1402/12/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله اوّل: اجزاء
دلیل دوّم از طرف محقّق خوئی:
صغریٰ: شرط اجزاء، صحّت عمل انجام گرفته بر طبق امارهی سابقه در ظرف کشف خلاف بواسطهی امارهی لاحقه است. (اجزاء در صورتی است که مکلّف بعد از کشف خلاف بواسطهی اماره لاحقه بداند که عملی که در سابق بر طبق امارهی سابقه انجام گرفته، صحیح بوده است. چون اجزاء که همان سقوط اعاده و یا قضاء است، اثر صحّت مأتیّ به و عدم اجزاء که همان عدم سقوط اعاده و یا قضاء است، اثر فساد مأتیّ به است).
کبریٰ: صحّت عمل انجام گرفته بر طبق امارهی سابقه در ظرف کشف خلاف بواسطهی امارهی لاحقه، منتفی است. (از طرفی فرض این است که حجیّت اماره از باب طریقیّت محضه است. پس مأتیّ به، مأمور به نیست و مأمور به، مأتیّ به نیست. از طرفی دیگر صحّت از مطابقت مأتیّ به با مأمور به در خارج و فساد از عدم مطابقت مأتیّ به با مأمور به در خارج انتزاع میشود و فرض این است که مطابقت منتفی است. بنابراین، صحّت مأتیّ به منتفی است).
نتیجه: شرط اجزاء، منتفی است و با انتفاء شرط، اجزاء نیز منتفی خواهد بود.
به بیان دیگر، اجزاء غیر مأمور به از مأمور به، نیازمند به دلیل است و دلیل، منتفی است و هذا معنی قولنا انّ مقتضی القاعدة هو عدم الاجزاء. (محاضرات ج۲ ص۲۶۰).