم جزئی از سوره‌های قرآن هست یا نیست؟ آنچه که از روایات استفاده می‌شود و فقهای ما هم بر آن قائل بوده و اجماع دارند، این است که بسم الله الرحمن الرحیم جزئی از سوره و داخل در سوره است. البته سنی‌ها در این زمینه حرف‌های مناقشه‌ای دیگر و اختلافات فاحشی با هم دارند و مثل امامیه، اجماع بر اینکه بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره هست، ندارند.

مثلاً مرحوم محدث کاشانی (از علمای شیعه) می‌فرمایند البسمله فی اول کل سوره آیة منها، بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدای هر سوره، آیه‌ای از آن سوره است. و إنما كان يعرف انقضاء السورة بنزول‌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ ابتداء للأخرى،[1] پایان هر سوره به نازل شدن بسم الله الرحمن الرحیم به عنوان آغاز سوره بعد شناخته می‌شود. یعنی از کجا می‌فهمیدند این سوره تمام شده؟ وقتی در آغاز سوره بعد، بسم الله الرحمن الرحیم می‌آمد می‌فهمیدند سوره قبلی تمام شده. البته گاهی ممکن است به ذهن بیاید که سور چگونه بوده؟ سوره‌ها، آیه‌ای نازل می‌شده و مجموعه آنها در زمان پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یک قول قوی است و امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به امر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سوره‌ها را نوشته و تنظیم می‌کردند.

عیاشی از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند: ما أنزل الله من السماء كتابا إلا و فاتحته‌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌،[2] آغاز هر کتاب آسمانی بسم الله الرحمن الرحیم بوده. این مطلب نشان دهنده جایگاه این کلام عظیم بوده که آغاز هر کتاب آسمانی، بسم الله الرحمن الرحیم بوده است.

مرحوم شیخ کلینی در کتاب کافی از امام باقر (علیه السلام) نقل می‌کند عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‌ أَوَّلُ كُلِّ كِتَابٍ نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ- فَإِذَا قَرَأْتَ‌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ- فَلَا تُبَالِي أَلَّا تَسْتَعِيذَ وَ إِذَا قَرَأْتَ‌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ- سَتَرَتْكَ فِيمَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ،[3] اگر این را گفتی، نگران نباش که استعاذه نکنی و آنچه بین آسمان و زمین است، شما را می‌پوشاند و در حفظ خود قرار می‌دهد و این، نشان‌دهنده عظمت این آیه است.

آقایان می‌فرمایند همین که بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ جزء آیات هر سوره می‌باشد، امر بسیار روشنی است و در کتاب عیون از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل می‌کنند که حضرت (علیه السلام) به این جهت تصریح می‌نمایند. بسم الله الرحمن الرحیم آیة من فاتحه الکتاب، بسم الله الرحمن الرحیم یک آیه از سوره حمد است. و هی سبع آیات تمامها بسم الله الرحمن الرحیم، سوره مبارک حمد شامل هفت آیه بوده و تمام این آیات، بسم الله الرحمن الرحیم است.[4] از این روایت می‌شود 2 برداشت کرد:

1. برداشت اول این است که کمال و تمام این آیات، بسم الله الرحمن الرحیم است، یعنی جایگاه با عظمت بسم الله الرحمن الرحیم را خارنشان می‌سازد.

2. برداشت دوم شاید این باشد که پایان هر سوره با بسم الله الرحمن الرحیم سوره بعد روشن می‌شده.

لذا شاید تمام سوره فاتحه الکتاب، بسم الله الرحمن الرحیم باشد. پس در تفسیر سوره مبارکه توحید به دنبال بیان این جهت هستیم که بسم الله الرحمن الرحیم جزئی از سوره فاتحه الکتاب است.

کتاب عیون اخبار الرضا (علیه السلام) نقل می‌کند قیل الامیرالمؤمنین علی (علیه السلام) اخبرنا عن بسم الله الرحمن الرحیم ا هی من الفاتحه، آیا بسم الله الرحمن الرحیم از سوره فاتحه الکتاب یا جزء سوره یا کلامی است که خوب است ابتدای هر کاری گفته شود؟ اما بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره فاتحه الکتاب، توحید و سایر سور نیست. البته اگر جزء سوره نباشد، اصطلاحاً آیه نیست. حضرت (علیه السلام) فرمودند نعم: كان رسول الله (ص) يقرأها ويعدها آيه منها ويقول: فاتحه الكتاب هي السبع المثانى،[5] بله از فاتحه الکتاب است. رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را به عنوان آیه‌ای از سوره فاتحه الکتاب قرار می‌دادند. مراد از سبع مثانی، سوره فاتحه الکتاب است که بسم الله الرحمن الرحیم هم جزء این سبع می‌باشد.

