1401/09/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مباحث الفاظ/باب عام و خاص/فصل چهارم
فصل چهارم: بعضی از اموری که ادّعای دلالت آنها بر عموم شده، عبارتند از:
امر اوّل: نکره در سیاق نفی یا نهی.
نکرهی سیاقیّه طبق نظر متأخّرین بالعقل دلالت بر عموم میکند. اعمّ از اینکه نکره، مفرد یا تثنیه یا جمع باشد. (اگر چه عموم مفرد، اشمل است. بدلیل صحّة لا رجال فی الدّار اذا کان فیها رجل او رجلان دون لا رجل ........ مطوّل با حاشیه سیّد، ص۸۳).
دلیل بر دلالت بالعقل:
صغری: موضوع له نکره سیاقیّه، نفی طبیعت لا بشرط است. (موضوع له اداة نفی یا نهی، نفی و موضوع له اسم نکره، طبیعت لا بشرط است. نه طبیعت بشرط شیئ که قدماء قبل از مرحوم سلطان العلماء معتقد به آن بودهاند. بنابراین، موضوع له لا رجل، عدم رجل است. و فرض این است که برای مجموع اداة و اسم نکره، زائد بر وضع مفردات، وضع سوّم وجود ندارد تا ادّعاء شود که دلالت نکره سیاقیّه بر عموم بالوضع است. هدایة المسترشدین طبع قدیم ص۳۶۴، فصول ص۱۷۹).
کبری: نفی طبیعت لا بشرط، لازمهی عقلی آن نفی جمیع افراد طبیعت است. (حکم عقل این است که انتفاء طبیعت به انتفاء جمیع افراد طبیعت است. همانطوریکه وجود طبیعت به وجود فرد واحد از طبیعت است. بواسطهی این قرینه عقلیه، شمول از نکرهی سیاقیّه استفاده میشود).
نتیجه: موضوع له نکره سیاقیّه، لازمهی عقلی آن نفی جمیع افراد طبیعت است. بنابراین، نکرهی سیاقیّه بالعقل دلالت بر عموم و شمول میکند.
اسم نکره که بعد از نفی یا نهی قرار گرفته، سه حالت دارد.
الف: مطلقه بودن آن بواسطهی مقدّمات حکمت احراز شده است. در این حالت، نکره سیاقیّه مفید عموم و شمول نسبت به جمیع افراد طبیعت مطلقه است.
ب: مقیّده بودن آن بواسطهی قرینه احراز شده است. در این حالت، نکرهی سیاقیّه مفید عموم و شمول نسبت به جمیع افراد طبیعت مقیّده است.
ج: مطلقه بودن و یا مقیّده بودن آن احراز نشده است. در این حالت، نکرهی سیاقیّه مفید عموم و شمول نسبت به جمیع افراد متیقّنه است.
تنبیه: قال المحقّق الصدر: انّ هذه الاستغراقیّة لیست عموماً ............ لانّ العموم عبارة عن الدّلالة علی استیعاب افراد الطبیعة وضعاً .......... بحوث ج۳ ص۲۵۸
آدرس جلسه بعد:
بحوث فی علم الاصول ج۳ ص۲۲۷. اسماء العموم. و اوّل هذه الادوات .......... ما ذکره المحقّق الاصفهانی.