1403/02/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ / وضع / صحیح و اعم / تصویر جامع بنا بر قول اعمی / دیدگاه آیت الله بروجردی و آیت الله سیستانی
تصویر جامع بنابر قول به اعم
کلام ما در تصویر جامع برای قول به اعم چند تصویر بیان شد و در جلسه گذشته به تصویر آیت الله بروجردی[1] در نهایة الاصول رسیدیم که مورد پذیرش آیت الله سیستانی هم قرار گرفته. حاصل فرمایش ایشان در هشت نکته بیان شد:
۱. صلاة ماهیت جعلی و اعتباری است.
۲. این ماهیت از امور متباین انتزاع شده.
۳. صلاة یعنی خشوع و تذلل در برابر خدا نه این افعال و اقوال بلکه ماهیت است.
۴. امر شده به این ماهیت جعلیه اعتباری در همه امتها و برای همه مکلفین.
۵. در مصادیق این ماهیت جعلیه اعتباریه که به او امر شده اختلاف است و مصادیق فرق میکنند.
۶. در عصر جاهلیت هم ماهیاتی از قبیل صلاة بوده.
۷. اقموا الصلاة امر به ماهیت جعلی است نه این اجزا و شرایط بلکه تخشع در برابر خداست و مصداق آن را شارع خودش بیان کرده و بر اساس آن مصداق من ماهیت جعلی را امتثال میکنم و نوع تخشع هم با روایات دیگر مصداق آن بیان شده.
۸. اگر این ماهیت جعلیه مسبب از فعل مکلف باشد مثل طهارت که مسبب وضو و غسل است، و اگر شک در اجزا و شرایط آن کردیم مجرای احتیاط است چون شک در تحقق امتثال نسبت به مسبب داریم و نمیدانیم اگر این کار را انجام دهیم محقق شده یا نه و ماهیت جعلیه شارع که مثلاً نورانیت باشد با وضو بدون جزء مشکوک حاصل میشود یا نه شک در محصل است و مجرای احتیاط است.
حاصل: در تصویر جامع اصلاً مصادیق متعلق امر نیستند و افعال و اقوال هم متعلق امر نیستند بر خلاف خیلی که این مطلب را فرمودند. ایشان مصداق ماهیت هم از بیانات شارع استخراج میکنند لذا ما نیاز به تصویر جامع نداریم چون امر به ماهیت جعلیه تعلق گرفته و به اجزا تعلق نگرفته که نیاز به جامع داشته باشیم. مناقشه اگر امر به تخشع صورت گرفته ما در قالب دیگری انجام میدهیم. پاسخ شارع تخشع خاص را خواسته و در قالبهای مختلف نمیپذیرد.
آیت الله سیستانی هم از همین فرمایش استفاده کردند و میفرمایند این مطلب مختص به صلاة نیست و در موارد دیگر هم جاری است، مثل مذکی بودن یا میته بودن حیوان ماهیت جعلیه اعتباری است. چون در لغت میته دو معنی دارد:
الف) مردن حیوان و لو با سبب شرعی.
ب) ما مات حتف انفه، اینکه خود به خود بمیرد. و معنای دوم اخص از معنای اول است، اما در شرع ماهیت جعلیه ای قرار داده شده که این ماهیت جعلیه این است؛ ما مات و لم یقع علیه التذکیة فی حال حیاته و ماهیت مذکی مذبوح شرعی است. پس خصوصیت ماهیت جعلیه مختص به نماز نیست. صلاة ماهیت اعتباری است که مکلف به آن امر شده نه به اجزا و شرایط. تعیین مصادیق آن چه در امم سابقه و چه در اسلام توسط شارع یا عرف انجام میشود. (عرف را خود ایشان اضافه کردند) مثلاً شارع امر به لزوم احترام عالم امر کرده و مصداق آن را عرف بیان میکند. و گاهی تخشع در مقابل خداست که شرع مشخص کرده است. تعیین مصادیق به صورت متمم جعل تطبیقی است و الا بین مصادیق صلاة جامعی وجود ندارد، صلاة مختار و مضطر و مسایفة در این موارد تناسبی بین مصادیق نیست و جامعی وجود ندارد و تنها توجیه جامع این است که صلاة برای ماهیت جعلیه اعتباری جعل شده که مصادیق متعدد آن را شارع بیان کرده است. ایشان تعبیر متمم تطبیقی را بیان کردند.
متمم جعل تطبیقی
ما دو نوع متمم داریم متمم جعل و تطبیقی متمم جعل تشریعی: آنچه محقق نایینی بیان کردند که در تعبدی و توصلی و قصد امتثال امر لازم است یا نه بحث مفصلی محقق نایینی داشتند. ما میگوییم امر شدیم به نماز و یکی از شرایط نماز و شک میکنم در هنگام نماز باید باشد یا نه قصد امتثال است یا قصد قربت است و محقق نایینی میگویند قصد امتثال امر در متعلق امر نمیتواند باشد چون متعلق امر جایگاهش قبل از امر است و اول باید متعلق لحاظ شود و بعد امر شود، قصد امتثال امر یعنی امری باشد و آن را قصد کنیم. رتبه قصد امتثال امر بعد از امر است پس نمیتواند در متعلق امر اخذ شود. پس ما اول امر میشویم به نماز بدون قصد امتثال سپس متمم جعلی داریم که میگوید: متعلق امر اول را با قصد امتثال امر بیاور. متمم تطبیقی: این را آیت الله سیستانی بیان میکنند: در مقام تطبیق مصداق نیاز به جعل شارع داریم، شارع امر کرده به صلاة مراد از صلاة ماهیت جعلیه اعتباری تخشع و تذلل است و با متمم جعل تطبیقی میگوید آن ماهیت را بر این مصداق در این حالت تطبیق کن و هکذا. پس با توجه به این جهت میگوییم جامع بین افراد و مصادیق نیازی نداریم چون شارع به ماهیت امر کرده و بعد برای هر کدام از حالات مکلفین مصداقی مشخص کرده است و لذا نیاز به تصویر جامع نداریم.
نقد کلام این دو بزرگوار
نقد اول
در این تقریب گفته شد همه مکلفین به ماهیت جعلیه اعتباری امر شدند، این قول تالی فاسدی دارد که مانع پذیرش این قول میشود، اگر مکلف اول وقت مقداری آب داشت و ضرورتی برای استفاده از آن نداشت میتواند آب را مصرف کند و آخر وقت تیمم کند و هیچ عقابی هم برای او ثابت نمیشود، چون ماهیت جعلیه در اول وقت نماز با وضو بوده و در آخر وقت نماز با تیمم بوده و او مصداق را اتیان کرده است و وقتی آخر وقت بود خود شارع طهارت ترابیه را متعین کرده و او در آخر وقت مصداق ماهیت جعلیه را اتیان کرده حال آنکه همه میگویند اگر در اول وقت آب دارد حق مصرف آب را ندارد و اگر با تیمم صلاة را به جای آورد عقاب دارد پس یا باید از این قول دست بردارند یا به این تالی ملتزم شوند. اشکالات دیگر در جلسات بعد خواهد آمد.