وَ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌﴾ أَحَقُّ مَا أُجْهِرَ بِهِ- وَ هِيَ الْآيَةُ الَّتِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‌ وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى‌ أَدْبارِهِمْ نُفُوراً.[6]

امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌﴾ سزاوارترین چیزیست که به آن جحر می‌شود، یعنی باید به آن جحر کنیم. همانطور که می‌دانید ما اختلاف مهمی با عامه و سنی‌ها داریم، که به جحر به بسم الله الرحمن الرحیم قائل هستیم که از صفات مؤمن شمرده شده است.

در روایت امام حسن عسگری (علیه السلام) 5 علامت برای مؤمن قرار دادند که یکی از آنها جحر به بسم الله الرحمن الرحیم است. البته این مطلب مربوط به نماز زن‌ها نیست و آن، استثناست، والا جحر است. اما سنی‌ها در بسم الله الرحمن الرحیم اخفات می‌کنند. حضرت (علیه السلام) تصریح می‌کنند که بسم الله الرحمن الرحیم، آیه‌ایست که خداوند تبارک و تعالی فرموده. وقتی خداوند تبارک و تعالی را در قرآن، وحده بیان و یاد می‌کنی، کسانی که ایمان نمی‌آوردند، پشت کرده و فرار می‌کنند. پس شاهد مطلب، تصریح امام صادق (علیه السلام) است؛ وَ هِيَ الْآيَةُ الَّتِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‌ که بسم الله الرحمن الرحیم جزئی از سوره می‌شود. در بعضی از روایات اجحار نوعی از اظهار است و در واقع با اجحار، اظهار می‌شود و ذکر خداوند تبارک و تعالی است.

عیاشی در تفسیرش این روایت را نقل می‌کند که حضرت (علیه السلام) می‌فرماید ما لهم قاتلهم الله، خداوند تبارک و تعالی این ناس و عامه را لعنت کند. عمدوا إلى أعظم آية في كتاب الله، فزعموا أنها بدعة إذا أظهروها، و هي‌ ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌﴾،[7] قاتلهم الله یعنی کسانی که تعمداً به سراغ برترین آیه در کتاب الله رفتند و گمان باطلی داشتند که اگر بسم الله الرحمن الرحیم را اظهار کنند، بدعت است. ظاهراً این روایت تعریض به عامه است

که گروهی از آنها انکار کردند که بسم الله الرحمن الرحیم جزئی از سوره باشد و بعضی از آنها جحر به بسم الله الرحمن الرحیم را در نماز انکار کردند.

روایتی از امام باقر (علیه السلام) داریم که تفسیر عیاشی آن را نقل کرده، سرقوا أكرم آية في كتاب الله‌ ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌﴾،[8] عامه برترین، بزرگ‌ترین، کریم‌ترین و گرامی‌ترین آیه قرآن، بسم الله الرحمن الرحیم را سرقت کردند. از اینجا، هم اینکه بسم الله الرحمن الرحیم، آیه قرآن است و هم بحث سرقتی که آنها از این مطلب کردند، تصریح می‌شود.

مرحوم شیخ کلینی در کافی جلد هشتم می‌آورد که راوی از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند؛ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ لِي‌ كَتَمُوا ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم﴾ فَنِعْمَ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ كَتَمُوهَا- كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا دَخَلَ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ اجْتَمَعَتْ عَلَيْهِ قُرَيْشٌ يَجْهَرُ بِ ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم﴾ وَ يَرْفَعُ بِهَا صَوْتَهُ فَتُوَلِّي قُرَيْشٌ فِرَاراً فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي ذَلِكَ- وَ إِذا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى‌ أَدْبارِهِمْ نُفُوراً،[9] قسم به خداوند تبارک و تعالی ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم﴾ چقدر اسماء مهمی است که اینها (سنی‌ها) آن را کتمان کردند. قریش هر جا می‌نشستند صدای مبارک را بلند می‌کردند. قریش پشتشان را به حضرت (علیه السلام) کرده و از این آیه شریفه فرار می‌کردند و حضرت (علیه السلام) نسبت به این آیه اجحار می‌کردند. خداوند تبارک و تعالی نازل فرمود.

