1402/08/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/ باب مطلق و مقیّد/ فصل چهارم
اقول:
اشکال: صغریٰ: نظر محقّق صدر دربارهی منشأ شمولیّت اطلاق در ناحیهی موضوع و منشأ بدلیّت اطلاق در ناحیهی متعلّق لازمهاش دور است.
توضیح: از طرفی شمولیّت اطلاق در ناحیهی موضوع متوقّف بر تعدّد حکم به عددت تطبیقات متکثّره موضوع است. یعنی برای موضوع تطبیقات متکثّره وجود دارد. (تطبیقات یعنی صدق عالم بر فرد اوّل از علماء، بر فرد دوّم از علماء و هکذا). تعدّد حکم به عدد این تطبیقات موجب شمولیّت اطلاق العالم در اکرم العالم شده است. از طرفی دیگر تعدّد حکم به عدد تطبیقات متکثّره موضوع نیز متوقّف بر شمولیّت اطلاق در ناحیهی موضوع است. یعنی العالم در اکرم العالم چون مطلق شمولی شمرده شده، حکم به عدد تطبیقات متکثرهی العالم متعدّد میشود. بنابراین، شمولیّت اطلاق موضوع متوقّف بر شمولیّت اطلاق موضوع است و این، دور است. نظیر همین بیان در مطلق بدلی نیز وجود دارد. با این توضیح که از طرفی بدلیّت اطلاق در ناحیهی متعلّق متوقّف بر عدم تعدّد حکم به عدد افراد متصوّره متعلّق است (افراد متصوّره برای اکرام در مثال اکرم العالم). از طرفی دیگر عدم تعدّد حکم به عدد افراد متصوّره متعلّق نیز متوقّف بر بدلیّت اطلاق در ناحیهی متعلّق است. بنابراین، بدلیّت اطلاق متعلّق متوقّف بر بدلیّت اطلاق متعلّق است و این، دور است.
کبریٰ: و اللّازم باطل. (بالضرورة).
نتیجه: فالملزوم مثله.