1403/10/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله سوّم: مسئله ضدّ / جهت دوّم: عنوان مسأله ضدّ
دلیل بر تعمیم نهی:
صغریٰ: شرط صحّت عنوان مسأله، شمول عنوان مسأله نسبت به اقوال در مسأله است (عنوان مسأله، بالضرورة، باید شامل اقوال در مسأله بشود).
کبریٰ: شمول عنوان مسأله نسبت به اقوال در مسأله، متوقّف بر تعمیم کلمهی نهی است.
توضیح: در صورتی که امر به شیئ مقتضی نهی از ضدّ باشد، نهی طبق بعضی از اقوال، اصلی و طبق بعضی، تبعی و طبق بعضی، نفسی و طبق بعضی، غیری است. مثلاً اگر امر به شیئ مقتضی نهی از ضدّ به نحو عینیّت باشد، نهی از ضدّ نهی نفسی است و اگر امر به شیئ مقتضی نهی از ضدّ به نحو التزام لفظی باشد، نهی از ضدّ نهی اصلی است چون طبق التزام لفظی، نهی از ضدّ لازم بیّن بالمعنی الاخصّ برای محتوای امر است و لازم بیّن بالمعنی الاخصّ مثل خود محتوای امر، مقصود متکلّم از امر به شیئ است و اگر امر به شیئ مقتضی نهی از ضدّ خاصّ از طریق مسلک مقدّمیت یعنی مقدّمیت ترک ضدّ خاصّ برای مأمور به باشد، نهی از ضدّ نهی غیری تبعی است چون طبق مسلک مقدّمیت، نهی از ضدّ خاصّ لازم بیّن بالمعنی الاعمّ و یا لازم غیر بیّن برای امر به شیئ است و نهی در این دو نوع از لازم، تبعی است یعنی مقصود متکلّم از امر به شیئ بیان آن نیست.
نمودار:
ازل النّجاسة عین لا تترک الازالة نهی از ضدّ یعنی نهی از ترک، نهی نفسی است.
لا تترک الازالة لازمهی بیّن بالمعنی الاخصّ برای ازل النّجاسة نهی از ضدّ یعنی نهی از ترک، نهی اصلی است.
ترک صلوة مقدّمه برای ازاله نجاست از مسجد نهی از ضدّ یعنی نهی از صلوة، نهی غیری تبعی است.
نتیجه: شرط صحّت عنوان مسأله، متوقّف بر تعمیم کلمهی نهی است.
توجّه باشد که بین بیان محتوای عنوان مسأله و بیان حقّ در مسأله، بون بعید است و لذا اشکال حضرت امام به محقّق نائینی وارد نخواهد بود. قال الامام فی مناهجه فی مقام الردّ علی المحقّق النائینی ما هذا حاصله انّ فی الجمع بین کون المسألة عقلیّة و بین ذلک التعمیم (تعمیم الاقتضاء فی العنوان الی کونه علی نحو العینیّة او التضمّن .....) تهافتاً. مناهج الوصول ج۲ ص۷.
امر پنجم: کلمهی امر.
مراد از کلمهی امر در عنوان مسأله، اعمّ از نفسی و غیری، اصلی و تبعی است.
امر نفسی: امری که به ذی المقدّمه تعلّق میگیرد، امر نفسی است. مثل صلّ.
امر غیری: امری که به مقدّمه تعلّق میگیرد،امر غیری است. مثل امر به وضوء.
امر اصلی: واجب اصلی به واجبی گفته میشود که مقصود متکلّم از دلیل، افاده و بیان وجوب آن است اعمّ از اینکه وجوب، نفسی و یا غیری باشد. واجب اصلی نفسی مثل صلّ. مقصود متکلّم از این کلام، بیان وجوب صلوة است. وجوب صلوة، وجوب اصلی نفسی است. واجب اصلی غیری مثل توضّؤ للصّلوة. مقصود متکلّم از این کلام، بیان وجوب وضوء است. وجوب وضوء، وجوب اصلی غیری است.
امر تبعی: واجب تبعی به واجبی گفته میشود که مقصود متکلّم از دلیل، افاده و بیان وجوب آن نیست بلکه وجوب آن بالتّبع از دلیل فهمیده میشود اعمّ از اینکه وجوب، نفسی و یا غیری باشد. واجب تبعی نفسی مثل وجوب قصر صوم که از یجب قصر الصّلوة فهمیده میشود. وجوب قصر صوم، وجوب تبعی نفسی است. واجب تبعی غیری مثل وجوب وضوء که از صلّ فهمیده میشود. وجوب وضوء، وجوب تبعی غیری است.
نتیجه نهائی بحث در جهت دوّم: بعد از توضیح مفردات و اجزاء عنوان مسأله، نزاع در مسأله ضدّ در این است که آیا امر به شیئ (نفسی یا غیری، اصلی یا تبعی) مقتضی نهی از ضدّ (نهی نفسی یا غیری، اصلی یا تبعی) به مطلق اقتضاء (اقتضاء لفظی یا عقلی) است یا خیر؟