درس خارج اصول استاد قادر حیدری فسائی

1403/09/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله سوّم: مسئله ضدّ / جهت اوّل/ بحث اوّل: درباره نوع مسئله ضدّ

مسأله سوّم: مسأله ضدّ.

جهت اوّل: درباره‌ی مسأله ضدّ از حیث نوع مسأله و صنف مسأله دو بحث وجود دارد.

بحث اوّل: درباره‌ی نوع مسأله ضدّ، چهار نظریّه وجود است.

نظریّه اوّل: مسأله ضدّ، مسأله اصولیّه است.

دلیل:

صغریٰ: ملاک اصولیّت مسأله، وقوع مسأله در طریق استنباط حکم شرعی فرعی کلّی و لَوْ به اعتبار احد طرفین مسأله است (مسأله‌ای که حدّ اقلّ یک طرف آن در طریق استنباط حکم شرعی فرعی کلّی قرار بگیرد، مسأله اصولیّه است. مثل مسأله ظهور و یا عدم ظهور صیغه امر در وجوب. طرف ظهور در این مسأله در طریق استنباط قرار می‌گیرد و لذا این مسأله، اصولیّه است).

کبریٰ: وقوع مسأله در طریق استنباط حکم شرعی فرعی کلّی و لَوْ به اعتبار احد طرفین مسأله، در مسأله ضدّ ثابت است (در مسأله ضدّ بحث در این است که آیا بین وجوب شرعی شیئ و حرمت شرعی ضدّ آن شیئ، ملازمه‌ است یا خیر؟ طرف ملازمه در این مسأله، در طریق استنباط حرمت شرعی ضدّ قرار می‌گیرد و حرمت شرعی ضدّ، حکم شرعی فرعی کلّی است. به این صورت: ضدّ المأمور به حرامٌ للملازمة بین وجوب الشیئ و حرمة ضدّه).

نتیجه: ملاک اصولیّت مسأله، در مسأله ضدّ ثابت است.

نظریّه دوّم: مسأله ضدّ، مسأله فقهیّه است.

دلیل:

صغریٰ: ملاک فقهیّت مسأله، بحث از احکام عارضه به فعل مکلّفین است (در علم فقه، از احکام تکلیفیّه و وضعیّه عارضه بر افعال مکلّفین بحث می‌شود مثل بحث از وجوب و صحّة صلوة).

کبریٰ: بحث از احکام عارضه به فعل مکلّف، در مسأله ضدّ ثابت است (ضدّ، فعلی از افعال مکلّف است که در این مسأله از حرمت آن بحث می‌شود).

نتیجه: ملاک فقهیّت مسأله، در مسأله ضدّ ثابت است.