1402/08/29
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ملازمات عقلیّه/ فصل اوّل: مستقلّات عقلیّه/ باب اوّل: درباره صغرای مستقلّات/ جهت اوّل
جواب از طرف محقّق طوسی:
صغریٰ: مبنای دلیل، عدم تفاوت در بدیهیّات است. (بالضرورة).
کبریٰ: عدم تفاوت در بدیهیّات، باطل است. (بدیهیّات از نظر بداهت در رتبهی واحده قرار ندارند و شاهد، مقایسهی قضیّه الممکن محتاج الی علّة با قضیّه الکلّ اعظم من الجزء است. این دو قضیّه با وجود اینکه از بدیهیّات هستند، از نظر بداهت با یکدیگر تفاوت دارند و علّت تفاوت، تفاوت تصوّر اجزاء قضیّه است. مثلاً تصوّر موضوع یک قضیّه، از تصوّرات بدیهیّه و تصوّر موضوع قضیّه دیگر، از تصوّرات نظریّه است با اینکه تصدیق هر دو قضیّه، بدیهی است).
نتیجه: مبنای دلیل، باطل است و با بطلان مبنا، دلیل نیز باطل خواهد بود.
(قد احتجّوا بوجوه: الاوّل لو کان العلم بقبح بعض الاشیاء و حسنها ضروریّا لما وقع التّفاوت بینه و بین العلم لزیادة الکلّ علی الجزء و التّالی باطل بالوجدان فالمقدّم مثله و الشّرطیة ظاهرة لانّ العلوم الضروریّة لا تتفاوت و الجواب المنع من الملازمة فانّ العلوم الضروریّة قد تتفاوت لوقوع التفاوت فی التصوّرات ...... کشف المراد ج۱ ص۳۰۴).
علاوه بر اینکه، عدم بداهت قضایای حُسن و قبح لازمهاش عدم عقلیّت حُسن و قبح نیست.
دلیل دوّم:
صغریٰ: اگر حُس و قبح، عقلی باشد، لازمهاش این است که کذب مقتضی برای تخلیص نبیّ از ید ظالم قبیح باشد. (عقلیّت حسن و قبح همان ذاتیّت این دو وصف است و ذاتیّ، از موضوع خود منفکّ نمیشود).
کبریٰ: و اللّازم باطل. (عدم قبح کذب مذکور و بلکه حُسن آن معلوم است).
نتیجه: فالملزوم مثله. بعد از ابطال حُسن و قبح عقلی، حُسن و قبح شرعی ثابت میشود.
اقول:
جواب از دلیل: صغریٰ: مبنای دلیل، تفسیر ذاتیّ به ذاتیّ باب کلیّات خمس و یا ذاتیّ در مقابل اقتضائی و اعتباری است. (ویژگی ذاتیّ باب کلیّات خمس و همچنین ذاتیّ در مقابل اقتضائی و اعتباری، عدم انفکاک حُسن و قبح از موضوعات خود است. بنابراین، در دلیل عقلیّت حُسن و قبح تفسیر به ذاتیّ شده و مراد از ذاتیّ، یکی از این دو ذاتیّ قرار داده شده است).
کبریٰ: تفسیر ذاتیّ به ذاتیّ باب کلیّات خمس و ذاتیّ در مقابل اقتضائی و اعتباری، باطل است. (مراد از ذاتیّت حُسن و قبح در نزاع عدلیّه و اشاعره به قرینهی تقابل آن با شرعی، غیر شرعی است. اعمّ از اینکه حُسن و قبح غیر شرعی، اقتضائی یا اعتباری و یا ذاتیّ در مقابل اقتضائی و اعتباری باشد. به بیانی که در مقدّمه ششم آمده است).
نتیجه: مبنای دلیل، باطل است و با بطلان مبنا، دلیل نیز باطل خواهد بود.
(مرحوم علّامه حلّی در شرح تجرید ج۱ ص۳۰۴ از این دلیل جواب دیگری فرموده است. قال: قالوا لو کان الکذب قبیحا لکان الکذب المقتضی لتخلیص النبیّ من ید الظّالم قبیحا و التّالی باطل لانّه یحسن تخلیص النبیّ فالمقدم مثله ...... و الجواب انّ تخلیص النبیّ راجح من الصّدق فیکون ترکه اقبح من الکذب فیجب ارتکاب أدنی القبیحین و هو الکذب لاشتماله علی المصلحة العظیمة الرّاجحة علی الصّدق).