1402/08/28
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ملازمات عقلیّه/ فصل اوّل: مستقلّات عقلیّه/ باب اوّل: درباره صغرای مستقلّات/ جهت اوّل
اقول:
جواب از ادلّهی نقلیّه: صغریٰ: مفاد آیهی اوّل، نفی عذاب قبل از بعث رسل است. (مفاد آیهی مبارکه به اعتراف مستدلّ این است که قبل از بعث رسل، عذاب منتفی است).
کبریٰ: نفی عذاب قبل از بعث رسل، اعمّ از مدّعا است.
توضیح: از طرفی نزاع عدلیّه و اشاعره در استحقاق مذمّت (و عذاب) است. یعنی مدّعای عدلیّه این است که بعضی از افعال با قطع نظر از حکم شارع، حَسن و بعضی از افعال، قبیح است و لذا مکلّف در قبال ترک حَسن و انجام قبیح مستحقّ مذمّت (و عذاب) است ولی مدّعای اشاعره این است که با قطع نظر از حکم شارع، حُسن و قبح ثابت نیست و لذا استحقاق مذمّت (و عذاب) در بین نیست. از طرفی دیگر مفاد آیهی مبارکه این است که قبل از بعث رسل، عذاب منتفی است ولی مدّعای اشاعره این است که قبل از بعث رسل، استحقاق مذمّت (و عذاب) منتفی است و عدم عذاب، اعمّ از عدم استحقاق عذاب است. (هر جا استحقاق عذاب نباشد، عذاب نیز نیست ولی اینطور نیست که هر جا عذاب نباشد، استحقاق عذاب نیز نباشد چون یحتمل عذاب نباشد، استحقاق عذاب نیز نباشد و یحتمل عذاب نباشد ولی استحقاق عذاب باشد به اینکه خداوند متعال با اینکه مکلّف مستحقّ عذاب است، بر مکلّف منّت بگذارد و مکلّف را عفو نماید). همان طوریکه بین عذاب و استحقاق عذاب نیز نسبت عموم و خصوص مطلق است. عذاب، خاصّ و استحقاق عذاب، عامّ است. (هر جا عذاب باشد، استحقاق عذاب است ولی اینطوری نیست که هر جا استحقاق عذاب باشد، عذاب نیز باشد). بنابراین، مفاد آیهی مبارکه (عدم عذاب قبل از بعث رسل) اعمّ از مدّعای اشاعره (عدم استحقاق عذاب قبل از بعث رسل) است.
نتیجه: مفاد آیهی اوّل، اعمّ از مدّعا است و با اثبات اعمّ، اثبات اخصّ نمیشود. یعنی با اثبات مفاد آیه، اثبات مدّعای اشاعره نمیشود.
نمودار جواب:
الف: عذاب خاصّ استحقاق عذاب عامّ.
ب: عدم عذاب عامّ عدم استحقاق عذاب خاصّ.
ج: مدّعای اشاعره عدم استحقاق عذاب قبل از بعث رسل مفاد آیه مبارکه عدم عذاب قبل از بعث رسل.
با دقّت در مطالبی که گفته شد، جواب از آیه دوّم نیز ظاهر میشود.
(انّ اقصی ما فی الآیة نفی فعلیّة التّعذیب و هو لا ینافی استحقاق العذاب لامکان العفو ......... محقّق قزوینی در تعلیقهی بر معالم ج۵ ص۴۹۳، انیس المجتهدین ج۱ ص۱۰۱، فصول ص۳۴۲، هدایة المسترشدین طبع قدیم ص۴۴۰ و ......).
طائفه دوّم از ادلّه: ادلّه عقلیّه.
دلیل اوّل:
صغریٰ: اگر علم به حُسن و قبح افعال، بدیهی باشد، لازمهاش این است که بین علم به قضایای حُسن و قبح و علم به قضیّهی الکلّ اعظم من الجزء تفاوت نباشد. (چون علوم بدیهیّه، متفاوت نیستند).
کبریٰ: و اللّازم باطل. (شاهد بر تفاوت، اختلاف در قضایای حُسن و قبح و اتّفاق در قضیّه الکلّ اعظم من الجزء است).
نتیجه: فالملزوم مثله.