1403/08/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله دوّم: مسأله مقدّمه واجب
اشکال بر ثمرهی اوّل از طرف مرحوم شیخ و محقّق صدر:
صغریٰ: نقیض ترک صلوة به قید ایصال، ترک ترک صلوة به قید ایصال است (بالضرورة).
کبریٰ: ترک ترک صلوة به قید ایصال، کلّی است.
توضیح: طبق نظر مشهور، ترک صلوة به خاطر مقدّمه بودن برای ازاله، واجب است. پس نقیض ترک صلوة که ترک ترک صلوة باشد، حرام است. نسبت این نقیض به صلوة، نسبت مفهوم کلّی به مصداق است چون این نقیض منطبق بر صلوة و قابل حمل بر صلوة به نحو حمل شایع صناعی است. و لذا گفته میشود: الصلوة ترک ترک الصلوة. و طبق نظر صاحب فصول، ترک صلوة به قید ایصال به خاطر مقدّمه بودن برای ازاله، واجب است. پس نقیض ترک صلوة به قید ایصال که ترک ترک صلوة به قید ایصال باشد، حرام است. نسبت این نقیض به صلوة نیز نسبت مفهوم کلّی به مصداق است چون این نقیض نیز منطبق بر صلوة و قابل حمل بر صلوة به نحو حمل شایع صناعی است. و لذا گفته میشود: الصّلوة ترک ترک الصّلوة بقید الایصال. اشتراک این دو نظر در این است که صلوة طبق هر دو نظر، نقیض نیست بلکه مصداق نقیض است لانّ نقیض کلّ شیئ رفعه. و افتراق این دو نظر در این است که برای نقیض طبق نظر مشهور، یک مصداق وجود دارد که صلوة باشد ولی برای نقیض طبق نظر صاحب فصول، دو مصداق وجود دارد که صلوة و ترک صلوة بدون ازاله باشد.
نتیجه: نقیض ترک صلوة به قید ایصال، کلّی است و حرمت از کلّی به مصادیقش سرایت میکند. پس حرمت از نقیض به صلوة سرایت میکند و موجب فساد و بطلان صلوة میشود. بنابراین، طبق هر دو نظر (نظر مشهور و صاحب فصول) حرمت از نقیض به صلوة سرایت میکند و موجب فساد و بطلان صلوة میشود. بنابراین، این ثمره قابل قبول نخواهد بود. (بحوث فی علم الاصول ج۲ ص۲۶۲).