1403/07/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه شعائر / بررسی مصادیق شعائر / تقیّه / اقسام اربعه تقیه / تقیه مداراتی
کلام در بحث شعائر است و در این زمینه به بحث تقیه رسیدیم، لا دین لمن لاتقیه له؛[1] التقیه دینی و دین آبائی.[2] تا این حد تقیه یکی از شعائر اهل بیت (علیهم السلام) ی بیان شده. در میان مباحث مفصلی که راجع به تقیه بیان شد، به بحث اقسام تقیه رسیدیم. تقیه در تقسیمات آقایان، عمدتاً به 4 قسم تقسیم میشود:
1- تقیه خوفی
2- تقیه مداراتی
3- تقیه اکراهی
4- تقیه کتمانی
تقیه خوفیه این است که خوف و ترس بر جان و مال و عرض و ناموس نسبت به خود یا نسبت به کسی که جان و مال و ناموس او محترم است، دارد.
تقیه مداراتیه این است که از مخالف (چه مخالف اصطلاحی (سنی) و چه غیر سنی) جلب مودت شود. چون تقیه خوفیه فقط تقیه از سنّی نیست، بلکه تقیه از کافر هم هست. اما تقیه مداراتیه این است که میخواهد با او مدارا و همراهی کند تا محبت او جلب شود و از او ترس ندارد و نگران جان و مال و عرض و آبروی خودش یا مؤمن دیگری نیست اما میخواهد او را به طرف مکتب امامیه و شیعه اثنی عشریه دعوت و جلب مودت کند.
سوال: آیا تقیه مداراتیه در عرض و قسیم تقیه خوفیه است یا خیر؟ مرحوم شیخ انصاری تقیه مداراتیه را از اقسام تقیه خوفیه میدانند، اما بعضی مثل مرحوم امام میفرمایند تقیه مداراتیه قسیم تقیه خوفیه است.
کلام مرحوم آیت الله خویی
ایشان هم تقیه مداراتیه را قسیم تقیه خوفیه میدانند و میفرمایند در تقیه مداراتیه، خوف ضرر شرط نیست. ایشان میفرمایند فجواز الحضور عندهم أو الصلاة معهم وعيادة مرضاهم وغير ذلك من الاُمور الواردة في الروايات غير مقيد بصورة ترتب الضرر على تركها وإنما ذلك من باب المجاملة والمداراة معهم،[3] به خانههایشان رفت و آمد کنید و در مراسمهای آنها مثل عروسی شرکت کنید. در روایات اهل بیت (علیهم السلام) ما را بر رعایت این خصوصیات تأکید کردهاند و در روایات نیامده فقط وقتی میترسید و ضرری متوجه شما شود، تقیه کنید؛ بلکه در روایات گفتهاند از باب جلب محبت و مودتشان به شما و از باب اینکه به شما تمایل قلبی پیدا کنند. پس تقیه مداراتیه، از اقسام تقیه خوفیه نیست.
شاهد مطلب و از جمله مواردی که به این تقیه توجه داده، صحیحه هشام کندی است.
[٢١٤٠٣] ٢ ـ وعنه، عن أحمد بن محمد، عن علي بن الحكم، عن هشام الكندي قال: سمعت أبا عبدالله عليهالسلام يقول: اياكم أن تعملوا عملا نعير به ، فإن ولد السوء يعير والده بعمله ، كونوا لمن انقطعتم إليه زينا، ولا تكونوا عليه شينا، صلوا في عشائرهم، وعودوا مرضاهم، واشهدوا جنائزهم، ولا يسبقونكم إلى شيء من الخير فأنتم أولى به منهم، والله ما عبدالله بشيء أحب اليه من الخبء، قلت: وما الخب ء؟ قال التقية.[4]
بپرهیزید از اینکه شما (شیعیان و ارادتمندان ما) کاری کنید که سبب عیب بر ما شده و بر ما عیب گرفته شود. چون پسر بد به خاطر عمل بدش باعث میشود پدرش سرزنش گردد. ائمه (علیهم السلام) هم پدران ما هستند. ما اهل بیت (علیهم السلام) پدر شما هستیم، پس کاری نکنید که ما به خاطر شما سرزنش شویم و آنها بگویند پیروان جعفر بن محمد الصادق (سلام الله علیهما) اینگونه عمل میکنند. بلکه برای کسانی که به آنها (اهل بیت (علیهم السلام)) متصل هستید، زینت باشید. و برای آنها شین و عیب و ننگ و عار نباشید.