مرحوم شیخ طوسی در تهذیب جلد دوم باب فی کیفیت الصلات من ابواب الزیادات نقل می‌کند؛ ابی حمزه ثمالی از امام سجاد (علیه السلام) فرمودند قال علي بن الحسين عليهما‌السلام: يا ثمالي ان الصلاة إذا أقيمت جاء الشيطان الى قرين الامام فيقول هل ذكر ربه؟ فان قال نعم ذهب وان قال لا ركب على كتفيه فكان إمام القوم حتى ينصرفوا، قال: فقلت جعلت فداك: أليس يقرؤن القرآن؟! قال: بلى ليس حيث تذهب يا ثمالي إنما هو الجهر ببسم الله الرحمن الرحيم.[10]

اگر نماز اقامه شود، شیطان نزدیک امام (علیه السلام) آمده و از آن ملک سؤال می‌کند که آیا پروردگارش را یاد کرد؟ (ظاهر (به قرین امام) در این روایت این است که ملک، همراه و قرین امام (علیه السلام) است) (منظور از یاد پروردگار این است که آیا بسم الله الرحمن الرحیم را گفت؟) اگر بسم الله الرحمن الرحیم را گفت، شیطان می‌رود. اگر بسم الله الرحمن الرحیم را نگفت، شیطان روی شانه‌های امام (علیه السلام) می‌نشیند و امام این گروه می‌شود و نماز را تمام می‌کند. قال در قرآن ذکر رب هست، پس چطور می‌گوید اگر امام (علیه السلام) ذکر رب نکرد، شیطان روی شانه‌هایش می‌نشیند؟ قال این نیست که فکر کنی قرآن و سوره حمد را، که یاد خداوند تبارک و تعالیست، می‌خواند، بلکه مراد جحر به بسم الله الرحمن الرحیم است، یعنی هم بسم الله الرحمن الرحیم و هم جحر به بسم الله الرحمن الرحیم.

پس، از این روایات استفاده می‌کنیم که بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره فاتحه الکتاب و سایر سور است. البته در اینکه در تمام سوره‌های قرآن، بسم الله الرحمن الرحیم جزء آیات آن سوره باشد، از این روایات تصریح خیلی شفافی نسبت به فاتحه الکتاب استفاده نشد، که قطعاً اینگونه هست. البته برداشت بزرگان ما این است که بسم الله الرحمن الرحیم، آیه است و بسم الله الرحمن الرحیم هم در آغاز هر سوره‌ای بوده.

روایت تفسیر عیاشی این است که ما لهم قاتلهم الله، عمدوا إلى أعظم آية في كتاب الله، فزعموا أنها بدعة إذا أظهروها، و هي‌ ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌﴾،[11] ، حضرت (علیه السلام) می‌فرمایند اعظم آیه در کتاب الله است و طبق روایاتی که قرائت اهل بیت (علیهم السلام) از آیات است، در ابتدای هر سوره بسم الله الرحمن الرحیم آمده و حضرت (علیه السلام) در این روایت می‌فرمایند اعظم آیت، یعنی برترین آیه است. پس معلوم می‌شود بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدای هر سوره‌ای می‌شود آیه. شاهد مطلب برداشت مرحوم محدث کاشانی است که می‌فرمایند بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدای هر سوره، آیه‌ای از این سوره می‌باشد.

روایت بعدی را مرحوم شیخ صدوق در علل الشرایع و مرحوم شیخ کلینی در کافی نقل می‌کنند و اتفاقاً سندش بسیار معتبر است و جمعی از بزرگان و اجلاء در سلسله سند این روایت هستند. روایت از امام صادق (علیه السلام) در بحث نماز لیله معراجیه پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است. چون روایات معروفی داریم که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در لیله معراجشان در مقام بیت المعمور، که در آسمان چهارم است، نماز خواندند و انبیاء الهی پشت سر ایشان اقامه نماز کردند و الان حضرت عیسی (علیه السلام) هم در آسمان چهارم هستند.

مرحوم آیت الله مستنبط (برادر داماد مرحوم آیت الله خویی) در القطره روایتی آورده و می‌فرمایند وقتی انبیاء الهی نمازشان تمام شد، با هم مصافحه کردند، اما متأسفانه اخیراً در حال فراموش شدن است. در مورد معراج هم روایتی از امام صادق (علیه السلام) است که از ایشان سؤال می‌شود پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چند بار به معراج رفتند؟ حضرت (علیه السلام) می‌فرمایند 120 بار به معراج رفتند (البته شاید بعضی از معراج‌های ایشان مفصل‌تر بوده).

