1402/03/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه شعائر / بررسی مصادیق شعائر / شعیره پنجم / تقیّه / اقسام تقیّه
یکی از مباحث مربوط به تقیه اقسام آن است؛ برخی مثل آیت الله سبحانی پنج قسم دانستند و سه قسم آن را بیان کردند.
تقیه واجبه
تقیه به جهت دفع خوف نفس، یا دفع آبرو ریزی، مثل فردی که با داعش مواجه شده و اگر اظهار تشیع کند ناموس وی در معرض خطر قرار میگیرد.
چون حفظ جان و ناموس واجب است.
تقیه مندوبه
مثلاً تاجری با راهزنان مواجه شده و اگر اظهار تشیع کند مالش را میدزدند در این فرض تقیه مستحب است، تقیه مندوبه در مال یسیر است.
تقیه حرام
اگر بر تقیه مفسده اعظمی بر آن مترتب است و به دین ضرر میخورد، مثل تسلط دشمنان و از دین برگشتن نسل آتی، شاهد آن هم وجود دارد.
بعنوان مثال اگر در امر امامت بپرسند نظر شما چیست و فرد عالمی بزرگ است نمیتواند تقیه کند و عده زیادی از راه برمیگردند، جان خود را بده ولی نسبت به صلاح مسلمین خلل ایجاد نشود.
وقتی به امیر المومنین گفتند به کتاب خدا و سنت شیخین عمل کنید حضرت فرمودند به کتاب خدا و سنت نبی و به رأی خود عمل میکنم، اگر حضرت به سنت عمل میکردند تأیید خلافت آن دو بود.
حضرت صدیقه طاهره اصلاً در جریان خلافت تقیه نکردند چون اصل دین در خطر بود و بیان انحراف ریشه را انجام دادند و بطلان غاصبین هم انجام دادند.
شبهات تقیه
التقیة من شعب النفاق
تقیه اظهار خلاف قلب است و این شعبهای از نفاق است، نفاق هم یعنی اظهار خلاف عقیده.
پاسخ
مفهوم تقیه در کتاب و تقیه اظهار کفر و ابطان ایمان است و یا تظاهر به باطل و اظهار حق است و مقابل با نفاق است، نفاق اظهار ایمان است و ابطان کفر است.
نفاق یعنی باطن خراب و ظاهر خوب.
هر اظهار مخالف با معتقدی نفاق نیست، بله کسی که نفاق را مطلق مخالفت ظاهر با باطن باشد، وجه لمطلب فوق، ولی در قرآن به این مورد نفاق نمیگویند.
شاهد مطلب فوق
﴿إِذَا جَاءَک الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّک لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یعْلَمُ إِنَّک لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکاذِبُونَ﴾[1]
وقتي منافقها پيش تو ميآيند، ميگويند: «گواهي ميدهيم كه تو واقعاً پيامبر خدايي». البته خدا ميداند كه تو قطعاً پيامبرش هستي و خدا گواهي ميدهد كه منافقها حتماً دروغگويند.
چرا تقیه از اصول دین است (لا دین لمن لاتقیة له) پس اعتقاد به تقیه از اصول دین است.
پاسخ
بیان استاد
تقیه همیشه واجب است و مواد دیگر تقیه نیست و تقیه مندوب نداریم، تقیه اصطلاحی یعنی حفظ مال و ناموس و آبرو، و لو تنزلنا عن ذلک، تقیهای که از اصول دین است، تقیه از موضوعات فقهی است، احکام خمسه را میپذیرد و چگونه از اصول دین باشد؟ فرعی فقهی است و لا دین استعاره است و غرض بیان اهمیت و جایگاه آن است (پاسخ آیت الله سبحانی). استاد پاسخ آیت الله سبحانی را قبول ندارند.
اهل بیت (علیهم السلام) قصد حفظ جان شیعه را داشتند و تعابیری به کار بردند که عار از تقیه نداشته باشند و حفظ دین هم همین است و بخاطر دفع فکر خطای شیعه اینطوری فرمودند. شبیه این مطلب نام گذاری فرزندان اهل بیت علیهم السلام به نام های خلفا است؛ چون اولاً این اسامی قبل از آنها نیز بوده است، بعلاوه اینکه شیعیان در زمان تقیه هستند عمداً نام فرزندان را چنین میگذاشتند که شیعیان از نام گذاری آنها عاری نداشته باشند و جواسیس فریب میخورند.