درس خارج اصول استاد قادر حیدری فسائی

1403/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله دوّم: مسأله مقدّمه واجب

نظریّه دوّم: نظریّه مرحوم شیخ. درباره‌ی نظریّه مرحوم شیخ در باب مقدّمه واجب، سه احتمال وجود دارد (علّت وجود احتمالات، اضطراب عبارات مرحوم شیخ در بیان مراد است).

احتمال اوّل از طرف مشهور: نظر مرحوم شیخ این است که ذات مقدّمه به ضمیمه‌ی قصد توصّل به ذی المقدّمه، معروض وجوب غیری مقدّمی است به نحوی که قصد توصّل، شرط وجود مقدّمه است نه شرط وجوب مقدّمه.

تفاوت نظر مرحوم شیخ طبق این احتمال و نظر صاحب معالم در این است که قصد توصّل به ذی المقدّمه طبق نظر اوّل، قید وجوب (حکم) و طبق نظر دوّم، قید واجب (مقدّمه) است. به بیان دیگر، وجوب طبق نظر اوّل، مقیّد و واجب، مطلق و وجوب طبق نظر دوّم، مطلق و واجب، مقیّد است و به بیان سوّم، قید توصّل به ذی المقدّمه طبق نظر اوّل (نظر صاحب معالم)، دخیل در وجوب مقدّمه و طبق نظر دوّم (نظر مرحوم شیخ)، دخیل در مقدّمیت مقدّمه است.

اشکال اوّل از طرف محقّق خراسانی:

صغریٰ: تخصیص وجوب غیری مقدّمی به ذات مقدّمه به ضمیمه‌ی قصد توصّل به ذی المقدّمه، تخصیص بدون مخصّص است (ملاک حکم عقل به ملازمه بین وجوب شرعی ذی المقدّمه و وجوب شرعی مقدّمه، توقّف ذی المقدّمه بر مقدّمه است و توقّف ذی المقدّمه بر مقدّمه، در مطلق مقدّمه وجود دارد اعمّ از اینکه به قصد توصّل به ذی المقدّمه باشد یا نباشد. پس ملاک حکم عقل به ملازمه بین وجوب شرعی ذی المقدّمه و وجوب شرعی مقدّمه، در مطلق مقدّمه وجود دارد. بنابراین، تخصیص وجوب غیری مقدّمی به حصّه‌ی خاصّی از مقدّمه، تخصیص بدون مخصّص است).

کبریٰ: تخصیص بدون مخصّص، باطل است (بالضرورة).

نتیجه: تخصیص وجوب غیری مقدّمی به ذات مقدّمه به ضمیمه‌ی قصد توصّل به ذی المقدّمه، باطل است.

اشکال دوّم از طرف محقّق خراسانی:

صغریٰ: اگر قصد توصّل به ذی المقدّمه دخیل در مقدّمیت مقدّمه باشد، لازمه‌اش این است که انجام مقدّمه غیر عبادی بدون قصد توصّل به ذی المقدّمه مجزی نباشد (اگر قصد توصّل به ذی المقدّمه دخیل در مقدّمیت مقدّمه باشد، در صورت انجام ذات مقدّمه بدون قصد توصّل باید امر غیری مقدّمی ساقط نشود و انجام ذات مقدّمه مجزی نباشد. چون واجب غیری، مأتیّ به نیست و مأتیّ به،‌ واجب غیری نیست).

کبریٰ: و اللّازم باطل (انجام ذات مقدّمه بدون قصد توصّل به ذی المقدّمه، به اعتراف مرحوم شیخ مجزی است. مطارح الانظار طبع قدیم ص۷۲)

نتیجه: فالملزوم مثله. فافهم.