درس خارج اصول استاد قادر حیدری‌فسائی

1403/04/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله دوّم: مسأله مقدّمه واجب

 

بحث دوّم: بحث از ترتّب و عدم ترتّب ثواب به عنوان استحقاق.

در این بحث، چهار نظریّه وجود دارد.

نظریّه اوّل: نظریّه محقّق سبزواری: انجام واجب غیری موجب استحقاق ثواب است. بنابراین، مکلّف با انجام مقدّمه و ذی المقدّمه مستحقّ ثواب متعدّد است.

دلیل اوّل: آیه‌ی انّی لا اضیع عمل عاملٍ منکم من ذکرٍ او انثی (سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی ۱۹۵).

کیفیّت استدلال: از طرفی تعبیر لا اضیع در مورد استحقاق به کار می‌رود یعنی در موردی که مکلّف در قبال عملی، مستحقّ جزائی شده است (جزاء در آیه، ثواب است). از طرفی دیگر کلمه‌ی عمل در آیه مبارکه به واسطه عمومیّت شامل کلّیه اعمال، اعمّ از مقدّمه و ذی المقدّمه می‌شود. فلا فرق عنده تعالی بین عملٍ و عملٍ و لا بین عاملٍ و عاملٍ. بنابراین، مکلّف در قبال انجام مقدّمه، مستحقّ جزاء و ثواب است.

دلیل دوّم: آیه‌ی و من یخرج من بیته مهاجراً الی الله ...... فقد وقع اجره علی الله (سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۱۰۰).

کیفیّت استدلال: از طرفی مهاجرت در آیه، مهاجرت از وطن به ارض اسلام به منظور حفظ دین است. پس مهاجرت مقدّمه است. از طرفی دیگر برای مهاجرت ثواب قرار داده شده و از ثواب تعبیر به اجر شده است. بنابراین، انجام مقدّمه ثواب دارد از باب استحقاق.

نظریّه دوّم: نظریّه محقّق خراسانی و مرحوم شیخ: انجام واجب غیری موجب استحقاق ثواب نیست. بنابراین، مکلّف با انجام مقدّمه و ذی المقدّمه مستحقّ یک ثواب است که این ثواب برای ذی المقدّمه است.

دلیل اوّل از طرف محقّق خراسانی:

صغریٰ: اگر در صورت انجام ذی المقدّمه با مقدّمات آن، استحقاق ثواب متعدّد باشد، لازمه‌اش وجود اثر بدون مؤثِّر است (ثواب از آثار قرب به مولا است و اطاعت اوامر غیری موجب قرب نیست. بنابراین، اگر در صورت انجام ذی المقدّمه با مقدّمات آن، استحقاق بیش از یک ثواب باشد، اثر بدون مؤثِّر تحقّق پیدا کرده است).

کبریٰ: و اللازم باطل (بالضرورة).

نتیجه: فالملزوم مثله.

بنابراین، روایاتی که دلالت بر ترتّب ثواب بر انجام مقدّمه می‌کنند، باید توجیه کرد.

توجیه اوّل: حمل روایات بر تفضّل. یعنی ثواب در این روایات از باب تفضّل است نه استحقاق. فانّ الفضل بیده یؤتیه من یشاء. طبق این توجیه، روایات اثبات استحقاق نمی‌کند تا مدّعا را نقض کند. مدّعا یعنی نفی استحقاق.