1403/02/04
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ / وضع / صحیح و اعم / تصویر جامع / نقد دیدگاه محقق خراسانی
کلام ما در این بود که چه صحیحی و اعمی باشیم نیاز به تصویر جامع بین افراد صحیح و اعم هستیم و محقق نائینی[1] فرمودند ما نیازمند نیستیم و میگوییم صلاة برای مرتیه علیا وضع شده و باقی افراد از اشتراک اثر یا حقیقت ادعائی مرتبه علیا هستند.
عرض شد فرمایش ایشان بالتحلیل به چهار نکته تقسیم میشود، سه نکته عرض شد و امروز کلام در نکته چهارم است.
4. فرقی در عبادات و مرکبات مخترعه نیست.[2]
اشکال
سخن مرحوم حقق نائینی به نحو مطلق تمام نیست چون ما چند نوع مرکب داریم.
مرکبات کیمیائیه: از حیث شیمی مرکب هستند مثل آب که یک اکسیژن و دو هیدروژن دارد.
معاجین: شیرینیها و حلویات
مرکبات خارجیه: مثلاً دوچرخهای که مرکب از اشیاء مختلفی است.
پس ما مرکبات اختراعیه سه قسم هستند، اما نوع اول که مرکبات شیمیائی هستند ترکیباتشان مقائیسی دارند که کما و کیفا محدود هستند و مراتب طولی ندارند و دائر مدار وجود و عدم فرمول خود هستند و آب مرتبه علیا و اسفل و دانی ندارد. بلکه یک مرتبه دارند و محدود هستند و لفظ برای آن مرتبه وضع شدند.
اما در معاجین علی الظاهر حالشان حال صلاة است و مراتب طولی وجود دارد و مرتبه علیا و دانی دارد، کلمه حلوا مثل صلاة به ازاء جامعی بین جمیع افراد و مراتب وضع شده و یا برای خصوص علیا وضع شده (کلام محقق نائینی اینجا میشود جاری شود) مثلاً شیربرنج روزی با گلاب است و بدون گلاب یا شیرینی گاهی با هل است و گاهی هل ندارد آنکه هل دارد مرتبه علیا است و در نوع دوم این مطلب صحیح است و بیان محقق نائینی راه دارد و در مراتب دیگر یا حقیقت ادعائی و یا اشتراک در اثر است و در حلویات و امثاله سخن محقق نائینی صحیح است.
اما مرکبات خارجیه از جهتی مثل صلاة هستند و از جهتی خیر؟ مثل صلاة هستند به اعتبار اینکه اجزاء اصلی محدودی دارد که ارکان است و در مرکبات خارجیه اجزاء اصلی دارد که قوام مرکب به آن اجزاء است و اما از جهتی با صلاة فرق میکنند، در مرکبات خارجی اضافه داشتن اجزاء شرط کمال است نه اینکه لازم باشد حال آنکه در صلاة غیر ارکان هم وجوبشان واجب است. دوچرخهای فرمان و بدنه و زنجیر دارد و ترک و ترمز جلو و امثالهم واجبات دوچرخه نیست.
نتیجه: اینکه فرمودید مرکبات اختراعیه مثل نماز هستند و دارای مراتب طولی هستند و یک مرتبه عالیه و دانیه هستند به نحو مطلق پذیرفته شدنی نیست در نوع اول یک مرتبه بود و در نوع دوم بله و در نوع سوم از جهتی مثل صلاة نبود.
پس ما در بحث صلاة و امثالهم بنابر قول صحیح و اعم نیازمند تصویر جامع هستیم.
جامع را میخواهیم چه کار؟ اگر صحیحی باشیم صلاة برای این جامع وضع شده و اگر اعمی باشیم صلاة برای جامع صحیح و فاسد وضع شده است.
سؤال: جامع بنابر قول صحیحی چیست؟
وجه اول: مرحوم آخوند فرمودند ما یک قاعده فلسفی داریم که بر ما نحن فیه منطبق میشود (الواحد لا یصدر الا من الواحد) و ما دو قاعده شبیه هم داریم و الواحد لایصدر عنه الا الواحد که ما در این قاعده عرض داریم و حقیر به تبع برخی از بزرگان نمیپذیرم به خصوص در ناحیه خداوند متعال واحد مختار میشود از او متعدد صادر شود.
بیان مرحوم آخوند: ما قاعدهای داریم الواحد لایصدر الا من الواحد و این قاعده بر ما نحن فیه منطبق است. این قاعده بر مطلبی دیگر ارتکاز دارد و آن هم سنخیت بین علت و معلول است (و در همین قاعده هم در فاعل ارادی محل کلام است و خداوند با مخلوق سنخیت ندارد بلکه تباین کلی دارد و ما در بحثهای تفسیر تخصصی وارد بحث سوره توحید شدیم و بعد وارد تفسیر سوره که شدیم ما ذهنمان را بر قیل و قالها ببندیم و از مدارک وحیانی باب 13 و 14 از جلد 3 بحار را خواندیم و از مجموعه این ادله به وضوح برای انسان روشن میشود که مکتب وحی تباین کلی را بین خالق و مخلوق قائل است.) خب اگر علت شیء است معلول هم باید یک شیء باشد و الا لامکن تأثیر کل شیء فی کل شیء، در حالی که اینگونه نیست. (بله در علت و معلولهای تکوینی کلام شما صحیح اما در فاعل مختار مخصوصاً خداوند متعال اینگونه نیست) اگر هر علتی هر معلولی را به وجود بیاورد سنخیت از بین میرود.
بنابر این افراد صلاة صحیح اثر واحدی دارند، و آن اثر واحد نهی از فحشاء و منکر است، پس یک اثر داریم که نهی از فحشاء و منکر باشد و بنابر قاعده علیت و الواحد مؤثر در این اثر باید یک شیء باشد و تمام افراد صحیح با خصوصیت فردی نمیتواند باشد و الا واحد از او چند شیء صادر میشود و اگر یک مؤثر داشته باشد باید بین افراد صحیح جامعی وجود داشته باشد و آن جامع واحد است و یک اثر واحد دارد و آن نهی از فحشاء و منکر است. پس قاعده واحد از اثر واحد ما را به شیء واحدی رساند و همان جامع شیء واحد است لذا صحیحی میتواند بگوید ما جامع واحدی داریم و اسم آن جامع واحد چیست بحث دیگری است. طبق قاعده الواحد ما به جامعی میرسیم.