1403/09/07
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه شعائر / بررسی مصادیق شعائر / تقیّه / اقسام اربعه تقیه / تقیه مداراتی / بررسی روایات
کلام در فقه شعائر و بحث تقیه بود که گفتیم گاهی تقیه خوفیه و گاهی تقیه مداراتیه است.
بررسی کیفیت جریان تقیه مداراتیه در واجبات و مستحبات
حرف اول: در مورد تقیه مداراتیه چند سؤال مطرح شد و یکی از آنها، این بود که آیا تقیه مداراتیه، همانطور که در مستحبات آنها (سنیها) مثل حضور در تشییع جنازه یا اجتماعات و امثالهم جاریست، در واجبات آنها هم جاری هست یا نیست؟ و اگر در واجبات جاری باشد، تکلیف مسئولیت شرعی من (شیعه) چه میشود؟
کلام آیت الله خویی
نعم لا بأس بذلك في خصوص الصلاة فان له ان يحضر مساجدهم ويصلي معهم للمداراة والمجاملة من دون أن يترتب ضرر على تركه بالنسبة إلى نفسه أو بالاضافة إلى الغير وذلك لاطلاقات الاخبار الآمرة بذلك لان ما دل على أن الصلاة معهم في الصف الاول كالصلاة خلف رسول الله صلى الله عليه وآله غير مقيد بصورة ترتب الضرر على تركها.[1]
در این زمینه مرحوم آیت الله خویی در التنقیح میفرمایند تقیه مداراتیه در واجبات، فقط در صلات جاریست و در غیر صلات جایز نیست.
حرف دوم: اگر تقیه مداراتیه، فقط در صلات جایز باشد، مجزی از واقع هست یا نیست؟ پس بحث در این است که اگر برای جلب محبت عامه (سنیها) تقیه مداراتیه کنیم و مثلاً در جماعاتشان شرکت کرده و نماز را با آنها بخوانیم، آیا خوف در کار نیست و آیا مجزی از نمازی که وظیفه من بوده، میشود یا خیر؟
مرحوم آیت الله خویی میفرمایند تقیه مداراتیه در روزه واجب جایز نیست. مثلاً با یک سنی هم مسیر هستیم و غروب شده، ولی هنوز مغرب نشده و هوا روشن است و آنها افطار کرده و روزه خود را باز میکنند، آیا میتوانیم روزه واجبمان را از باب تقیه مداراتیه برای علاقه به مکتب من _و نه از باب تقیه خوفیه_ باز کنیم؟ خیر.
ادله
روایات این باب از مرحوم شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه که میفرمایند باب استحباب حضور الجماعة خلف من لا يقتدى به للتقيّة، والقيام في الصفّ الأوّل معه، استحباب حضور جماعت (به خاطر تقیه) پشت سر کسانی که اقتدا به آنها جایز نیست، چون نمازشان واقعاً باطل است. در عبارت فوق، کلمه قیام، عطف به حضور است، یعنی انسان با سنیها در صف اول قیام به نماز کند.
[١٠٧١٧] ١ ـ محمّد بن علي بن الحسين بإسناده عن حمّاد بن عثمان، عن أبي عبدالله (عليه السلام)، أنّه قال: من صلّى معهم في الصفّ الأوّل كان كمن صلّى خلف رسول الله (صلى الله عليه وآله) في الصفّ الأوّل.[2]
بررسی سند
این روایت 2 طریق دارد:
طریق اول: مرحوم شیخ صدوق به حماد بن عثمان؛
1- علی بن حسین بابویه قمی (پدر مرحوم شیخ صدوق)
2- سعد بن عبدالله اشعری و حمیری
3- یعقوب بن یزید
4- مرحوم محمد بن ابی عمیر از حماد بن عثمان از امام صادق (علیه السلام)
پس سند این روایت، صحیحه است. همچنین، بعضی از بزرگان هم، مثل مرحوم استرآبادی، مرحوم علامه حلی، مرحوم آیت الله خویی، مرحوم قهپایی، مرحوم مجلسی و محدث نوری تصریح به صحت سند این روایت کردهاند.
طریق دوم: مرحوم شیخ صدوق در کتاب مجالس (اصطلاحاً امالی)، محمد بن علی بن الحسین عن الحسین بن ابراهیم (ثقه) عن علی بن ابراهیم (مرحوم صاحب تفسیر و ثقه) عن ابیه (پدر علی بن ابراهیم) (ابراهیم بن هاشم (ثقه)) عن محمد بن ابی عمیر (ثقه) عن عبدالله بن بکیر عن الامام صادق (علیه السلام).
