1401/09/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: استصحاب / تنبیهات استصحاب / تنبیه دهم / استصحاب حادثین (بررسی فروع فقهی) / دیدگاه محقق خویی
تفصیل در مساله
کلام ما در آبی بود که قلیل است و طاهر، هم تتمیم کر شده و هم با نجس ملاقات کرده است، سه قول در مسأله بود، قول اول طهارت آب در سه صورت بود، و قول دوم نجاست آب در هر سه صورت است؛ جهل به تاریخ هم دو یا معلوم التاریخ بودن یکی از دو فرد باشد، قول سوم، قول به تفصیل است، آب در دو صورت پاک، که جهل به تاریخ هر دو است، و دو استصحاب جاری میشود (استصحاب عدم ملاقات تا زمان کریت و استصحاب عدم کریت تا زمان ملاقات )و تعارض میکنند و قاعده طهارت محکم است.
یک صورت پاک دیگر هم علم به تاریخ کریت است، پس استصحاب عدم در آن جاری نمیشود؛ چون معلوم التاریخ است و استصحاب عدم کریت تا زمان ملاقات جاری نمیشود اما استصحاب عدم ملاقات تا زمان کریت جاری میشود و در نتیجه آب پاک است. اما در صورت علم به تاریخ ملاقات حکم به نجاست میشود؛ چون عدم ملاقات تا زمان کریت جاری نمیشود، عدم کریت تا زمان ملاقات جاری میشود و در نتیجه نجاست ثابت میشود.
تنبیه
در ما نحن فیه در مصباح الاصول تنبیهی منعقد شده که ثمرات فقهی مهمی بر این تنبیه مترتب میشود، و موارد آن حقیقی است نه فرضی. و در کتاب مصباح الفقاهه آیة الله خویی نقل میکند و آنقدر مسأله مهم است عین عبارات نقل شده است و قریب به سه صفحه عیناً نقل شده است.
ذكر المحقق الأنصاري- في مبحث خيار العيب عند البحث في اختلاف المتبايعين في المسقط- أنّه لو اختلفا في تأخر الفسخ عن أوّل الوقت بناءً على فورية الخيار ففي تقديم مدعي التأخير لأصالة بقاء العقد و عدم حدوث الفسخ في أوّل الزمان، أو مدعي عدمه لأصالة الصحة وجهان، ثمّ ذكر أنّ هذه المسألة نظير ما لو ادعى الزوج الرجوع في عدة المطلقة الرجعية، و ادعت هي تأخره عنها.[1] [2]
اصل بحث را شیخ انصاری در خیار عیب مطرح شده و متبایعین در مسقط اختلاف کرده اند که آیا مسقط خیار عیب محقق شده است یا نه؛ خیار عیب باید فوری باشد، و در اولین لحظه عرفی باید خیار اعمال شود و پس از آن لحظه اگر اقدام به اعمال خیار نکردند، بین متبایعین دعوا است، اگر عیب در ثمن باشد، بایع به مشتری میگوید تراخی کردی، اگر عیب در مثمن باشد بایع ادعای فوریت و مشتری ادعای تراخی دارد.
فردی که ادعای تراخی دارد، با اصل بقاء عقد موافق است، و همچنین با عدم حدوث فسخ در اولین زمان هم موافقت دارد. فسخ واقع نشده است و این عدم انفساخ تا لحظه اول علم به عیب هم جاری میشود. پس مدعی تراخی دو اصل را به نفع خود دارد.
از طرفی مدعی فوریت قولش با اصالة الصحة سازگار است، یعنی اصل این است فسخ وی و اعمال خیار او صحیح است، اصالة الصحة میگوید فردی که خیار را اعمال کرده به نحو فوریت بوده است و در آن اول فسخ کرده است
مرحوم شیخ فرمودند این مسأله در یک محل دیگر جاری میشود و آیت الله خویی برای این فرع یازده مسأله ذکر میکنند.
محل استشهاد شیخ: شوهر خانم را طلاق رجعی داده و بعد رجوع کرده، شوهر ادعای رجوع در ایام عده را میکند تا زوجیت را ثابت کند، خانم ادعای رجوع پس از ایام عده را میکند تا عدم زوجیت را ثابت کند.
حق طلاقی بوده و برای زوجین عده رجعیه است، یکی مدعی فوریت در ایام عده و دیگری مدعی تراخی از عده رجوع است.
مرحوم آیت الله خویی میفرمایند این مسأله عنوان عامی دارد که چند فرع بر آن مترتب میشود؛ جایی است که موضوع یا متعلق حکم دو جزء دارد، جزئی را میدانیم قطعاً وجود دارد و جزئی هم قطعاً مرتفع شده است ولی تقدم و تأخر این دو را نمیدانیم. مثالهای فراوانی دارد.
مثالهای مساله
الف) شک داریم که فسخ در مجلس بوده است یا خارج است مجلس بوده است، مدعی اعمال خیار ادعای داخل مجلس بودن را دارد و دیگری ادعای خارج مجلس بودن فسخ را دارد.
ب) در خیار حیوان فردی ادعا میکند من در داخل این سه روز حق خیار، خیار را اعمال کردم و دیگری ادعا دارد بعد از سه روز بوده است
ج) فردی ادعا میکند قبض در بیع سلم و صرف در مجلس بوده و لازم است و دیگری ادعا میکند قبض خارج از مجلس بیع بوده است و بیع لازم نیست. (چون شرط تحقق این دو بیع قبض در مجلس است)
د) رهن وثیقهای برای دین است، مثلاً فردی پولی قرض میگیرد و انگشتر خود را گرو میگذارد تا قرض دهنده در صورت عدم تسویه حساب میزان دین خود را استیفاء کند قبل از سررسید زمان پرداخت بدهی هیچکدام از طرفین حق تصرف در مال مرهونه را ندارند، حال قرض دهنده و مرتهن ادعا میکند بیع راهن قبل از اذن وی بوده که بیع فضولی است و راهن ادعا میکند پس از اذن بوده و عقد صحیح است.
ه) ملاقات نجس با آب قلیل در زمان کر شدن آن آب بوده که آب پاک است یا قبل از آن صورت گرفته است و آب نجس است.
و) متطهر نمیداند نماز بر حدث مقدم است یا حدث بر نماز مقدم شده بر فرض که قاعده فراغ در اینجا جاری نشود.
مرحوم آیت الله خویی میفرمایند برخی خلاف کلام شیخ را مطرح میکنند که تفصیل آن در جلسه آتی مطرح خواهد شد.
خلاصه: قول تفصیل در مسأله آب قلیلی که میدانیم تتمیم کر شده و ملاقات با نجاست داشته ولی تاریخ آنها مشخص نبود، بیان شد و کلام در مسأله ای شکل گرفت که شیخ اعظم آن را مطرح کرده و مرحوم خویی طبق قاعده ای کلی آن را در چند فرع فقهی تطبیق داده اند که تحلیل وجود حادثین در جلسه بعد خواهد آمد.