درس برهان شفا - استاد حشمت پور

95/06/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: در كشف معقولات چگونه از حس استفاده می شود؟/ فصل 5/ مقاله 3/ برهان شفا.

علی انا نزیدك تفصیلا فنقول[1] [2]

بحث در این بود كه برای كسب معقول چگونه از حواس استفاده می شود؟ مطلب به صورت مجمل به بیانی كه در تعلیم اول ارسطو آمده بود ذكر گردید الان مصنف می خواهد با تفصیل وارد بحث شود.

سوال: از حرفهایی كه در جلسه قبل زده شد بدست آمد كه براهین و استقراها كه معتبرند مبتنی بر بدیهیاتند و بدیهیات از طریق حس معلوم می شوند. بنابراین تمام علوم مبتنی بر محسوسات می شوند و محسوسات خطاپذیرند. پس مبنای علوم ما خطاپذیر می شود یعنی این علم مورد اطمینان نیست.

جواب: اگر توجه داشته باشید در مورد معقولات اینچنین بیان كردیم كه همه معقولات از طریق حس كسب نمی شوند بعضی از آنها از همان ابتدا تعقل می شوند مثلا مجردات را نمی توان از طریق حس كسب كرد بلكه از ابتدا از طریق عقل كسب می شوند. بله جواهر مادیه و موجودات مادی از طریق حس درك می شوند. كسانی كه ملكه ی اتصال به عقل فعال پیدا نكردند احتیاج به حس دارند اما آنها كه ملكه ی اتصال به عقل فعال پیدا كردند « و تعداد آنها زیاد نیست » احتیاج به حس ندارند. پس اینطور نیست كه همه ی علوم ما مبتنی بر حس باشد بله كثیری از علوم بر حس مبتنی است ولی این بیانی كه شد جواب از آن سوال را نمی دهد چون این اشكال در كثیری از علوم می آید و آنها را بی اعتبار می كند و ما نسبت به آن كثیر اطمینان خودمان را از دست می دهیم.

اما جوابی كه داده می شود این است: حس، اشتباه نمی كند. عقل ما كه می خواهد تصدیقی را بر پایه حس برای ما به وجود بیاورد اشتباه می كند. این قاشقی كه در داخل آب به صورت شكسته دیده می شود خارجاً شكسته نیست ولی ما شكسته می بینیم و این دیدن ما صحیح است ولی اگر من حكم كنم به اینكه این قاشق در خارج هم به صورت شكسته می باشد غلط است.

پس توجه می كنید كه حس، اشتباه نمی كند آنچه كه غلط می شود تصدیق یا تبیین ما می باشد. به عبارت دیگر می گوییم حس خطا می كند به این معنا كه عقلی كه دارد طبق حس حكم می كند خطا می كند نه اینكه حس خطا می كند.

اگر بگوییم قاشق، شكسته است آن چیزی كه ثابت می كند قاشق، شكسته نیست عقل می باشد. حس تشخیص نمی دهد. پس عقل، اشتباه حس را می گیرد. در جلد اول شرح مواقف آمده كه عقل ما داوری می كند و جلوی اشتباهات را می گیرد.

پس وقتی می خواهیم قیاسی تشكیل دهیم یا استقرائی تنظیم كنیم این مواد محسوسه در اختیار ما قرار می گیرد ولی تا عقل ما وارد كار نشود هیچ حكمی صادر نمی كند. این عقل ممكن است اشتباه كند و ممكن است اشتباه نكند پس ولو پای حس در میان است ولی باید ببینیم عقل چه كار می كند.

نتیجه بحث این شد كه در امور مجرد، اگر حقِ دخالت داشته باشیم چون حس را بكار نمی گیریم خطای حسی لطمه ای بر ما وارد نمی كند باید بررسی كرد كه آیا عقل ما خطا كرد یا نه؟ اما در امور حسیه كه حس را بكار می گیریم و با كمك حس می خواهیم معقولات را بدست بیاوریم و رسیدگی كنیم باید رعایت كامل كنیم. اگر احتمالِ عقلایی وجود دارد كه ما خطا كرده باشیم نمی توان به آنچه كه استنباط و استفاده كردیم اعتماد كنیم. اگر احتمال عقلایی نیست و یقین به عدم خطا داریم باید اعتماد كرد. پس اینكه كسی بگوید حس نمی تواند پایه ی علوم ما قرار بگیرد حرف صحیحی نیست چون می تواند پایه قرار بگیرد ولی احتیاج به ضمّ ضمیمه دارد.

 


[1] برهان شفا، ترجمه قوام صفری، ص312، ناشر: فکر روز.
[2] الشفاء، ابن سینا، ج9، ص220، س16، ط ذوی القربی.