سند دوم این روایت هم، میشود موثقه، چون ابن بکیر، غیر امامی، اما ثقه است. پس طبق یک سند، صحیحه و طبق سند دوم، موثقه و روایت، معتبر است.
بررسی دلالی
اگر کسی در مقام خوف باشد، نباید از نمازش نگران باشد، چون نماز پشت سر آنها مثل نماز پشت سر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است. از این روایت، اِجزاء فهمیده میشود و ظاهر اجزاء را دارد، چون آیا اگر کسی پشت سر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز بخواند، مجزی هست یا نیست؟ البته از نظر اصل کسب ثواب، ممکن است در مقام بیان باشد اما از حیث اجزاء در مقام بیان نباشد و اگر بگوییم اطلاق دارد، نگفته خوفاً یا مداراتاً، در حالیکه هر دو تقیه، در لسان و اصحاب ائمه (علیهم السلام) محل کلام بوده و اگر از این حیث بگوییم اطلاق دارد، چطور است؟ برای ما ابهام دارد که آیا این روایت، تقیه مداراتیه را هم میگوید یا خیر؟ روایت معمولاً ظهور در تقیه خوفیه دارد. لذا ثابت نیست که این روایت بتواند تقیه مداراتیه محل کلام را افاده کند.
[١٠٧١٨] ٢ ـ قال: وقال الصادق (عليه السلام): إذا صلّيت معهم غفر لك بعدد من خالفك.[3]
بررسی سندی
سند این روایت، مرسله بوده و دائر مدار این است که آیا مرسلات مرحوم شیخ صدوق را معتبر بدانیم یا خیر؟ بعضیها مطلقاً میگویند معتبر است و بعضیها میگویند معتبر نیست و بعضیها میگویند بستگی دارد که بگوید قال یا رُوی. اگر بگوید قال، چون به معصوم (علیه السلام) اسناد میدهد، معتبر است، والا فلا. ما میگوییم شاید از این جهت، فرق زیادی بین قال و روی نباشد.
بررسی دلالی
وقتی با اینها نماز بخوانی، به عدد کسانی که مخالف تو هستند (سنیهایی که در نماز حاضر هستند) گناهانت آمرزیده میشود. درست است که گفته غفر لک، اما آیا واقعاً از این روایت، تقیه مداراتیه استفاده میشود؟ شبیه روایت قبلی است. برای ما سخت است که از این روایت هم، تقیه مداراتیه و مجزی از واقع را استفاده کنیم.
[١٠٧١٩] ٣ ـ وبإسناده عن حفص بن البختري، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال: يحسب لك إذا دخلت معهم وإن كنت لا تقتدي بهم مثل ما يحسب لك إذا كنت مع من يقتدى به.[4]
بررسی سندی
باسناده (مرحوم شیخ صدوق) عن حفص بن البختری عن ابی عبدالله (علیه السلام)، محمد بن یعقوب عن محمد بن اسماعیل عن الفضل بن شاذان عن بن ابی عمیر عن حفص بن البختری مثله و رواه الشیخ باسناده عن محمد بن اسماعیل، یعنی محمدین ثلاث اول (شیخ کلینی، مرحوم شیخ صدوق، مرحوم شیخ طوسی) این روایت را نقل کردهاند.
طبق مبنای استاد ما (آیت الله اشرفی (حفظه الله)) اگر دو تا از محمدین ثلاث هم، روایتی را به معصوم (علیه السلام) اسناد بدهند، به صدورش از معصوم (علیه السلام) مطمئن میشویم، که در اینجا 3 روایت داریم، که از نظر سندی هم، صحیحه هستند.
طریق مرحوم شیخ صدوق از حفص بن البختری؛
1- محمد بن علی بن بابویه از علی بن حسین بن بابویه قمی و محمد بن الحسن، از پدر و استادش (مرحوم ابن ولید) و محمد بن حسن
2- از سعد بن عبدالله و عبدالله بن جعفر حمیری (ثقات امامی)
3- از یعقوب بن یزید
4- از محمد بن ابی عمیر
5- از حفص بن البختری کوفی
سند این روایت، کاملاً معتبر است و بعضیها مثل مرحوم آیت الله خویی در معجم رجال الحدیث[5] ، مرحوم علامه در خلاصه الاقوال[6] ، مرحوم صاحب جامع الرواة[7] ، مرحوم قهپایی در مجمع الرجال، مرحوم محمدتقی مجلسی در روضه المتقین (شرح من لا یحضر) و دیگران میگویند سند این روایت، صحیحه است. محدث نوری میفرمایند سند در اعلا درجه صحت است.
