درس خارج اصول استاد قادر حیدری فسائی

1403/07/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله دوّم: مسأله مقدّمه واجب

اشکال اوّل بر جواب چهارم از طرف محقّق خراسانی:

صغریٰ: اگر عنوان حَسن و راجح و قصد آن عنوان، منشأ برای عبادیّت طهارات ثلاث باشد، لازمه‌اش این است که اگر مکلّف عنوان حَسن و راجح را به واسطه‌ی قصد الامر غیر غائی قصد کند، طهارات صحیح باشد.

توضیح: در جواب چهارم آمده که اگر مکلّف طهارات را به قصد امر غیری مقدّمی انجام دهد، آن عنوان حَسن و راجحی که در واقع برای طهارات است، قصد کرده است. قصد امر غیری مقدّمی دو صورت دارد.

الف: گاهی قصد امر، به نحو غایت و داعی و باعث است. مثل اینکه مکلّف بگوید انّی أتیت بالوضوء لوجوبه الغیری المقدّمی الشرعی.

ب: گاهی قصد امر، به نحو غایت و داعی و باعث نیست بلکه به نحو دیگری است مثلاً به نحو توصیف. آنگاه غایت و باعث انجام طهارات، یک شیئ دیگر غیر قربی باشد. مثل اینکه مکلّف بگوید انّی أتیت بالوضوء الواجب الغیریّ المقدّمی الشرعیّ للتبرید (به واسطه‌ی الواجب که صفت وضوء است، قصد امر شده است و این قصد امر، غایت و داعی و باعث نیست بلکه داعی، تبرید است که یک داعی غیر قربی است).

با حفظ این نکته، طهارات ثلاث در هر دو صورت طبق جواب چهارم باید صحیح باشد چون در هر دو صورت، با قصد امر غیری مقدّمی، آن عنوان حَسن و راجح قصد شده است.

کبریٰ: و اللّازم باطل (انجام طهارات در صورت اوّل صحیح است و در صورت دوّم بالضرورة باطل است).

نتیجه: فالملزوم مثله.

قال المحقّق الحکیم انّ قصد العنوان لا یتوقّف علی قصد الامر بنحوٍ یوجب عبادیة الفعل بل یمکن ان یکون بواسطة قصد الامر وصفا و ان کان الباعث له علی فعله غیر الامر الشرعی فلا یکون عبادة (حقائق الاصول ج۱ ص۲۶۶).