1400/08/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه شعائر / بررسی اصطلاح "شعائر" در آیات / بررسی وجوب تعظیم و حرمت هتک نسبت یه شعائر
بحث در مورد آیه ﴿ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ ﴾[1] است. از بعضی علماء تسنن نقل شده که دایره شعائر اعم است. یکی از علماء سنی یک عالم هندی است به نام صاحبجان که حنفی است و تصریح میکند که هر چه که از دیدنش به یاد خدای متعال بیفتیم، شعائر الهی است.
یکی دیگر از آنها، دهلوی عالم بزرگ سنی (در قرن 12) در کتاب الطاف القدس فی معرفة لطائف النفس میگوید از بزرگترین شعائر و نشانههای (شعائر را به معنای نشانهها گرفته است) خدای متعال عبارت است از قرآن، کعبه، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و نماز. هیچ کدام از این 4 مورد در لسان قرآن به عنوان شعار تلقی نشده است، بلکه صفا و مروه و بدن جزء شعائر الهی محسوب میشوند و غیر از این 3 مورد چیز دیگری به عنوان مصداق معیّن برای شعائر سراغ نداریم.
ایشان در کتاب حجت الله البالغه میگوید بزرگترین شعائر این 4 مورد است و در کتاب الطاف القدس فی معرفة لطائف النفس میگوید محبت به شعائرالله یعنی محبت به قرآن، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، کعبه و هر چه که به خدای متعال منتسب باشد یعنی اولیاء خدای متعال. چون آنها انتساب به خدای متعال پیدا کردهاند.
انتساب یعنی مثلاً وقتی یک عالِم را دوست داریم، کتابش را هم دوست داریم و میخواهیم آن را داشته باشیم. ما نمیخواهیم بگوییم سخن این علما حجت است، ولی نوع برداشت به گونهای است که عرف تعمیم را میفهمد و در بحث شعائرالله الغاء خصوصیت میکند.
مفهوم اولویت (موافق) یعنی مثلاً یک عالم کتابی دارد که ارزشمند و مورد احترام است، اگر این عالم یک قرآن داشته باشد که ذاتش هم احترام میخواهد، آیا مورد احترام نیست؟ در ما نحن فیه اگر صفا و مروه که از شعائر الهی هستند و باید تعظیم شوند، آیا زمین کربلا اینگونه نیست؟ در حالیکه در روایات فضیلتش از صفا و مروه هم بیشتر است.
شاید کسی بگوید گاهی مصادیقی را برای یک حکم شرعی معین میکنند که اشکالی هم ندارد. مثلاً صحرای عرفات محدودهای است برای یک حکم شرعی که وقوف در آنجا جزء ارکان مهم حج است و ما انکار نمیکنیم و نمیگوییم کسی در روز عرفه به جای رفتن به صحرای عرفات به مسجدالحرام برود. انصافاً اگر بُدن تعظیم میخواهد، آیا اینها تعظیم نمیخواهند؟ اگر قرار است صفا و مروه از شعائر الهی باشند، که ما را به یاد خدای متعال میاندازند و تعظیم آنها واجب است، انصافاً آیا به مفهوم اولویت نمیفهمیم که تعظیم کربلا هم واجب است؟ طبعاً بله. لذا به نظر میرسد در تعظیم، تردیدی نیست.
نکته بعدی این است که تعظیم شعائر وظیفه چه کسی است؟ هم وظیفه آحاد مردم است و هم وظیفه حکومت اسلامی. نه حکومت اسلامی میتواند این وظیفه را از دوش خود به دوش مردم بیندازد و نه آحاد مردم، چون واجب کفائی است. البته هر کسی به مقدار وسعش، چون وسع نظام حاکمیت و نظام تکتک مردم حدی دارد. از آیه و من یعظم شعائر الله استفاده وجوب کردیم و حداقلش استفاده رجحان است.
نکته بعدی این است که همانطور که تعظیم شعائر واجب است، تخریب شعائری هم که یقیناً مخالف شعائر دین هست، واجب است. مثل بتپرستی، تظاهر به روزهخواری و امثالهم. اگر بُدن از شعائر الهی است، آیا نماز عید فطر و اقامه آن از شعائر الهی نیست؟
نکته بعدی این است که شأن نزول آیه 2 از سوره مائده ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا ۚوَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ۚوَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[2] در مورد مردی است به نام حطم بن هند البکری. این شخص خدمت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) رسید و از حضرت پرسید دعوتتان به چیست؟ حضرت فرمودند ادعوا إلی شهادت الله و اقام الصلوه و ایتاء الزکوه، مرد گفت کمی به من فرصت دهید و امید است که من الان اسلام بیاورم و با کسی هم مشورت کنم، حضرت فرمودند یک نفر به جای شما میآید که با زبان شیطان حرف میزند و در تصمیمش خدعه است، یعنی اگر آن شخص میخواست ایمان بیاورد، حضرت اینگونه نمیفرمودند، یعنی این مرد دروغ گفت. در این آیه لاتحلوا از ماده احلال به معنی عدم عمل به مقتضاست یعنی رهاسازی و بی اعتنایی. مثلاً میگویند فلان چیز حلال است و تو در انجام عمل راحت باش، یعنی مرتکب شوی یا نشوی فرقی نمیکند. پس لاتحلوا یعنی رعایت نکردن و عدم توجه و عدم عمل به مقتضا و شامل موارد زیر است:
1- شعائر الهی
2- شهر حرام
3- هدی
4- قلائد
5- آمین البیت الحرام
هدی قربانی حج است و أضحیه قربانی غیر حج است و قلائد قربانی است که گردن او طوقدار است (برای معلوم شدن صاحب قربانی که کسی متعرض آن نشود). طبعاً وقتی میگوید قلائد یعنی قربانی خاص (قربانی که طوق دارد) یعنی ذکر خاص بعد از عام.
شعائر خدای متعال را باید محترم بدانیم و در غیر این صورت مرتکب حرام شدهایم. پس تعظیم شعائر واجب است و عدم تعظیم شعائر حرام است. پس معلوم میشود تعظیم شعائر امر بسیار مهمی است.