1403/04/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله دوّم: مسأله مقدّمه واجب
نوع دوّم: واجب غیری. در واجب غیری دو بحث وجود دارد.
بحث اوّل: بحث دربارهی استحقاق عقاب بر ترک واجب غیری: ترک واجب غیری بملاحظة ذاته موجب استحقاق عقاب نیست (بملاحظة ذاته یعنی ترک واجب غیری بما هو ترک واجب غیری با قطع نظر از اینکه ترک واجب غیری موجب ترک واجب نفسی است). بلکه ترک واجب غیری چون مستلزم ترک واجب نفسی است، موجب استحقاق عقاب بر ترک واجب نفسی میشود. پس به مجرّد ترک واجب غیری، استحقاق عقاب بر ترک واجب نفسی مترتّب میشود.
دلیل:
صغریٰ: اگر ترک واجب غیری بملاحظة ذاته، موجب استحقاق عقاب باشد، لازمهاش خلف است (اگر ترک واجب غیری بملاحظة ذاته موجب استحقاق عقاب باشد لازمهاش این است که اجتناب از ترک واجب غیری بملاحظة ذاته واجب باشد و لازمهی وجوب اجتناب از ترک این است که واجب غیری بملاحظة ذاته و با قطع نظر از غیر، واجب باشد و این، خلف است چون فرض این است که وجوب واجب غیری وجوب بخاطر غیر است).
کبریٰ: و اللازم باطل (بالضرورة).
نتیجه: فالملزوم مثله. (هدایة المسترشدین طبع جدید ج۲ ص۸۹).
با این بیان، بر دو نظریّه زیر اشکال وارد میشود.
الف: نظریّه محقّق سبزواری: مخالفت واجب غیری مطلقا موجب استحقاق عقوبت مستقلّه (عقوبت بملاحظة ذاته) است. مطلقا یعنی اعمّ از اینکه واجب غیری، متعلّق خطاب اصلی باشد و یا تبعی.
ب: نظریّه محقّق قمی: مخالفت واجب غیری به شرط اینکه متعلّق خطاب اصلی باشد، موجب استحقاق عقوبت مستقلّه است.
بحث دوّم: بحث از ترتّب و عدم ترتّب ثواب بر انجام واجب غیری. در این بحث دوّم نیز دو بحث وجود دارد.
بحث اوّل: بحث از ترتّب و عدم ترتّب ثواب به عنوان تفضّل. مرجع در این بحث، آیات و روایات است.
آیه اوّل: ﴿من یطع الله و رسوله و یخش الله و یتّقه فاولئک هم الفائزون﴾ (سورهی نور آیه۵۲)
کیفیّت استدلال: از طرفی آیه به واسطه اطلاق شامل تمامی طاعات اعمّ از نفسی و غیری است. پس انجام واجب غیری که از مصادیق طاعت غیری است، مشمول آیه است. از طرفی دیگر در آیه برای اطاعت خداوند و رسول خدا سعادت دارَین که ثواب است، قرار داده شده است. بنابراین، انجام واجب غیری ثواب دارد. و قائل شدن به عدم صدق اطاعت بر انجام واجب غیری، مکابره است.
آیه دوّم: ﴿من یطع الله و رسوله یدخله جنّات ......﴾ (سورهی نساء، آیه ۱۳ و سورهی فتح، آیه ۱۷).
کیفیّت استدلال: استدلال با این آیه نظیر استدلال با آیه اوّل است.