درس خارج اصول استاد قادر حیدری فسائی

1403/07/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله دوّم: مسأله مقدّمه واجب

اشکال اوّل بر جواب اوّل از طرف مرحوم شیخ:

این جواب بر فرض که در وضوء و غسل صحیح باشد، در تیمّم صحیح نیست چون دلیلی بر استحباب نفسی تیمّم وجود ندارد. قال الشیخ فی مطارحه و تبعه المحقّق النائینی و البروجردی و الحکیم انّ التیمّم علی ما هو المشهور ممّا لم یقم دلیل علی کونه مطلوبا نفسیّا فالاشکال فیه باق. (مطارح الانظار طبع قدیم ص۷۱).

جواب از اشکال از طرف محقّق خوئی:

صغریٰ: تیمّم، طهور است (طائفه‌ای از نصوص دلالت می‌کنند بر اینکه تیمّم، طهور است مثل التّراب احد الطّهورین).

کبریٰ: طهور، استحباب نفسی دارد (طائفه دیگری از نصوص دلالت می‌کنند بر اینکه طهور به نحو مطلق یعنی بدون تقیید به طهور مائی، استحباب نفسی دارد).

نتیجه: تیمّم، استحباب نفسی دارد. یعنی تیمّم نیز مثل وضوء و غسل استحباب نفسی دارد.

اشکال دوّم بر جواب اوّل از طرف محقّق نائینی:

صغریٰ: شرط منشأ بودن امر نفسی استحبابی برای عبادیّت طهارات ثلاث، بقاء امر نفسی استحبابی بعد از تعلّق امر غیری مقدّمی به طهارات ثلاث است (چون متعلّق امر غیری مقدّمی، طهارت عبادی است نه ذات طهارت. و فرض این است که منشأ عبادیّت، امر نفسی استحبابی است. پس بعد از تعلّق امر غیری مقدّمی، باید منشأ عبادیّت طهارات باقی باشد تا عبادیّت طهارات باقی بماند).

کبریٰ: بقاء امر نفسی استحبابی بعد از تعلّق امر غیری مقدّمی به طهارات ثلاث، منتفی است (چون بین استحباب و وجوب، تضادّ وجود دارد).

نتیجه: شرط منشأ بودن امر نفسی استحبابی برای عبادیّت طهارات ثلاث، منتفی است و با انتفاء شرط، منشأ بودن امر نفسی استحبابی نیز منتفی خواهد بود. انّ الامر النفسی الاستحبابی ینعدم بعروض الوجوب (اجود التقریرات ج۱ ص۱۷۵).

جواب از اشکال از طرف محقّق اصفهانی:

صغریٰ: مقوّم عبادیّت طهارات ثلاث، طلب و رجحان است (فرض این است که منشأ عبادیّت طهارات ثلاث، امر نفسی استحبابی است. امر نفسی استحبابی طبق یک نظر، مرکّب از طلب و جواز ترک است که از بین این دو جزء، طلب منشأ عبادیّت طهارات ثلاث است و امر نفسی استحبابی طبق نظری دیگر، رجحان و واجد نبودن مرتبه‌ی شدّت است یعنی رجحان ضعیف. که از بین این دو جزء نیز رجحان منشأ عبادیّت طهارات ثلاث است).

کبریٰ: طلب و رجحان، بعد از تعلّق امر غیری مقدّمی به طهارات ثلاث باقی است.

توضیح: از طرفی بعد از عروض امر غیری مقدّمی به طهارات ثلاث، جواز ترک یا مرتبه‌ی ضعیفه زائل می‌شود ولی اصل طلب و رجحان باقی است چون عروض مرتبه‌ی شدیده منافی با جواز ترک و مرتبه‌ی ضعیفه است نه با اصل طلب و رجحان. از طرفی دیگر طلب و رجحان باقیمانده، به واسطه‌ی امر غیری مقدّمی شدّت پیدا می‌کند. بنابراین، بعد از دخول وقت واجب، امر غیری مقدّمی به طهارات عبادی تعلّق گرفته است. به بیان دیگر، امر غیری مقدّمی ادامه و استمرار طلب و رجحان باقیمانده است نظیر سواد ضعیف و سواد شدید و نور ضعیف و نور شدید. و همین ادامه و استمرار بودن موجب می‌شود که امر غیری مقدّمی، امر عبادی بالعرض شود چون طلب و رجحان بعد از اندکاک و ادغام در امر غیری مقدّمی، از امر غیری مقدّمی تأکّد کسب می‌کند و امر غیری مقدّمی از طلب و رجحان، عبادیّت کسب می‌کند و نتیجه‌ی اندکاک و ادغام، یک وجوب غیری مقدّمی تعبّدی است.

نتیجه: مقوّم عبادیّت طهارات ثلاث، بعد از تعلّق امر غیری مقدّمی به طهارات ثلاث باقی است. فالزّائل لیس بمقوّمٍ و المقوّم لیس بزائلٍ.