1402/07/05
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/ باب مطلق و مقیّد/ فصل چهارم
حالت سوّم: مطلق و مقیّد از حیث نفی و اثبات مختلف هستند. یعنی یکی مثبت و دیگری منفیّ است.
مثال: اعتق رقبة، لا تعتق الرّقبة الکافرة یا لا تعتق الرّقبة، اعتق رقبة مؤمنة.
در این حالت، تقیید مطلق بواسطهی مقیّد لازم است و لذا در مثال اوّل (اعتق رقبة، لا تعتق الرقبة الکافرة) مراد از رقبه در اعتق رقبة، رقبه مؤمنه است و در مثال دوّم (لا تعتق الرّقبة، اعتق رقبة مؤمنة) مراد از الرّقبة در لا تعتق الرقبة، رقبه کافره است.
دلیل:
صغریٰ: تقیید مطلق بواسطهی مقیّد، مقتضی برای آن موجود و مانع از آن مفقود است. (از طرفی مقتضی برای تقیید مطلق موجود است و مقتضی، تنافی بین مطلق و مقیّد است. با این بیان که عرف در مثال اوّل، وجوب عتق مطلق رقبه را منافی با حرمت عتق رقبه کافره میداند و عرف در مثال دوّم، حرمت عتق مطلق رقبه را منافی با وجوب عتق رقبه مؤمنه میداند و سیرهی عقلاء در متنافیان، تقیید مطلق است به منظور رفع تنافی. از طرفی دیگر مانع از تقیید مطلق، مفقود است. بنابراین، مقتضی برای تقیید مطلق، موجود و مانع از تقیید مطلق، مفقود است).
کبریٰ: هر امری که مقتضی برای آن موجود و مانع از آن مفقود است، ثابت است. (بالضّرورة).
نتیجه: تقیید مطلق بواسطهی مقیّد، ثابت است.
نکته اوّل:
برای مطلق و مقیّد، از حیث ذکر و عدم ذکر سبب، چهار صورت متصوّر است.
صورت اوّل: برای هیچکدام سبب ذکر نشده است. کما لو قال اعتق رقبة ثمّ قال اعتق رقبة مؤمنة. حکم این صورت، گذشت.
صورت دوّم: برای هر دو (مطلق و مقیّد) سبب ذکر شده است و این دو سبب، مختلف هستند. کما اذا ورد ان ظاهرت فاعتق رقبة و ان افطرت فاعتق رقبة مؤمنة.
حکم در این صورت، عدم حمل مطلق بر مقیّد است و به بیان دیگر مطلق به اطلاق خود باقی است و لذا تکلیفی مطلق بر ذمّه مکلّف میآید و بوسیلهی مقیّد نیز تکلیفی دیگر بر ذمّه مکلّف میآید.
دلیل از طرف محقّق نائینی:
صغریٰ: شرط تقیید مطلق بواسطهی مقیّد، تنافی بین مطلق و مقیّد است. (با توضیحی که گذشت).
کبریٰ: تنافی بین مطلق و مقیّد، در صورت دوّم منتفی است. (مستفاد از تعدّد سبب، تعدّد تکلیف است و در تعدّد تکلیف، تنافی نیست).
نتیجه: شرط تقیید مطلق بواسطهی مقیّد، در صورت دوّم منتفی است و با انتفاء شرط، تقیید مطلق بواسطهی مقیّد نیز منتفی است.
آدرس جلسهی بعد:
تحریرات ج۵ ص۴۹۷. الصورة الثانیة اذا کان کلّ منهما مشتملا علی السّبب الوحید ....... الصورة الثالثة.