درس خارج اصول استاد قادر حیدری‌فسائی

1403/03/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله دوّم: مسأله مقدّمه واجب

اشکال بر جواب از طرف محقّق نائینی:

صغریٰ: این جواب، لازمه‌اش تقدّم معلول بر علّت در بعضی از امثله و یا تخصیص بدون مخصّص است.

توضیح: تعلّم احکام از باب مثال، مثل بقیّه مقدّمات وجودیّه است. با حفظ این نکته، درباره‌ی تعلّم صبیّ قبل از بلوغ و قبل از وقت در صورت علم صبیّ به توجّه تکلیف به خود در وقت، دو احتمال است.

الف: تعلّم بر صبیّ قبل از وقت و قبل از بلوغ واجب است. این احتمال، لازمه‌اش تقدّم معلول بر علّت است چون طبق این احتمال، وجوب تعلّم فعلی است با اینکه تکلیف به ذی المقدّمه قبل از بلوغ که قبل از وقت است، منتفی است. فلا تکلیف حتّی یجب التعلّم مقدّمةً لامتثاله.

ب: تعلّم بر صبیّ قبل از وقت و قبل از بلوغ واجب نیست. این احتمال، لازمه‌اش تخصیص و اختصاص وجوب به بعضی از مقدّمات مفوّته است بدون اینکه مخصِّص در بین باشد. لانّه لا فارق بین التعلّم و بین بقیّة المقدّمات الوجودیّة.

کبریٰ: و اللازم باطل بکلا شقّیه (بالضرورة).

نتیجه: فالملزوم مثله.

اقول:

در مباحث آینده، نقضی بر این اشکال خواهد آمد.

جواب دوّم از طرف مرحوم شیخ:

صغریٰ: مبنای اشکال، عدم فعلیّت وجوب ذی المقدّمه قبل از زمان ذی المقدّمه است (به بیانی که گذشت).

کبریٰ: عدم فعلیّت وجوب ذی المقدّمه قبل از زمان ذی المقدّمه، باطل است (در واجبات مشروطه، کلّیه شروط اعمّ از وقت و غیر وقت، قید واجب هستند نه وجوب. ولی بعضی از شروط مفروض الحصول هستند یعنی بعد از حصول اتّفاقی آنها، واجب انجام می‌گیرد مثل وقت. و بعضی دیگر از شروط واجب التحصیل هستند یعنی تحصیل آنها بر مکلّف واجب است و بعد از تحصیل آنها توسّط مکلّف واجب انجام می‌گیرد مثل طهارت. بنابراین، قبل از وقت، وجوب ذی المقدّمه فعلی است مثل واجب معلّق. تفاوت واجب معلّق و واجب مشروط مرحوم شیخ در این است که در واجب معلّق خصوص وقت و در واجب مشروط مرحوم شیخ وقت و غیر وقت، قید واجب است).

نتیجه: مبنای اشکال، باطل است و با بطلان مبنا، اشکال نیز باطل خواهد بود. بنابراین، با واجب مشروط مرحوم شیخ نیز تقدّم معلول بر علّت و مخالفت با قانون تبعیّت منتفی می‌شود (چون وجوب مقدّمه و وجوب ذی المقدّمه مشروط به وقت نیستند).

اشکال بر جواب از طرف محقّق خراسانی:

صغریٰ: مبنای جواب، رجوع کلّیه قیود در لسان ادلّه به واجب است (در جواب، قیودی که در لسان ادلّه اخذ شده‌اند اعمّ از اینکه به صورت شرط باشند مثل اذا دخل الوقت فصلّ و یا به صورت غیر شرط مثل حُجَّ عند الاستطاعة، قید واجب گرفته شده‌ نه وجوب. و با این طریق، از اشکال جواب داده شده است).

کبریٰ:‌ رجوع کلّیه قیود در لسان ادلّه به واجب، باطل است (ظاهر ادلّه به اعتراف خود مرحوم شیخ این است که قیود، قید وجوب است نه واجب. و دلیلی برای رفع ید از این ظهور وجود ندارد).

نتیجه: مبنای جواب، باطل است و با بطلان مبنا، جواب نیز باطل خواهد بود.