ائمه (علیهم السلام) میفرمایند صلوا في عشائرهم، در جمعیتها و عشیرههایشان نماز بخوانید. از مریضهای آنها عیادت کنید. در تشییع جنازههایشان شاهد حاضر باشید. اگر خیری بود، آنها به شما سبقت نگیرند، بلکه شما به آن خیر سابق باشید. مثلاً قرار است در یک روستا، حیاطی برای مسجد ساخته شود و باید سنگ، سیمان و بنا بیاورند، شما شیعیان سعی کنید برای عمران و آبادی روستا، کشیدن جاده و امثالهم پیشقدم باشید. به همین شکل تقیه مداراتی انجام بدهید.
لدلالتها على ان حكمة المداراة (در نماز یا غیر نماز) معهم في الصلاة أو غيرها انما هي ملاحظة المصلحة النوعية واتحاد كلمة المسلمين من دون أن يترتب ضرر على تركها فان ظاهرها معروفية أصحابه (ع) بالتشيع في ذلك الوقت ولم يكن أمره بالمجاملة لاجل عدم انتشار تشيعهم من الناس وإنما كان مستندا إلى تأديبهم بالاخلاق الحسنة ليمتازوا بها عن غيرهم ويعرفوا الشيعة بالاوصاف الجميلة وعدم التعصب والعناد واللجاج.[5] این، ملاحظه یک مصلحت عمومی و اتحاد کلمه مسلمین است. ولی اگر این تقیه را ترک کنیم، ضرری بر مسلمانها وارد نمیشود، اما منفعت دارد، که اتحاد کلمه مسلمین است. اینجا مصلحت نوعیه دارد.
چرا تقیه مداراتیه اینقدر مهم است؟ چون ظاهرش، معروف بودن اصحاب ائمه (علیهم السلام) به تشیع و فی ذلک الوقت است. شیعیان جدا زندگی نمیکردند و با سنّیها مخلوط و محشور بودند و اینگونه میگویند که آنها بسیار مؤدب به اخلاق حسنه هستند و اینگونه از دیگران ممتاز میشوند و شیعه به اوصاف جمیله متصف میشود و به عناد و لجاج متصف نمیشود، پس چنین تقیهای داشته باشید.
ادله تقیه مداراتیه
اصل تقیه مداراتیه در شریعت است. آیا تقیه مداراتیه مستحب است یا واجب؟ از جمله مباحثی که در این زمینه بیان شده، در کتاب فقه الصادق چند دلیل برای تقیه مداراتیه آوردهاند.
دلایل قرآنی
دلیل اول آیاتی است که دعوت به اتحاد و نهی از تفرق میکند. سوره مبارکه آل عمران میفرماید ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ﴾.[6] شأن نزول این آیه این است که به 2 قبیله معروف اوس و خزرج اشاره دارد، که حدود 100 سال بین آنها دعوا بود. یک لحظه، نه شب نه روز، اسلحهشان روی زمین نبود (تعبیر کنایهای) یعنی این دو قبیله دست از جنگ برنمیداشتند. آنقدر میجنگیدند تا فرزندانشان هم به دنیا میآمدند و سنت پدر را ادامه میدادند. وقتی پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) مبعوث شدند، بین این دو قبیله صلح ایجاد کردند و عداوت از قلبشان رفت.
بعضی گفتهاند حبل الله یعنی دین الله و گاهی حبل الله در تعابیر به اهل بیت (علیهم السلام) تعبیر شده و گاهی مراد از حبل الله، قرآن تعبیر شده که در این رابطه میتوان به مجمع البیان مراجعه نمود.
اما در روایات ما (امامیه)، اهل بیت (علیهم السلام) فرمودهاند نحن حبل الله،[7] ما حبل الله هستیم. اتحاد حقیقی زمانی محقق میشود که همه به حبل الله، یعنی کتاب و سنت اهل بیت (علیهم السلام) و پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مراجعه کنند. یعنی آنها را به اهل بیت (علیهم السلام) توجه دهیم.