1402/02/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/باب مطلق و مقید/فصل دوم
لفظ سوّم: مفرد معرّف به لام جنس. دربارهی مفرد معرّف نیز دو بحث وجود دارد.
بحث اوّل: دربارهی موضوع له مفرد معرّف به لام جنس. در این بحث، سه نظریّه وجود دارد.
نظریّه اوّل: نظریّه مشهور بین اهل ادب: موضوع له مفرد معرّف به لام جنس، طبیعت حاضرهی در ذهن است. به نحوی که حضور در ذهن، جزء موضوع له میباشد. با این توضیح که در لفظ الانسان از باب مثال، بواسطهی نفس کلمهی الانسان یعنی مدخول أل، طبیعت مخصوصه در ذهن سامع حاضر میشود، آنگاه بواسطهی لام به طبیعت حاضرهی در ذهن اشاره میشود. فالانسان معرّفاً دلّ علی الشیئ المعیّن من قِبل الحضور و المعرفة ما دلّ علی معنی معیّن.
بین مفرد معرّف طبق این نظریّه و بین علم جنس طبق نظریّه مشهور، از حیث معنا تفاوت نیست. فرق بین ایندو در این است که اشاره به طبیعت حاضرهی در ذهن، در علم جنس بواسطهی جوهر کلمه و در مفرد معرّف به لام جنس بواسطهی لام است.
اقول:
همان دو اشکالی که محقّق خراسانی بر نظریّه مشهور در علم جنس وارد نمود، بر این نظریّه نیز وارد کرده است.
نظریّه دوّم: نظریّه مرحوم شیخ رضی: موضوع له مفرد معرّف به لام جنس، ذات طبیعت است. طبق این نظریّه، لام منحصرا برای تعریف لفظی است. یعنی لام موجب میشود که احکام لفظی معارف بر مفرد معرّف جاری شود. مثل عدم اضافه، موصوف نشدن برای نکره، مبتدا شدن بدون نیاز به مسوّغ و .......... پس لام برای تعریف لفظی است نه تعریف حقیقی و مفرد معرّف به لام، معرفه لفظی است نه معرفه حقیقی.
قال الشیخ الرّضی: اذا کان لنا تأنیث لفظی کغرفة و بشری و صحراء و نسبة لفظیّة نحو کرسیّ، فلا بأس ان یکون لنا تعریف لفظیّ امّا باللّام کما ذکرنا قبل و امّا بالعلمیّة کما فی اسامة و ثعالة. (شرح رضی بر کافیه، با تصحیح عمر یوسف حسن، ج۳ ص۲۴۷).
فرق بین مفرد معرّف به لام جنس طبق این نظریّه و اسم جنس طبق نظریّه مشهور بین متأخّرین، منحصراً در اجراء و عدم اجراء احکام لفظی معارف است. یعنی با مفرد معرّف، در لفظ، معامله معرفه میشود و با اسم جنس، در لفظ، معامله نکره میشود. بین ایندو از حیث معنی تفاوت نیست. (هدایة المسترشدین، طبع قدیم، ص۳۴۴).
و فرق بین این نظریّه و نظریّه سابق در این است که لام طبق این نظریّه برای تعریف لفظی و طبق نظریّه سابق برای تعریف حقیقی است و مفرد معرّف طبق این نظریّه معرفه لفظی و طبق نظریّه سابق معرفه حقیقی است.