1403/02/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ / وضع / صحیح و اعم / موارد خروج از محل نزاع
کلام ما در بحث صحیح و اعم بود محقق نائینی فرمودند برخی از موارد است که بحث صحیح و اعم در آنها مطرح نمیشود و در این زمینه فرمایش ایشان در قصد قربت و یا قصد امتثال امر بیان شد و قصد وجه هم اشاره شد و ایشان چون قائلند اخذ قصد قربت و وجه در متعلق امر ممکن نیست در امر اول حال آنکه اول باید متعلق تصور شود و امر به آن تعلق گیرد و مکلف امتثال کند اما قصد امتثال و قصد وجه (نیت وجوب و ندب) چون رتبتا از امر متأخر هستند و رتبه امر به لحاظ متعلق متأخر است پس بحث صحیح و اعم در این بحث جاری نیست البته این را محل کلام قرار دادیم و گذشت و فرمایش ایشان متین است.
در ادامه امروز عرض میکنیم محقق نائینی عدم ابتلای به مزاحم را هم از مواردی دانستند که معنا ندارد در مسمای صلاة اخذ شود، یعنی ما مسمای صلاتی داریم و آیا عدم ابتلای به مزاحم در مسمای صلاة اخذ میشود یا خیر و صلاة صحیح صلاتی است که عدم ابتلای به مزاحم هم در آن اخذ شود یا خیر؟ مزاحم مثل ازاله، آیا در مسمای صلاة صحیحی 9 جزء و 7 شرط بعلاوه عدم مزاحم قید شده یا خیر؟
محقق نائینی: عدم ابتلای به مزاحم هم نمیتواند در مسمای صلاة اخذ شود چون باید اول امر به صلاة تعلق بگیرد تا فرض تزاحم با امر به ازاله به نجاست محقق شود پس تزاحم امر به صلاة و ازاله در مقام امتثال است و مقام امتثال امر به صلاة هم بعد از تصور مسمای صلاة است پس اول باید مسمای صلاة تصور شود و بعد به آن امر تعلق بگیرد و بعد مکلف در مقام امتثال درآید و با ازاله تزاحم دارد یا نه پس عدم امر به مزاحم نمیتواند در مسمای صلاة اخذ شود چون تصورش در مقام امتثال مکلف است لذا محقق نائینی فرمودند: عدم وجود مزاحم هم دخالتی در صحیح و یا اعم ندارد.
برخی به این فرمایش اشکال کردند: از اول ما متعلق امر را بدون مزاحم تصور میکنیم و مرکبی است که مشروط به عدم نهی از ضد است. مشروط به عدم امر به ضد است و صلاة مرکبی است و دارای خصوصیتی است و آن هم امر به ضد خاصش تعلق نگرفته باشد و چه اشکالی دارد اینگونه تصور شود؟ لذا نمازی که موقع ازاله خوانده شود نماز نیست چون شرط عدم امر به ضد را ندارد. لذا یک قید را ندارد و مسمای صلاة نیست اما بنابر قول به اعم صلاة است چون شرط رکنی را فاقد است لذا فرمایش محقق نائینی در اجزاء و شرایط محل کلام هستند و قصد قربت و وجه دخالتی در مسمای صلاة ندارند چون رتبه قصد وجه و امتثال بعد از امر است و آنچه بعد از امر میآید در مسمی نمیتواند اخذ شود و ما در اینجا پذیرفتیم و اگر صحیحی شویم و صلاة قصد وجه و قربت نداشته باشد صحیح است و طبق دلیل دیگر قصد قربت را لازم میدانیم و قصد وجه را خیر و یکی از شرایط هم عدم ابتلا به مزاحم است که ما این مورد را همراهی نکردیم.
عدم تعلق نهی به عبادت هم محقق نائینی در مسمای صلاة دخالتی ندارد. مثل کسی که در جلوی شخصی نماز میخواند که پشتش به آن آقا باشد و قصدش از این کار هتک مؤمن باشد در اینجا نهی به عبادت تعلق گرفته است. اگر گفته شود اشکال ندارد و اجتماع موردی است میگوییم اینجا عنوان هتک مؤمن منطبق بر عمل صلاتی است. آیا عدم نهی از عبادت در مسمای صلاة دخیل است یا خیر؟ نخیر دخیل نیست چون اول باید متعلق و مسمای صلاتی لحاظ بشود و امر به صلاة تعلق بگیرد و من در مقام امتثال باشم و عملی که من انجام میدهم عنوان هتک بگیرد و طبق آن عنوان نهی به آن تعلق بگیرد.[1]
اینجا هم اشکال عدم وجود مزاحم جاری است و اشکال ندارد صلاة با شرط عدم نهی به این صلاة لحاظ شده است. و عدم تعلق نهی هم میتوان در مسمای صلاة دخیل دانست. [2]
تحریر محل نزاع
ما چه قائل به صحیح و یا اعم بشویم در هر دو قول و صورت باید یک جامع در مسأله برای مسمی تصویر کنیم یعنی اگر ما معنای جامع را تصور نکنیم مسمای صلاة یا به نحو مشترک لفظی صادق بر افرادش میباشد (چه بنابر صحیح و چه بنابر اعم) و هر مصداق از مصادیق آن باید یک اسم صلاة بر آن صادق است و صلاة صحیحها بی نهایت میشوند. چون صلاة با طهارت مائی و ترابی و ضیق وقت و سعه وقت متعدد میشوند و اگر جامع نباشند صلاة های صحیح متفاوت میشوند و مشترک لفظی میشود. پس اگر جامع نداشته باشیم یا منجر به مشترک لفظی میشود مخصوصاً اعم که مصادیق بیشتری دارد و اگر جامع نداشته باشیم یا قائل به مشترک لفظی شویم و یا در یکی حقیقی و دیگر مصادیق معنای مجازی باشد و هیچیک قابل قبول نیست و صلاة مشترک معنوی است یک معنا برای صلاة است و این مشترک معنوی باید جامع و قدر مشترکی داشته باشد که در تمام افراد جامع وجود داشته باشد و یک جامع بنابر قول صحیح و اعم در مسأله تصویر بشود.
حال این جامع چه چیزی است؟
آیا تصویر جامع ممکن است یا خیر؟