درباره نماز لیله معراجیه روایت این است که ثم ان الله عز و جل قال يَا مُحَمَّدُ اسْتَقْبِلِ الْحَجَرَ الْأَسْوَدَ،[12] رویت را به طرف حجر الاسود استقبال و به طرف زمین کن. وَ كَبِّرْنِي عَلَى عَدَدِ حُجُبِي، تکبیر بگو. فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ صَارَ التَّكْبِيرُ سَبْعاً، تکبیر ابتدای نماز 7 تا شد و حجب خداوند تبارک و تعالی هم 7 تاست. حجب، حجاب‌هایی که بین انسان و خداوند تبارک و تعالی بوده و پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از این حجب گذشتند و به مقامی رسیدند که ﴿ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى﴾ ﴿فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى﴾،[13] چگونه بوده؟ خداوند تبارک و تعالی می‌داند. در مناجات شعبانیه می‌خوانیم الهي هَبْ لي کَمالَ الْانْقِطاعِ إلَیْكَ وَ أَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها إِلَیْکَ حَتّى تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ أرْواحُنا مُعَلَّقَةً بعِزِّ قُدْسِکَ‌، حجاب‌های نور را در نوردیم. لِأَنَّ الْحُجُبَ سَبْعٌ فَافْتَتِحْ عِنْدَ انْقِطَاعِ الْحُجُبِ، خداوند تبارک و تعالی به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود وقتی این حجب از بین رفت و منقطع شد، قرائت را آغاز کن.

مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ صَارَ الِافْتِتَاحُ سُنَّةً وَ الْحُجُبُ مُتَطَابِقَةٌ بَيْنَهُنَّ بِحَارُ النُّورِ وَ ذَلِكَ النُّورُ الَّذِي أَنْزَلَهُ اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ، الله اکبر بگو و شروع کن و آغازِ با الله اکبر یک سنت شد. فَلَمَّا فَرَغَ مِنَ التَّكْبِيرِ وَ الِافْتِتَاحِ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ سَمِّ بِاسْمِي، آغاز کن به اسم. یعنی الان که الله اکبر ابتدای نماز را گفتی، پس به اسم من تسمیه کن، یعنی بعد از الله اکبر به اسم من آغاز کن. فقال ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌﴾، پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بسم الله الرحمن الرحیم را گفتند. مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ جُعِلَ- ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌﴾ فِي أَوَّلِ السُّورَةِ ثُمَّ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنِ احْمَدْنِي، بسم الله الرحمن الرحیم هم قرار داده شد که در ابتدای نماز گفته شود. از این استفاده می‌کنیم که بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدای سوره بوده و خداوند تبارک و تعالی در لیله معراجیه آن را به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده.

اهمیت ذکر بسم الله الرحمن الرحیم در شروع کارها

نکته دوم این است که در روایات داریم که در ابتدای هر کاری بسم الله الرحمن الرحیم گفتن، مستحب است. مثلاً مرحوم شیخ کلینی در کافی نقل کرده از جمیل ابن دراج از امام صادق (علیه السلام) لا تَدَعْ‌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ- وَ إِنْ كَانَ بَعْدَهُ شِعْرٌ،[14] بسم الله الرحمن الرحیم را فروگذار نکن، ولو بعد از آن، شعر می‌خوانی. برداشت ما این است که با اینکه سوره، آیه، روایت و امثالهم نبوده و حتی شعر است، اما در ابتدایش بسم الله الرحمن الرحیم را فروگذار نکن. یعنی شعر امر مستحسنی شمرده نمی‌شده. یعنی می‌خواهند بفرمایند ابتدای هر حرف و مطلبی بسم الله الرحمن الرحیم بگو.

روایت بعدی از محاسن مرحوم برقی از امام صادق (علیه السلام) إِذَا تَوَضَّأَ أَحَدُكُمْ وَ لَمْ يُسَمِّ كَانَ لِلشَّيْطَانِ فِي وُضُوئِهِ شِرْكٌ،[15] اگر کسی وضو بگیرد و بسم الله الرحمن الرحیم نگوید، شیطان هم در این وضو با او شریک می‌شود. وَ إِنْ أَكَلَ أَوْ شَرِبَ أَوْ لَبِسَ وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ صَنَعَهُ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يُسَمِّيَ عَلَيْهِ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ كَانَ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ شِرْكٌ‌، هر کاری که می‌خواهد انجام دهد. ینبغی له ان یسمی علیه، بر آن کار تسمیه داشته و بسم الله الرحمن الرحیم بگوید. اگر این کار را انجام ندهد، شیطان با او شریک است.

