درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1403/09/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه الشعائر / تقیه / اقسام اربعه تقیه - تقیه مداراتی در واجبات - نماز

کلام در فقه شعائر منتهی شد به اینکه آیا تقیه مداراتیه، همانطور که در بعضی از مستحبات مثل عودوا مرضاهم، به عیادت مریض‌های سنی‌ها بروید، جاری بود، در واجبات هم جاریست یا خیر؟ بعضی از بزرگان می‌گویند در واجبات، در نماز جاریست و در این زمینه چند روایت بیان شد.

[١٠٧٢٥] ٩ ـ علي بن جعفر في كتابه عن أخيه موسى بن جعفر (عليه السلام) قال: صلّى حسن وحسين خلف مروان، ونحن نصلّي معهم.[1]

این روایت را مرحوم علی بن جعفر از امام کاظم (علیه السلام) نقل کرده که در کتاب اشعثیات وارد شده و روایات کتاب اشعثیات حداکثر به عنوان مؤید قابل استفاده است و می‌فرمایند ما هم با بنی مروان نماز می‌خوانیم. واضح است که این روایت، سنداً مطلب را تأیید می‌کند اما قابل استناد نیست.

[١٠٧٢٦] ١٠ ـ أحمد بن محمّد بن عيسى في (نوادره): عن عثمان بن عيسى، عن سماعة قال: سألته عن مناكحتهم والصلاة خلفهم؟ فقال: هذا أمر شديد، لن تستطيعوا ذلك، قد أنكح رسول الله (صلى الله عليه وآله) وصلّى علي (عليه السلام) وراءهم.[2]

روایت از نظر سندی مشکل ندارد. امر شدید و سختی است و شما (شیعیان) طاقتش را ندارید که این کار را انجام دهید. ولو ظاهرش این است که این کار، امر سختی است و شما طاقت و استطاعتش را ندارید، چون مجبور می‌شوید با آنها حشر و نشر داشته باشید و به مشکل می‌خورید، اما اینگونه معنا بشود که این کار برای شما سخت است، اما پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) این کار را انجام داده‌اند که در این صورت، کاملاً در نقطه مقابل دیگر روایات قرار می‌گیرد، که صلات با اینها اشکال ندارد.

ما می‌گوییم آنچه مهم‌تر است، این است که این روایت نگفته تقیه خوفیه یا تقیه مداراتیه، شاید ناظر به تقیه خوفیه باشد، که در این صورت مناسبتی با مدارا ندارد.

نماز امیرالمؤمنین (علیه السلام) پشت سر اینها، نماز خوف بوده یا مدارا؟ اولاً معلوم نیست که ایشان پشت سر اینها نماز می‌خواندند، ثانیاً استمرار نداشته و حداکثر از این روایت، موجبه جزئیه استفاده می‌شود. شاید تقیه خوفیه بوده باشد و گاهی اگر در طول سال شرکت نمی‌کردند، برایشان اسباب زحمت می‌شده. این روایت ظهور در مدارا ندارد. روایات معصومین ناظر به زمان ما هم هست و فرقی نمی‌کند. زمان ما انصافاً غلبه با تقیه خوفیه است، اما تقیه مداراتیه هم سر جای خود در روایات هست.

[١٠٧٢٧] ١١ ـ وعن ابن أبي عمير، عن عمر بن أُذينة، عن الفضيل بن يسار قال: سألت أبا جعفر (عليه السلام) عن مناكحة الناصب والصلاة خلفه؟ فقال: لا تناكحه ولا تصلّ خلفه.

سند روایت درست است. این روایت مورد استثنا را بیان می‌کند که نه با ناصبی ازدواج کنید، نه پشت سرش نماز بخوانید. البته ناصبی 2 اطلاق دارد:

اطلاق اول: یعنی دشمن اهل بیت (علیهم السلام). در بعضی از روایات داریم که سنی‌ها هم ناصبی هستند، چون نمی‌توانند بگویند دشمن اهل بیت (علیهم السلام) هستند، دشمنی با آنها را آشکار نمی‌کنند و با شیعیان دشمنی می‌کنند. اما مصداق قطعی ناصبی که در آن تردیدی نیست، دشمنی با اهل بیت (علیهم السلام) و صاب ایشان است و ناصبی می‌شود استثنا. وقتی حضرت (علیه السلام) می‌فرماید با اینها نماز نخوانید، معلوم می‌شود تقیه مداراتیه است.

ما می‌گوییم شاید در تقیه خوفیه، صلات جایز باشد اما نکاح معنا ندارد، چون ناصبی‌ها در حکم کافر هستند و دختر دادن به آنها جایز نیست. دختر گرفتن هم اختلافی است و بعضی از معاصرین می‌گویند در ازدواج موقت، دختر گرفتن از آنها (آن هم از اهل کتاب) اشکال ندارد.

مرحوم صاحب وسائل می‌فرمایند أقول: هذا مخصوص بغير وقت التقيّة، وتقدّم ما يدلّ على ذلك، ويأتي ما يدلّ عليه. ایشان یک وجه جمعی کرده و می‌گویند زمانی است که تقیه نیست و ظاهراً این است که تقیه خوفیه نیست و اگر تقیه مداراتیه هم نباشد، یعنی تقیه مداراتیه با ناصبی جایز نیست.

٦ ـ باب استحباب إيقاع الفريضة قبل المخالف أو بعده وحضورها معه

[١٠٧٢٨] ١ ـ محمّد بن علي بن الحسين بإسناده عن عمر بن يزيد، عن أبي عبد الله (عليه السلام)، أنّه قال: ما منكم أحد يصلّي صلاة فريضة في وقتها ثمّ يصلّي معهم صلاة تقيّة وهو متوضّىء إلاّ كتب الله له بها خمساً وعشرين درجة، فارغبوا في ذلك.[3] یعنی اول بخوانیم، بعد بخوانیم یا با او بخوانیم؟

علی الظاهر سند هم اشکال ندارد. عسند مرحوم شیخ صدوق به عمر بن یزید بیاع سابری، 3 طریق است:

طریق اول: علی بن حسین بن بابویه قمی (پدر مرحوم شیخ صدوق)، محمد بن یحیی عطار، یعقوب بن یزید، محمد بن ابی عمیر و صفوان بن یحیی از عمر بن یزید.

طریق دوم: علی بن حسین بن بابویه قمی از عبدالله بن جعفر حمیری از محمد بن عبدالحمید از محمد بن عمر بن یزید از حسین بن عمر بن یزید از عمر بن یزید.

طریق سوم: علی بن حسین بن بابویه قمی از عبدالله بن جعفر حمیری از محمد بن عبدالجبار از محمد بن اسماعیل از محمد بن عباس از عمر بن یزید/

از این 3 طریق، سند اول و سوم درست است و بعضی‌ها گفته‌اند سند دوم، ضعیف است. مرحوم مجلسی اول می‌فرمایند سند اول، صحیح و سند دوم و سوم، صحیح است. محدث نوری می‌فرمایند رجال سند اول، از عیون طائفی هستند و سند دوم، صحیح یا حسن و در حکم صحیح است و سند سوم، صحیح است. در اسناد مرحوم شیخ صدوق به عمر بن یزید، قطعاً سند صحیح داریم.

 


[1] . وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج8، ص301، أبواب أبواب صلاة الجماعة، باب5، ح9، ط الإسلامية.
[2] . وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج8، ص301، أبواب أبواب صلاة الجماعة، باب5، ح10، ط الإسلامية.
[3] . وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج8، ص302، أبواب أبواب صلاة الجماعة، باب6، ح1، ط الإسلامية.