1403/02/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله دوّم: مسأله مقدّمه واجب
ب: مقدّمه داخلیّه وجوب غیری ندارد. طبق این نظر، در اقلّ و اکثر ارتباطی برائت جاری میشود. چون مکلّف علم اجمالی دارد به اینکه یا اقلّ وجوب نفسی دارد و یا اکثر. این علم اجمالی علّت برای علم تفصیلی به وجوب نفسی اقلّ و شکّ بدوی نسبت به وجوب نفسی زائد بر اقلّ میشود. پس مکلّف علم تفصیلی به وجوب نفسی اقلّ دارد و شکّ بدوی نسبت به وجوب نفسی زائد بر اقلّ. بنابراین، علم اجمالی منحلّ به علم تفصیلی و شکّ بدوی شده است و علم اجمالی باقی نمیماند و در صورت انحلال علم اجمالی، برائت جاری میشود. برائت نسبت به وجوب نفسی زائد بر اقلّ.
نمودار ثمره:
مقدّمه داخلیّه وجوب غیری دارد در اقلّ و اکثر، احتیاط جاری است بخاطر عدم انحلال علم اجمالی.
مقدّمه داخلیّه وجوب غیری ندارد در اقلّ و اکثر، برائت جاری است بخاطر انحلال علم اجمالی.
اقول:
در مبحث اقلّ و اکثر ارتباطی خواهد آمد که این ثمره مورد پذیرش محقّق خراسانی نیست (کفایه طبع قدیم ج۲ ص۲۲۸).
ثمرهی دوّم از طرف بعض اعاظم:
درباره مقدّمه داخلیّه دو نظر وجود دارد.
الف: مقدّمه داخلیّه وجوب غیری دارد. طبق این نظر، اتیان اجزاء صلوة (از باب مثال) به قصد وجوب غیری جایز است.
ب: مقدّمه داخلیّه وجوب غیری ندارد. طبق این نظر، اتیان اجزاء صلوة به قصد وجوب غیری تشریع و حرام است.