1403/09/27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله سوّم: مسئله ضدّ / جهت دوّم: عنوان مسأله ضدّ
توضیح: در مسأله ضدّ، دو بحث وجود دارد.
بحث اوّل: دربارهی ضدّ عامّ یعنی ترک. در این بحث، پنج نظریّه وجود دارد.
الف: عدم اقتضاء. یعنی امر به شیئ مقتضی نهی از ضدّ عامّ نیست. مثلاً ازل النجاسة عن المسجد مقتضی نهی از ترک ازاله نیست.
ب: اقتضاء به نحو عینیّت. یعنی امر به شیئ عین نهی از ضدّ عامّ است. مثلاً ازل النجاسة عن المسجد عین لا تترک الازالة عن المسجد است.
ج: اقتضاء به نحو تضمّن. یعنی نهی از ضدّ عامّ جزء معنای امر به شیئ است. مثلاً نهی از ترک ازاله، جزء معنای ازل النجاسة عن المسجد است.
د: اقتضاء به نحو التزام لفظی. یعنی امر به شیئ به دلالت التزامی لفظی دلالت بر نهی از ضدّ عامّ میکند. به بیان دیگر، نهی از ضدّ عامّ از لوازم بیّن بالمعنی الاخصّ برای امر به شیئ است به این معنا که با تصوّر معنای امر، نهی از ضدّ عامّ به تصوّر میآید. مثلاً با تصوّر وجوب ازاله، نهی از ترک ازاله به تصوّر میآید. در اینجا گفته میشود که ازل النجاسة عن المسجد به دلالت التزامی لفظی دلالت بر نهی از ترک ازاله میکند.
ه : اقتضاء به نحو التزام عقلی. یعنی درک ملازمه بین وجوب شیئ و نهی از ضدّ عامّ متوقّف بر تصوّر این دو طرف است. به مجرّد تصوّر و یا به ضمیمهی دلیل. مثلاً با تصوّر وجوب ازاله و نهی از ترک ازاله، قطع به ملازمه بین این دو پیدا میشود و این قطع به ملازمه یا نیازمند به دلیل نیست بلکه به مجرّد تصوّر این دو، قطع به ملازمه پیدا میشود که به آن لزوم بیّن بالمعنی الاعمّ گویند و یا علاوه بر تصوّر این دو طرف نیاز به دلیل نیز میباشد که به آن لزوم غیر بیّن گویند.
آدرس جلسه بعد:
نهایة الافکار ج۱ ص۳۷۷: امّا عدم کونه بنحو العینیّة فواضح ..... و امّا عدم کونه.