پس سند مرحوم شیخ صدوق مشکلی ندارد. سند شیخ کلینی هم همینطور است. شیخ کلینی از محمد بن اسماعیل از فضل بن شاذان از ابن ابی عمیر از حفص بن البختری، لذا سند کاملاً صحیحه است.
در این عبارت، ظاهر کلمه یحسب لک، از نظر اجر بوده و به اجر برمیگردد، نه اینکه حساب میشود برای تو، همانطور که با امام جماعت خود نماز میخواندی و نمازت صحیح بود، حالا اگر با او هم نماز بخوانی، صحیح است. اگر با کسی نماز بخوانی که یقتدی به، چگونه اجر میبری؟ اگر به آنها بپیوندید، حتی اگر از آنها تقلید نکنید، یعنی نماز نمیخواند بلکه ادای نماز خواندن را درمیآورد؛ ربطی به محل کلام ندارد، چون محل کلام این است که با اینها نماز خوانده شود. آیا این نماز، مجزی هست یا نیست؟ به نظر میرسد این روایت دخلی به بحث ما ندارد. در این عبارت، کلمه ان کنت، طرف دیگری دارد، که اقتدا هم بکنی و ممکن است اینگونه هم برداشت کنیم که حتی اگر اقتدا هم نکنی، به تو ثواب میدهند، تا چه برسد به اینکه اقتدا کنی یا ان کنت یعنی این فرض، که اقتدا نکنی، یعنی اگرچه اقتدا هم نکردی، در عین حال به تو ثواب داده میشود، لذا این روایت هم برای ما اجمال دارد.
[١٠٧٢٠] ٤ ـ وعن علي بن ابراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن حمّاد، عن الحلبي، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال: من صلّى معهم في الصفّ الأول كان كمن صلّى خلف رسول الله (صلى الله عليه وآله).
[١٠٧٢١] ٥ ـ وعن علي، عن أبيه، وعن محمّد، عن الفضل، عن حمّاد بن عيسى، عن حريز، عن زرارة قال: كنت جالساً عند أبي جعفر (عليه السلام) ذات يوم إذ جاءه رجل فدخل عليه فقال له: جعلت فداك، إنّي رجل جار مسجد لقومي، فاذا أنا لم أُصلّ معهم وقعوا فيّ وقالوا: هو كذا وكذا، فقال: أمّا لئن قلت ذلك لقد قال أمير المؤمنين (عليه السلام): من سمع النداء فلم يجبه من غير علّة فلا صلاة له، فخرج الرجل فقال له: لا تدع الصلاة معهم وخلف كلّ إمام، فلمّا خرج قلت له: جعلت فداك، كبر عليّ قولك لهذا الرجل حين استفتاك، فان لم يكونوا مؤمنين؟ قال: فضحك (عليه السلام) ثمّ قال: ما أراك بعدُ إلا هيهنا، يا زرارة، فأيُّ علّة تريد أعظم من أنّه لا يأتمّ به، ثمّ قال: يا زرارة، أما تراني قلت: صلّوا في مساجدكم وصلّوا مع أئمّتكم.[8]
عن علی بن ابراهیم عن ابیه و عن محمد عن الفضل (طریق دوم) یعنی؛
1- علی بن ابراهیم عن ابیه
2- عن محمد بن اسماعیل عن الفضل عن حماد بن عیسی عن حریز عن زراره، علی الظاهر سند این روایت، 5 سند دارد، که صحیحه است؛
سند اول: محمد بن یعقوب از محمد بن اسماعیل بندقی نیسابوری (امامی ثقه) عن الفضل بن شاذان عن حماد بن عیسی عن حریز بن عبدالله سجستانی (سیستانی) عن زراره کذا.
سند دوم: محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم عن ابیه (پدر علی بن ابراهیم) عن حماد بن عثمان عن حریز عن زراره.
سند سوم: محمد بن الحسن (مرحوم شیخ طوسی) باسناده عن محمد بن یعقوب (سند مرحوم شیخ طوسی به محمد بن یعقوب، صحیحه و ثقه است) عن محمد بن اسماعیل عن الفضل بن شاذان عن حماد بن عثمان عن حریز عن زراره.
سند چهارم: محمد بن الحسن باسناده عن محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم عن ابیه (ابراهیم بن هاشم) عن حماد بن عثمان عن حریز عن زراره.
سند پنجم: محمد بن الحسن باسناده عن محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم عن ابیه عن ابن ابی عمیر عن حماد بن عثمان عن الحلبی عن امام صادق (علیه السلام).