1402/08/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ / وضع / حقیقت وضع / بررسی کلام شهید صدر / مسلک قرن اکید
ابتدا تبریک عرض میکنم ولادت حضرت زینب سلام الله علیها را؛ شخصیتی که امیر المومنین او را زینت خود نامیدند، کمالات هر شخص یا علمی و یا عملی است، در بعد علمی امام سجاد علیه السلام میفرمایند: عمه انت بحمد الله عالمه غیر معلمه و فهمه غیر مفهمه، این یعنی حضرت علم لدنی دارند وقتی که آن خبیث به حضرت گفت: کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِکِ و حضرت فرمودند: مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا. حضرت گلایه نکردند، در بعد عملی هم عبادات بیبی شبیه عبادات حضرت صدیقه بود، حتی تتورم قدماها، و حضرت در شب 11 محرم نماز شب ایشان نماز شبشان را نشسته خواندند. علیای حال محضر امام عصر و شما بزرگواران تبریک عرض میکنم.
قول آیت الله خویی در حقیقت وضع بیان شد و مشخصات نظریه تعهد بیان شد.
مباحث الاصولیه جلد 1 صفحه 139 به بعد نقد این نظریه بیان شد و امروز کلام در وجه سوم مناقشه نظریه تعهد است.[1]
مناقشه سوم
لازمه نظریه تعهد این است که ما در لغات مشترک لفظی نداشته باشیم حال آنکه ما قطعاً مشترک لفظی بین الفاظ داریم و همین بطلان این نظریه را ثابت میکند.
مناقشه استاد
چرا طبق نظریه تعهد نشود مشترک لفظی نداشت؛ فردی متعهد میشود هنگام گفتن کلمه عین از آن چشم استفاده کند، و دیگری متعهد میشود از آن چشمه را استعمال کند.
مناقشه چهارم
لازمه تعهد این است که مستعمل واضع شود چون تعهد بر آن هم منطبق میشود.
مناقشه استاد
چنین لازمهای پیش نمیآید: ابتدا در نفس خود تعهد میکند و این تعهد در افق نفس است و استعمال در افق خارج است و رتبتا متأخر از تعهد است. و به نظر مناقشه چهارم نیز وازد نیست.
مناقشه پنجم
لازمه تعهد این است که دلالت وضعیه، تصدیقیه است پس دلالت تصوریه دیگر نداریم، در حالی که وضع لفظ در معنا تصوریه است و دلالت تصوریه مستند به وضع است.
مناقشه استاد
آیا وحی منزل داریم که دلالت تصوریه لازمه وضع است؟ بگویید لازمه این قول این است که وضع باید دلالت تصدیقیه باشد و این اشکالی ندارد، بعلاوه اینکه قبل از دلالت تصدیقیه، دلالت تصوریه ای هم وجود دارد، چون ابتدا واضع در افق نفس تصور میکند اما تفهیم معنا در مقام دلالت تصدیقیه است و این تعهد در دل خود هم دلالت تصوریه را دارد و هم دلالت تصدیقیه را دارد به بیانی که عرض شد.
بیان مسلک قرن اکید، مسلک شهید صدر
کتاب درسنامه اصول فقه تقریر درس هاشمی شاهرودی نسبت به این مسلک پرداخته است جلد 1 صفحه 107
شهید صدر وضع را امری تکوینی دانستهاند. اما آسانتر از آنچه مرحوم محقق خویی بیان کردند. وضع یعنی ایجاد اقتران مؤکد بین لفظ و معنا و یا قرن مؤکد بین لفظ و معنا. این اقتران مؤکد سبب میشود که لفظ دلالت تصوریه بر معنا داشته باشد، یعنی وقتی لفظ استفاده میشود انسباق معنا با شنیدن لفظ ایجاد میشود. این امسباق بخاطر قدرتی است که خدا در قوه ادراکیه انسان قرار داده است و وقتی محسوس در ذهن دیگر نباشد، معنای آن در ذهن ایجاد میشود.
مثل اینکه از کنار بخاری برویم حس گرما در ذهن ما ایجاد میشود، البته با دیدن مشابهات شیء هم آن تصور در ذهن ایجاد میشود، مثل بخاری برقی و نفتی و گازی، و این بخاطر توسعه در قوه ادراکیه انسان است.
این قدرت تصوری و انتقال ذهنی به قوتی است که در برخی حیوانات هم وجود دارد، این اقتران را حیوانات هم درک میکنند؛ وقتی از روی مانعی بپرد صاحب او به حیوان خوراکی میدهد و هر گاه گرسنه میشود از روی مانع میپرد و به آن شرطی شدن میگویند.
این اقتران باعث میشود ذهن از مقرون به شیء دیگر منتقل شود و حقیقت لغت هم همین است، لفظ چندین بار با معنا مقرون میشود، و در ذهن این اقتران شکل میگیرد، لذا اینگونه است که برای انسان اقتران ایجاد میشود و باید این اقتران اکید شود و هر گاه لفظ تصور شود معنا نیز تصور میشود، سپس از مرحله تصور به نطق لفظی میرسد که از راه کثرا استعمال یا استعمال مؤکد همراه با انشاء صورت میگیرد.
پس حقیقت وضع ایجاد اقتران مؤکد است که یا با کثرت استعمال ایجاد شده یا انشاء مؤکد. گاهی هم تاکید عامل کیفی است که هر گاه لفظ استعمال بشود اراده معنای خاص میشود مثل شدت در لفظ شدت با معنای آن تناسب دارد.