1401/12/22
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/باب پنجم: مطلق و مقید/فصل اول
اشکال دوّم بر تعریف:
صغری: شرط صحّت تعریف، جامعیّت و مانعیّت تعریف است. (بالضرورة).
کبری: جامعیّت و مانعیّت تعریف، در تعریف مذکور منتفی است. (مراد از شیوع در جنس این است که مدلول، فردی از طبیعت است که این فرد، قابل انطباق بر هر فردی از افراد جنس است. با حفظ این نکته، از طرفی علم شخص مثل زید و معرّف به لام عهد خارجی مثل اکرم هذا الرّجل و نکرهی مستعمله در فرد معیّن مثل جاء رجلٌ من اقصی المدینة یسعی و مطلق شمولی مثل احلّ الله البیع خارج از تعریف هستند. علّت خروج امر چهارم، دلالت بر جمیع افراد و علّت خروج سه امر اوّل، عدم وجود شیوع در مدلول آنها است از طرفی دیگر عامّ بدلی داخل در تعریف است. مثل من فی الاستفهام فانّه دلّ علی معنی شایع فی افراد جنسه اعنی جنس العاقل مثلاً. بنابراین، تعریف، جامع و مانع نیست).
نتیجه: شرط صحّت تعریف، در تعریف مذکور منتفی است. و با انتفاء شرط، صحّت تعریف مذکور نیز منتفی خواهد بود.
اقول:
جواب از اشکال عدم جامعیّت تعریف:
صغری: مبنای نقض بر جامعیّت تعریف، ارادهی فرد منتشر از مدلول لفظ مطلق است. (در اشکال، مطلق به لفظی گفته شده است که مدلول آن فردی از طبیعت است که این فرد، قابل انطباق بر هر فردی از افراد جنس است. یعنی همان فرد منتشر. ارادهی فرد منتشر موجب اشکال بر جامعیّت تعریف شده است).
کبری: ارادهی فرد منتشر از مدلول لفظ مطلق، باطل است. (از طرفی کلمهی شایع در تعریف مطلق، اطلاق دارد و لذا این کلمه شامل سریان معنی در جمیع افراد معنی و شامل سریان معنی در جمیع حالات معنا میشود. سریان معنی در جمیع افراد معنی یعنی معنی قدر جامع بین جمیع افراد خود است و سریان معنی در جمیع حالات معنا یعنی قدر جامع بین جمیع حالات معنی است. از طرفی دیگر اطلاق کلمهی شایع در تعریف مطلق، قرینه است بر اینکه مدلول الفاظ مطلق، فرد منتشر نیست. چون مدلولیّت فرد منتشر با آن توضیحی که برای فرد منتشر در اشکال آمده، قابل جمع با اطلاق کلمهی شایع نیست. بنابراین، ارادهی فرد منتشر، باطل است).
نتیجه: مبنای نقض بر جامعیّت تعریف، باطل است و با بطلان مبنا، نقض بر جامعیّت تعریف نیز باطل خواهد بود. ولی اشکال عدم مانعیّت تعریف، وارد و مقبول است.
تعریف دوّم: تعریف محقّق بروجردی .........
آدرس جلسه بعد:
کفایه ج۱ ص۳۷۶. فمنها اسم الجنس کانسان ........ و منها.