1403/02/30
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله دوّم: مسأله مقدّمه واجب
صورت سوّم: گاهی شرط متقدّم و متأخّر، شرط مأمور به است.
مثال: مستحاضه به استحاضه کثیره باید برای صلوة مغرب و صلوة عشاء غسل کند. این غسل، شرط صوم فردای مستحاضه است از نوع شرط متقدّم. و یا غسل، شرط صوم گذشته مستحاضه است از نوع شرط متأخّر.
در این صورت نیز اشکال وارد نیست.
دلیل:
صغریٰ: شرط، اضافه و تقیّد ذات مأمور به به امر متقدّم و یا امر متأخّر است (امر متقدّم و یا متأخّر، شرط مأمور به نیست تا در شرط، تقدّم و تأخّر پیدا شود. مثلاً شرط صوم مستحاضه به استحاضهی کثیره، غسل قبل و یا غسل بعد نیست. بلکه شرط، اضافه و اتّصاف ذات مأمور به به امر متقدّم و یا متأخّر است چون مأمور به با این اضافه و اتّصاف، حَسن میشود و در نتیجه، مورد امر شارع قرار میگیرد. مثلاً در مثال صوم مستحاضه، ذات صوم واجب نیست بلکه حصّه خاصّی از صوم واجب است و آن حصّه، صوم متّصف به غسل قبلی و یا صوم متّصف به غسل بعدی است و بدیهی است که حصول این حصّه، بدون اتیان غسل متقدّم و یا غسل متأخّر ممکن نیست. توجّه باشد که اطلاق شرط به امر متقدّم و به امر متأخّر به اعتبار این است که امر متقدّم و متأخّر، طرف شرط است یعنی طرف اضافه و تقیّد. نه اینکه خود امر متقدّم و متأخّر، شرط باشند).
کبریٰ: اضافه و تقیّد ذات مأمور به به امر متقدّم و یا امر متأخّر، مقارن با مشروط است (اگر مستحاضه برای صلوة مغرب و صلوة عشاء غسل کند و این غسل، شرط صوم آتی باشد، این غسل موجب میشود که صوم آتی متّصف به غسل سابق شود و این اتّصاف به غسل سابق، مقارن با صوم است و اگر این غسل، شرط صوم ماضی باشد، این غسل موجب میشود که آن حصّهای از صوم که مطلوب شارع است، تحقّق پیدا کند و آن حصّه، صوم متّصف به غسل لاحق است و این اتّصاف به غسل لاحق، مقارن با صوم است).
نتیجه: شرط، مقارن با مشروط است.
به بیان دیگر، چیزی که شرط است یعنی اضافه و تقیّد، متقدّم و یا متأخّر نیست و چیزی که متقدّم و یا متأخّر است یعنی وجود خارجی، شرط نیست. فلا اشکال.