مرحوم شیخ صدوق در کتاب التوحید در روایتی از امام حسن عسگری (علیه السلام) از امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید ولربما ترك بعض شيعنا في افتتاح أمره ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌﴾ فيمتحنه الله بمكروه لينبهه على شكر الله تبارك وتعالى والثناء عليه ويمحق عنه وصمة تقصيره عند تركه قول ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌﴾،[16] گاهی بعضی از شیعیان ما در ابتدای کار بسم الله الرحمن الرحیم را ترک می‌کنند. خداوند تبارک و تعالی او را به یک امر مکروه امتحان می‌کند تا بر شکر و ثنا بر خداوند تبارک و تعالی سبب تنبّه او شود. بالاخره حضرت (علیه السلام) می‌خواهند بفرمایند اگر در افتتاح کار بسم الله الرحمن الرحیم گفته نشود، ممکن است انسان به سختی دچار گردد.

فقال الله تعالى لعباده: أيها الفقراء إلى رحمتي[17] (این فراز خیلی معروف است)، ای نیازمندان به رحمت من. إني قد ألزمتكم الحاجة إلى في كل حال، من شما را وادار و ملزم کردم که در همه حال به من نیاز داشته باشید. ذلة العبودية في كل وقت، فالي فافزعوا في كل أمر تأخذون فیه، پس به من و به سوی من در ابتدای هر کاری که شروع می‌کنید، فزع داشته باشید. ترجون تمامه و بلوغ غايته، امید دارید که این کار تمام شود و به غایت برسد. فانی ان اردت عن اعطیکم، چون اگر من اراده کنم که به شما چیزی بدهم. لم یقدر غیری علی منعکم، غیر از من کسی نمی‌تواند شما را منع کند. ان أردت أن أمنعكم لم يقدر غيري على إعطائكم فأنا أحق من سئل، من سزاوارترین به سؤال و درخواستم. و أولى من تضرع إليه فقولوا عند افتتاح كل أمر عظيم أو صغير:
﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌﴾، در آغاز برای هر کاری _چه کوچک و چه بزرگ_ بسم الله الرحمن الرحیم بگویید.

قال رسول الله عليه السلام: من أحزنه أمر تعاطاه فقال: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌﴾ وهو مخلص لله عز وجل ويقبل بقلبه إليه، اگر واقعاً مخلص هستند بسم الله الرحمن الرحیم را بگویند و با قلب و جانشان به ساحت مقدس الهی متوجه شوند. لم ينفك من إحدى اثنتين: إما بلوغ حاجته الدنياوية وإما ما يعد له عنده ويدخر لديه، وما عند الله خير وأبقى للمؤمنين، یکی از این دو شامل حالش می‌شود: یا حاجتش داده می‌شود یا برایش ذخیره می‌شود و خداوند تبارک و تعالی بعداً به او برمی‌گرداند.

پس نکته دوم این است که هر کاری که می‌خواهید انجام دهید، ابتدا باید با بسم الله الرحمن الرحیم شروع شود. این نکات از کتاب ارزنده مجد البیان فی تفسیر القرآن از آیت الله شیخ محمدحسین اصفهانی (علی الظاهر ایشان معروف به کمپانی نیست، بلکه شاگرد مرحوم سید محمدحسن شیرازی (صاحب فتوای تنباکو) می‌باشد).

نزول البسمله علی الانبیاء و رفع شدتهم بها

بسم الله الرحمن الرحیم بر انبیا نازل و شدت و سختی انبیا به وسیله بسم الله الرحمن الرحیم برطرف می‌شده. مثلاً روایتی مرسله از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) که می‌فرمایند لما نزلت «بسم الله الرحمن الرحيم» قال رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وسلم: أول ما نزلت هذه الآية على آدم قال: أمن ذريتي من العذاب ما داموا على قراءتها،[18] ذریه من مادامی که بر قرائت این آیه بودند از عذاب در امان قرار گرفتند. ثم رفعت فأنزلت على إبراهيم عليه‌السلام، بعداً باز این آیه بر حضرت ابراهیم (صلوات الله علیه) نازل شد. فتلاها وهو في كفة المنجنيق، لحظه‌ای که در کفه منجنیق بود و آماده پرتاب می‌شد، ایشان بسم الله الرحمن الرحیم را خواندند. فجعل الله عليه النار بردا وسلاما، خداوند تبارک و تعالی آتش را برای ایشان سردی و سلامتی قرار داد. چون اگر فقط برد بود، ایشان از برودت از دنیا می‌رفت، اما بردی که با سلامت باشد. پ

