درس خارج اصول استاد قادر حیدری‌فسائی

1403/04/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله دوّم: مسأله مقدّمه واجب

نکته دوّم:

گاهی مکلّف قطع دارد که در آینده مبتلی به احکام می‌شود. در این صورت، تعلّم واجب است. و گاهی مکلّف قطع دارد که در آینده مبتلی به احکام نمی‌شود. در این صورت، تعلّم واجب نیست. و گاهی مکلّف احتمال عقلائی می‌دهد که در آینده مبتلی به احکام می‌شود. در این صورت، دو نظریّه وجود دارد.

نظریّه اوّل: در این صورت، تعلّم واجب است.

دلیل:

در ترک تعلّم، احتمال مخالفت با تکلیف است و در احتمال مخالفت با تکلیف، احتمال عقاب است. پس در ترک تعلّم، احتمال عقاب است و دفع عقاب محتمل عقلاً واجب است و دفع عقاب محتمل به واسطه‌ی تعلّم تحقّق پیدا می‌کند.

نظریّه دوّم: در این صورت، تعلّم واجب نیست.

دلیل:

موضوع حکم عقل به لزوم تعلّم، احتمال ابتلاء است و احتمال ابتلاء، به واسطه‌ی استصحاب عدم ابتلاء دفع می‌شود (مکلّف نسبت به زمان حال، قطع به عدم ابتلاء دارد و نسبت به زمان استقبال، شکّ در ابتلاء دارد. پس عدم ابتلاء به نحو استصحاب استقبالی، استصحاب می‌شود) پس موضوع حکم عقل به لزوم تعلّم، به واسطه‌ی استصحاب عدم ابتلاء دفع می‌شود و با دفع موضوع، حکم عقل به لزوم تعلّم نیز دفع می‌شود.

اشکال اوّل از طرف صاحب جواهر:

ادلّه حجیّت استصحاب، شامل استصحاب حالی می‌شود یعنی استصحابی که متیقَّن در آن سابق و مشکوک در آن، لاحق است ولی ادلّه حجیّت استصحاب، شامل استصحاب استقبالی نمی‌شود یعنی استصحابی که متیقّن در آن، حالی و مشکوک در آن، استقبالی است. بنابراین، با این استصحاب استقبالی موضوع حکم عقل به لزوم تعلّم دفع نمی‌شود چون این استصحاب حجّت نیست و لذا حکم عقل به لزوم تعلّم ثابت است.

اقول:

مفاد ادلّه حجیّت استصحاب این است که رفع ید از یقین به واسطه‌ی شکّ جایز نیست اعمّ از اینکه متیقَّن به واسطه‌ی یقین، سابق و مشکوک، لاحق باشد و یا متیقَّن، حالی و مشکوک، استقبالی باشد و لذا ادلّه حجیّت استصحاب، شامل استصحاب حالی و استقبالی می‌شود و لذا قال المحقّق النائینی: و الاستصحاب کما یجری فی الامور الحالیّة یجری فی الامور المستقبلة ایضاً لعموم ادلّته.