1402/08/06
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/ باب مجمل و مبیّن/ فصل اوّل: تعریف
باب ششم: باب مجمل و مبیّن.
فصل اوّل: برای مجمل و مبیّن تعاریف متعدّدی ذکر شده که از بین تعاریف به دو تعریف اشاره میشود.
تعریف اوّل: تعریف محقّق خراسانی.
مجمل به کلامی گفته میشود که برای آن ظهور وجود ندارد اگر چه مراد متکلّم از کلام بواسطهی قرینه خارجیّه معلوم باشد. (صیغهی امر بنابر اشتراک لفظی بین وجوب و استحباب، مجمل است. اگر چه مراد مولا از صیغهی امر بواسطهی قرینه خارجیّه معلوم باشد که مثلاً وجوب است) و مبیّن به کلامی گفته میشود که برای آن ظهور وجود دارد. اگر چه بواسطهی قرینه خارجیّه معلوم باشد که متکلّم این ظهور را اراده نکرده است.
تعریف دوّم: تعریف مرحوم شیخ.
مجمل به لفظی گفته میشود که مراد متکلّم از آن معلوم نیست اگر چه برای آن لفظ ظهور باشد و مبیّن به لفظی گفته میشود که مراد متکلّم از آن معلوم است اگر چه برای آن لفظ ظهور نباشد. (اگر مراد متکلّم از لفظ عین بواسطهی قرینهی خارجیّه معلوم باشد، لفظ عین مبیّن است با اینکه این لفظ، فاقد ظهور است).
ملاک در مجمل و مبیّن طبق نظر اوّل، ظهور و طبق نظر دوّم، مراد متکلّم است.
اقول:
اشکال بر هر دو نظریّه: صغریٰ: شرط صحّت تعریف، جامعیّت تعریف نسبت به افراد معرَّف است. (بالضرورة).
کبریٰ: جامعیّت تعریف نسبت به افراد معرَّف، در هر دو تعریف منتفی است. (تعریف اوّل شامل الفاظی که مفرد و مجمل هستند، نمیشود. مثل لفظ غناء، صعید، کعب و ........ چون در تعریف مجمل، کلام اخذ شده است. و هر دو تعریف شامل مجملاتی که از مقولهی لفظ نیستند، نمیشود. کالاشارة المردّدة بین الامر بالذهاب و الامر بالقعود مثلا و کالقیام المردّد بین کونه تواضعا لمن قدم علیه و کونه استراحة لما حصل فیه من الکسالة. مطارح الانظار طبع قدیم ص۲۲۵).
نتیجه: شرط صحّت تعریف، در هر دو تعریف منتفی است و با انتفاء شرط، صحّت تعریف نیز منتفی خواهد بود . ولی غرض از این تعاریف، ارائه معنای اجمالی مجمل و مبیّن است و این غرض با هر یک از این تعاریف حاصل میشود. بنابراین، تکلّم در این تعاریف زائد بر آنچه که ذکر شد، بدون فائده خواهد بود.
نکته ۱) مجمل و مبیّن گاهی در لفظ مفرد و گاهی در لفظ مرکّب و گاهی در عمل و گاهی در ترک عمل است.
نکته ۲) بعضی از علل اجمال لفظ عبارتند از:
الف: تردّد لفظ بین معانی. اعمّ از اینکه معانی، معانی حقیقیه لفظ و یا معانی مجازی لفظ و یا معانی حقیقیه و مجازیّه لفظ (حیث یکون المجاز مشهوراً) باشد.
ب: تردّد معنا بین مصادیق. کقوله تعالی ﴿او یعفو الّذی بیده عقدة النکاح﴾ (سورهی بقره، آیه ۲۳۷) و قول عقیل امرنی معاویة بلعن علیّ علیه السّلام الا فالعنوه و قول بعض اصحابنا حین سئل عن الخلیفة بعد النبی ص من بنته فی بیته و کالعلماء بالنسبة الی من شکّ کونه عالما.
ج: جهالت نسبت به مسمّای لفظ کالصّعید المردّد بین التراب و وجه الارض.
د: در مقام اجمال بودن متکلّم کالمتشابه القرآنی.
آدرس جلسه بعد:
نهایة الدرایة ج۱ ص۳۵۷: قوله: ثمّ لا یخفی انّهما وصفان اضافیان ............