ثم رفعت بعده فما أنزلت إلا على سليمان وعندها قالت الملائكة: الآن تم والله ملكك، بسم الله الرحمن الرحیم دیگر نازل نشد مگر بر سلیمان، در حالیکه ملائکه در نزد او اینگونه می‌گفتند: به خداوند تبارک و تعالی قسم سلطنت تو به اتمام رسید، ثم رفعت فأنزلها الله تعالى عليّ، معلوم می‌شود بسم الله الرحمن الرحیم بر تمام انبیا نازل نمی‌شده، بلکه بالا برده می‌شده و بر حضرت آدم (علیه السلام)، حضرت ابراهیم (علیه السلام)، حضرت سلیمان (علیه السلام) و پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل می‌شده.

ثم يأتي أمتي يوم القيامة وهم يقولون: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌﴾ فإذا وضعت أعمالهم في الميزان ترجحت حسناتهم، اعمالشان که در میزان گذاشته می‌شود، حسناتشان بر سیئاتشان ترجیح دارد. برداشت از روایت این است که ظاهراً هم یقولون در آخرت است، نه اینکه چون در دنیا بسم الله الرحمن الرحیم می‌گفتند، پس در آخرت هم در کفه میزان اعمالشان، حسنات بر سیئات ترجیح دارد.

اما ظاهر روایت این است که و هم یقولون فی الآخره. شاید منظور از روایت این است که موقع شدائد و امور مهمه، بسم الله الرحمن الرحیم بر این انبیا نازل می‌شده یعنی 2 گونه نزول بسم الله الرحمن الرحیم داشتیم: یکی نزول بسم الله الرحمن الرحیم به عنوان ابتدای هر کتاب آسمانی و دیگری نزول بسم الله الرحمن الرحیم عند الشدائد که بر آنها نازل شده.

نکته دیگر اینکه روایت از تفسیر عیاشی از امام رضا (علیه السلام) قال أبو الحسن الرضا ع‌ إن‌ ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌﴾ أقرب إلى اسم الله الأعظم من سواد العين إلى بياضها، بسم الله الرحمن الرحیم به اسم اعظم[19] الهی بسیار نزدیک‌تر از سیاهی به سفیدی چشم است.

 


[1] تفسير العيّاشي‌، العياشي، محمد بن مسعود، ج1، ص19.
[2] تفسير العيّاشي، العياشي، محمد بن مسعود، ج1، ص19.
[3] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج3، ص313.
[4] عيون أخبار الرضا(ع)، الشيخ الصدوق، ج2، ص270.
[5] عيون أخبار الرضا(ع)، الشيخ الصدوق، ج2، ص270.
[6] تفسير القمي‌، القمي، علي بن ابراهيم، ج1، ص28.
[7] تفسير العيّاشي‌، العياشي، محمد بن مسعود، ج1، ص22.
[8] تفسير العيّاشي‌، العياشي، محمد بن مسعود، ج1، ص19.
[9] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج8، ص266.
[10] تهذيب الأحكام، شيخ الطائفة، ج2، ص290.
[11] تفسير العيّاشي‌، العياشي، محمد بن مسعود، ج1، ص22.
[12] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج3، ص485.
[13] نجم/سوره53، آیه8 و 9.
[14] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج2، ص672.
[15] المحاسن‌، البرقي، ابو جعفر، ج2، ص430.
[16] التّوحيد، الشيخ الصدوق، ج1، ص231.
[17] تفسير الإمام العسكري، المنسوب الى الإمام العسكري، ج1، ص28.
[18] تفسير غرائب القرآن ورغائب الفرقان، القمي النيسابوري، نظام الدين الحسن، ج1، ص81.
[19] مرحوم سید ابن طاووس می‌فرمایند اگر کسی فلاح السائل مرا بخواند، در آن، اسم اعظم هست و می‌شود آن را پیدا کرد البته چگونه پیدا کردنش، اهلیت می‌خواهد و به پسرشان، محمد می‌فرمایند من چند بار استخاره کردم که اسم اعظم را به تو بیاموزم، اما استخاره خوب نیامد و اگر خواستی، اسم اعظم در این کتاب هست و اگر اهلش باشی، خداوند تبارک و تعالی آن را به تو عنایت می‌کند.