1401/12/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: استصحاب / تنبیهات استصحاب / تنبیه هجدهم / خصوصیات قاعده فراغ
پیشاپیش حلول ماه شعبان را تبریک عرض میکنم و آستانه ولادت امام حسین علیه السلام و آقا امام سجاد زین العابدین علیه السلام و آقا حضرت قمر بنی هاشم سلام الله علیه، إن شاء الله خداوند عیدی همه ما را تعجیل در فرج امام عصر قرار دهد این عید هم محضر مبارک ایشان و شما بزرگواران تبریک عرض میکنم، إن شاء الله یکی از دعای ظهرهای عند الزوال این ماه و از مناجات شعبانیه که تمام معصومین علیهم السلام مقید بودند به خواندن آن، فراموش نشود. در ضمن مناجات شعبانیه میخوانیم: الهی هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمة و تصیر ارواحنا معلقة بعز قدسک[1] دعای فوق العاده ای است.
و توصیه میکنم دوستان را به مطالعه و انجام اعمال وارده در مفاتیح الجنان و تقسیم بندی برای انجام روزانه بخشی از آنها که إن شاء الله فوائد کثیره بر آن مترتب میشود.
سخن ما وجوهی بود که طبق آنها قاعده فراغ و تجاوز دو قاعده انگاشته شده بودند، یک وجه گذشت، امروز کلام در وجه دوم است.
استدلال محقق نائینی بر دوئیت قاعده فراغ و تجاوز
محقق نائینی در فوائد الاصول جلد چهار صفحه ۶۲۱ به بعد مطرح میکنند؛[2]
مورد قاعده فراغ شک در صحت کل است، مثل اینکه پس از نماز شک میکنم کل نماز را صحیح خواندم یا خیر، اما مورد قاعده تجاوز شک در وجود جزء است، پس قاعده فراغ شک در صحت است، و قاعده تجاوز شک در وجود و قاعده فراغ شک در صحت کل پس از کل است، و قاعده تجاوز در جزء است.
پس در قاعده فراغ کل لحاظ استقلالی میشود و جزء آن لحاظ تبعی و آلی دارد. ولی در قاعده تجاوز جزء لحاظ استقلالی است. و در اینجا جمع بین دو قاعده که یکی لحاظ استقلالی به جزء دارد و دیگری لحاظ تبعی به جزء دارد غیر ممکن است.
آیت الله خویی از این دلیل سه پاسخ میدهند؛
الف) چه کسی گفته قاعده فراغ فقط شک در کل است، به نظر ما قاعده فراغ در شک در صحت جزء هم جاری میشود، ما در رکوع رفتیم و شک در صحت سوره قبل رکوع میکنیم، قاعده فراغ جاری میشود و جزء به نحو استقلالی لحاظ شد بر خلاف مدعای شما در دلیل فوق، اگر کلام شما صحیح باشد در قاعده فراغ به مشکل برخورد میکنیم؛ شما گفتید لحاظ کل استقلالی است، و لحاظ جزء تبعی، و این دو لحاظ چطور جمع میشود؟ ما هم همینطور بین دو لحاظ استقلالی و تبعی در قاعده تجاوز جمع میکنیم. این پاسخ ایشان پاسخ خوبی است و عنوان عام در تقدیر شیء است.
ب) چه کسی گفته بین این دو قاعده نمیشود جمع کرد، ما الغاء خصوصیت بین دو قاعده میکنیم، خصوصیات هر دو قاعده را کنار میزنیم، لحاظ کل و جزء بما هما کل و جزء مستلزم اجماع لحاظ استقلالی و تبعی در جزء میشود، اما اگر خصوصیات فردی کل و جزء را کنار بگذاریم، و از لفظی استفاده کردیم که شامل کل و جزء معا باشد، دیگر به مشکلی دچار نمیشویم، عنوان انتزاعی شیء بر شک در وجود جزء و صحت کل هر دو حمل میشود.
ج) ما گفتیم قاعده فراغ شک در صحت جزء است که به شک در وجود جزء و شرط صحیح برمیگردد، قاعده فراغ هم به شک در وجود بازمیگردد قاعده تجاوز هم همینطور، و بازگشت قاعده فراغ به تجاوز است و در هر دو مشکوک فیه تعبدا حمل بر وجود و صحت میشود و قاعده فراغ در ضمن تجاوز معنا میشود؛ در قاعده فراغ و تجاوز شک در جزء صحیح است و هر دو شک در وجود است و لحاظ استقلالی و آلی مطرح نمیشود.
البته هنوز اصلاح نکردند که قاعده فراغ شک در صحت است یا وجود و به حرفهای قبلی اکتفاء میشود.
وجه سوم دوئیت قاعده فراغ و تجاوز
اگر ما بین این دو قاعده جمع کنیم لازمهاش استعمال لفظ در معنای حقیقی و مجازی است و اینگونه استعمال جایز نیست.
بیان: در قاعده فراغ تجاوز از شیء حقیقی است، و ما شک در صحت با علم به وجود شیء داریم و حقیقتاً از آن گذشتیم و معنای حقیقی فراغ هم همین است، پس استعمال فراغ در تجاوز از شیء حقیقی است، اما در مورد قاعده تجاوز، تجاوز حقیقی نیست، چون ما در اصل وجود شک داریم و تجاوز حقیقی صادق نیست و تجاوز در معنا عنایی و مجازی است. پس در قاعده تجاوز یا باید مجاز در کلمه را قائل شویم که مراد از شیء محل شیء باشد، یا مجاز در اسناد است، یا مجاز در حذف است که مضاف آن محل است، و جمع بین دو قاعده فراغ و تجاوز مستلزم معنای حقیقی و مجازی است و این جایز نیست.
پاسخ به وجه سوم
شک در صحت به شک در وجود جزء و شرط بازمیگردد، شک در صحت یعنی شک میکنیم در وجود جزء و یا شرط، پس شک در قاعده فراغ تجاوز از محل مشکوک فیه است ولی در قاعده فراغ به محل شیء و گذشت از آن هم عنایتی داریم.